معرفی کتاب “امید بدون خوش بینی” اثر تری ایگلتون
تری ایگلتون در نمایش فضیلت و فریب، اندیشه و طنز، مفهوم امید را جدا می کند، همانطور که بیش از شش هزار سال، از یونان باستان تا امروز، امید اشتباه تعبیر شده است. وی امید را از خوش بینی، میل، آرمان گرایی یا پایبندی به پیشرفت متمایز می کند .
تری ایگلتون در فصل اول “امید بدون خوش بینی” تلاش می کند با نقد “خوش بینی”، سرنوشت امید را از خوش بینی جدا کند. از نظر ایگلتون:
خوش بینی ترجیحا یک باور است و نه امید. خوش بینی بر این عقیده و باور استوار است که امور به صورت طبیعی به سمت بهبود پیش می روند؛ نه بدین خاطر که آنها را الزاما و مصرانه به امید نسبت می دهیم.
خوش بینی به عنوان یک دورنما یا دیدگاهکی قائم به ذات است. اگر نفی کردن آن دشوار است، بدین دلیل است که اعتقاد و نظرگاهی غریزی در باب جهان است، چیزی مثل زودباوری یا بدبینی که به معنای نگرش از یک زاویه خاص است و بدین ترتیب در برابر ابطال مقاومت می ورزد.
خوش بینی طوری است که به آسانی نمی شود آن را از یک بیماری روانی تمیز داد. خوشی این چنینی، شکلی از یک انکار روان شناختی است. حالا هر قدرت خارق العاده ای که می خواهد داشته باشد، اما درحقیقت یک بهانه و فرار اخلاقی است.
خوش بینی دشمن امید است، یعنی همان چیزی که بدان احتیاج داریم، آن هم درست به این دلیل که با امید می توانیم اعتراف کنیم که شرایط چقدر وخیم است. برخلاف آن، همان بی خیالی ای که باعث امیدواری آدم خوش بین می شود، او را به سمتی می برد که موانعی را که باید با آن ها روبه رو شود دست کم بگیرد و دست آخر، چیزی که برایش می ماند نوعی اعتمادبه نفس کاملا بیهوده و کاذب است.
***************
تری ایگلتون (انگلیسی: Terry Eagleton؛ زاده ۲۲ فوریه ۱۹۴۳) نظریهپرداز ادبی، منتقد، و روشنفکر بریتانیایی است. بسیاری او را تأثیرگذارترین منتقد ادبی زندهٔ بریتانیا میدانند. او با تکیه بر نظریههای مارکسیستهای اروپایی از جمله والتر بنیامین، لوئی آلتوسر و پیئر ماشری، مخاطبان فراوانی یافت و با پیروی از افکار این نظریهپردازان از شیوهای ماتریالیستی برای مطالعه ادبیات بهره برد.
این شیوه او در نوشتههایش در مورد ساموئل ریچاردسون و خواهران برونته نمود دارد. پافشاری ایگلتون بر پیچیدگی و سودمندی مقولات سنتی و هنجاری نظیر ایدئولوژی، زیباییشناسی و نقد فرهنگی بهطور کلی مؤثر بودهاست.
قرائت دوباره او از این مقولهها بیش از هر چیز در اشتیاق وی برای برانگیختن بحثهای انتقادی در زمینهٔ فرهنگ معاصر ریشه دارد و این انتقادی است بهدور از آنچه که در نسبیت فرهنگی و بیتفاوتی سیاسی پست مدرنیسم میداند.
ایگلتون مقالههای بسیاری دربارهٔ آرتور شوپنهاور، کارل مارکس، لودویگ ویتگنشتاین، والتر بنیامین، ژاک دریدا، ریموند ویلیامز و… دارد.
کتابشناسی
شکسپیر و جامعه، ۱۹۶۷.
معنای زندگی، تری ایگلتون، عباس مخبر (مترجم)، تهران: آگه
پیشدرآمدی بر نظریه ادبی، تری ایگلتون، عباس مخبر (مترجم)، تهران: نشر مرکز
اسطورههای قدرت: پژوهشی در خواهران برونته، ۱۹۷۵.
انتقاد و ایدئولوژی: پژوهشی در نظریهٔ ادبی مارکسیستی، ۱۹۷۶.
مارکسیسم و نقد ادبی، مترجم، علی اکبر معصومبیگی، ۱۹۷۶.[۱۰]
والتر بنیامین یا به سوی نقدی انقلابی، ۱۹۸۱. محسن ملکی، مهدی امیرخانلو (مترجم)، تهران: نشر مرکز، سال ۱۳۹۷.
کارکرد نقد، ۱۹۸۴.
درآمدی بر نظریهٔ ادبی، ۱۹۸۶.
ویلیام شکسپیر، تری ایگلتون، محسن ملکی، مهدی امیرخانلو (مترجم)، تهران: نشر مرکز، سال ۱۳۹۵
ایدئولوژی زیباییشناسی، ۱۹۹۰.
درآمدی بر ایدئولوژی، ۱۹۹۱.
هیت کلیف و گرسنگی بزرگ، ۱۹۹۵.
نظریهٔ ادبی مارکسیستی، ۱۹۹۶.
اسکار وایلد و دیگر نمایشنامهها، ۱۹۹۷.
پژوهندگان و شورشیان در ایرلند سدهٔ نوزدهم، ۱۹۹۹.
ایدهٔ فرهنگ، ۲۰۰۰.
آثار ادبی را چگونه باید خواند، تری ایگلتون، محسن ملکی، بهزاد صادقی (مترجم)، تهران: نشر هرمس، سال ۱۳۹۵
چگونه شعر بخوانیم، تری ایگلتون، پیمان چهرازی (مترجم)، تهران: نشرآگه، سال ۱۳۹۶، ۲۸۱ صفحه
تری ایگلتون (۱۳۸۱)، «یادداشت مترجم»، درآمدی بر ایدئولوژی، ترجمهٔ اکبر معصومبیگی، آگه،
تری ایگلتون (۱۳۸۳)، مارکسیسم و نقد ادبی، ترجمهٔ اکبر معصومبیگی، نشر دیگر،
****************
در این رابطه:
اندر باب نیفتادن به دام احساساتِ مبتذل و عوامانه (به روایت آنتونیو گرامشی)
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.