مسعود خوشابی
تماشای مسابقات درهرسطحی ، گران قدر فرصتی است برای گذران بهتر اوقاتی از زندگی .
درهنگامی که برای تماشای مسابقات در سطوح : کودکستانی ، دبستانی ، دبیرستانی یا دانشگاهیِ فرزندانمان درمحل نمایشگاه یا سالن ورزشی حاضرمیشویم ، ازاین که آنان را این همه هوشمند وتوانا می بینیم ، سرشار از سعادت میشویم .
دخترک و پسرکی که تا دیروز به زحمت رویپایخود میایستاد ، امروز با چه شور وشوق و انرژی و همآهنگی شگفت انگیزی هنرنمائی میکند و خود مینمایاند !… ویلن مینوازد ، توپ را واردسبد میکند ، مهره های شطرنج را جابجا میکند ، در آب شیرجه می رود ، دوچرخه میراند ، ودر یک کارگروهی ، موزون ، هم نوا وهم آوا ، نقش آفرینی میکند … بناگاه دراین اندیشه فرومیروید : خدای من چه میبینم !… سایرین هم که درصحنه حضوردارند جگرگوشه های مردم هستند…کمی چشم از صحنه برمیدارید به تماشای جماعت میپردازید ، آن پدر ومادر را ببین ! آن برادر وخواهر را ببین ! آن همسایه ! آن هم محله ای آشنا ! آن همشهری ! همه دوستدار رشد و شکوفائی کودکان ، نوجوانان و جوانان !
اوه…! اوه…! چهمیبینم ! فرزندم پرتاب خوبی دارد ، آن دیگری را ببین ! باچه سرعتی باتوپ حرکت می کند ! …جاگیری آن یکی را باش ! … فرصت های طلائی برای گلزدن و کسب امتیازهای بیشتر ایجاد میکند !
چه بسابازی تک به تک حریفان را هم باید درنظرداشت…آنها هم هوشمندانه و حسابشده بازی میکنند ، توانائی ها و نقاط قوت قابل توجهی دارند ! هم مدرسه ای هستند ! با بعضیهایشان هم محله هستیم ! …همشهری که جای خود دارد ! و مهم تر ازهمه : هم استانی ، هم وطن ، ازاهالی یک منطقهی معروف به خاورمیانه ، هم قاره ، و درنهایت متعلق به یک سیاره ، یک سیاره کم وبیش بی همتا ، … به نام “زمین” !
در هر مسابقه ، شرکتکنندگان برآنند آنچه را آموخته اند و با تمرین وممارست بسیار کسب کرده اند ، بکارگیرند و ازحریف سبقت جویند ، ودراین گیرودار ، قطعاً می آموزند و بارورتر میشوند!
در هر مسابقه ، غالباً حدّ اعلای توانائی ، مهارت ، خلاقیت ، پایداری ، تسلط برخود ، هم کاری، هم نوائی ، هم آوائی و هم یاری و هزاران حسن گروهی دیگرازمحسنات پرشمار بشری جلوتی خارق العاده پیدا می کنند !
درهرمسابقهای ، شرکت کنندگان درآن خود را بهتر می شناسند و این خودشناسی یعنی اعتلاء و ارتقاء حد و حدود تعیین شده ی پیشین ، یعنی گام برداشتن فراتر و به سوی آینده ای نوتر و درخشان تر !
تماشای مسابقات ما را به هیجان میآورند ، چون شاهد این پیشرفت ها هستیم ! هرمسابقهای بدون استثناء آزمونی است که ما را به سمت جلو ، هدایت میکند ، ودر پیمودن این
مسیر چه بسیار، بسیار ، بسیار که انسان ها به هم نزدیک ، نزدیک ، نزدیکتر میشوند .
این خاصیت بشر است که ازحریف اش درمیدان رقابت بیشتر از هرآموزشگاهی”چیز” فرا میگیرد .ازاین رو نمایشگاه ها و میدان های مسابقات ، بزرگترین مکان های آموزشی بشری محسوب می شوند . چشیدن دو طعم پیروزی و شکست به خاطر آنچه دراین دو فاصله آموخته شده است ، گواراترین مزهای است که می توان چشید وازآن برخوردارشد ! هرشکست ، سکوی پرشی است برای پیروزی آتی ، و هر پیروزی رهگشای طریقی است به سمت پیمودن مسیر پُر هیجان تکامل !
آن ها که ازهمبستگی انسان ها هراس دارند به مسابقات رنگ ، بو و طعم دیگری می دهند ! آن ها اساساً چشم دیدن تبدیل “من”ها به “ما”ها را ندارند . ازعناصر وحدت بخش و همبستگی آفرین، جدائی ، تفرقه و گسست ، مطالبه میکنند .
هرمیدان مسابقه یک موزه است ، نه مملو از آثار باقی مانده یادگاران پیشینگان مان ، نه مشحون از ابزاوآلات زندگیهای مردمان آغازینمان ، بلکه از ارزشمندترین دستآوردهای بشری که درحال نوزائی، نوآفرینی و جلوهگری است !
آن ها که ازاتفاق جهانی بشر در وحشت دائمی بسر می برند از مسابقات حربهای بهمنظور شرحه شرحه کردن پیکری واحد که درتکاپوی رهائی ازپای بندهاست میسازند ، این اندیشه را رواج می دهند که برگزاری این نمایشها به منظور توسعهی زعامت “ما،ازهمه بهتران” صورت میگیرند ! شکاف وشیار واردکردن میان انسان های یکپارچه وازیک گوهر ، درراستای رسالت تاریخی شان است ، یعنی چیرگی بی همتایشان نه تنها براین کرهی خاکی بلکه جهان لایتناهی ! خدایگان زر و زور و تزویر، بقاء ننگین شان براین ارض هستی بخش را در افشاندن بذر تفرقه ونفاق میدانند . از رقابت نه رفاقت که تَفَرُّق مطالبه می کنند و در آوازهگری هایشان نه نوای داوودی و صلح و آشتی که بر طبل جنگ و کشتار و ویرانی میکوبند .
در مسابقات شکست،به معنی فرو افتادن، بی معناست ، زیرا در مفهوم فروافتادن وسقوط ، بدست نیاوردن نهفته است ، ودرمسابقات آن چه بدست می آید آموزه های جدیدتر ، تجارب بهینه تر ، و آشنائی ها و شناختهای افزونتراست !
بشر امروزه برای رهائی از گرفتاریهای پرشمای که برایش ساختهاند ، بدون دست یابی به همبستگی جهانی ، راه چارهای ندارد ، و مسابقات درهرسطحی ، نوشداروی گسست از درد جانکاه تاریخی تفرقه و جدائی است !
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.