☑️ در جریان «قیام ژینا» از این صحبت شد که زنان در مواجهه با جمهوری اسلامی درگیر «مقاومت روزمره» هستند و همینکه هر روز دختری یا زنی بدون حجاب به خیابان میآید و خطر مواجهه با مأموران گشت ارشاد و حجاببان را به جان میخرد، به نحوی درگیر «مقاومت روزمره» است.
☑️ از سوی دیگر ما شاهد آنیم که هر هفته در روزهایی مشخص گروههای مختلفی از بازنشستگان (تأمین اجتماعی و فولاد و مخابرات) مبادرت به تجمع اعتراضی میکنند و در مقابل ادارات تأمین اجتماعی مطالبات خویش را فریاد میزنند و نسبت به رویههای جاری اعتراض میکنند.
☑️ این مقاومتها در حالی است که نظام از حیث سیستماتیک در حال طراحی پیشرویهای ظالمانهی خود است: از طرح افزایش سن بازنشستگی تا طرح حجاب. رژیم حتی مقاومتهای انفرادی دختران و زنان در خیابان و یا بعضا برخی از اعتراضات بازنشستگان را تحمل نمیکند. مشکل از مطالبات به حق نیست، بلکه یک «رویهای» باعث بی اثر شدن این مقاومتها شده است.
☑️ این وضعیت را باید دچار «روزمرگی شدن» مقاومتها دانست. وضعیتی که در آن عناصر خواهان تغییر حی و حاضرند اما چیزی تغییر نمیکند.
درست مثل حضور احزاب چپ پارلمانی در پارلمانهای غربی میماند که علیرغم تفاوتهای شعاریشان با راستها، هنگامی که بر کُرسیهای قدرت تکیه میزنند، چیزی تغییر نمیکند و همه چیز در بهترین حالت همانطور که بود باقی میماند. واضح و روشن است که افراد درگیرِ «مقاومت روزمره» بر کُرسی قدرتی تکیه نزدهاند؛ این مقایسه از بابت «عملکرد بدون تأثیر بر بنیانهای سیستم» است.
برای مثال مبارزات مسالمتآمیز زیستمحیطی را درنظر بگیرید که علیرغم تظاهراتهای گسترده و هشدارهای مکرر به وضعیت وخیم زیستبوم، اما کارخانهها و شرکتها پر قدرت به آلایندگیهای خود ادامه میدهند.
☑️ اینجا باید «نوع سازماندهی» را تغییر داد و الا مطالبات بسیار هم بهجا و درستاند. اما با این شکل از طرح کردنشان، سیستم گامی به عقب برنخواهد داشت. اما منظور از «تغییر نوع سازماندهی» چیست؟
اینجا فُرم از محتوا جدا نیست. نمیشود خواهان «انقلاب» بود اما «سازماندهی انقلابی» نداشت. ما نمیتوانیم به شکلی مبتنی بر مبارزات تماما علنی و مسالمتآمیز سیستم را گامی به عقب نشانیم. نمونهی فرانسه را بنگریم: سه دولت با سه ایدئولوژی از ۲۰۰۴ بر سر کار آمدند: سارکوزی محافظهکار، اولاند سوسیالیست و ماکرون لیبرال؛ هر سه رئیسجمهوری بر «افزایش سن بازنشستگی» ایستادند و جامعه علیرغم قیامهای بزرگ و چندهفتهای موفق نشد که گامی سیستم را به عقب براند. تکلیف در رابطه با امثال جمهوری اسلامی که روشن است.
☑️ البته که موضوع سازماندهی چیزی نیست که بتوان در این چند خط به آن پرداخت و راهحلی برایش ارائه داد اما میتوان این موضوع را بدل به مسألهی مورد گفتگوی درون جنبشی کرد. سازماندهی انقلابی مستلزم تعرض به سیستم است و منتظر نمیماند تا سیستم به او ضربهای بزند و سپس دست به اعتراض بزند. این به معنی رها کردن عرصهی نبردهای صنفی نیست، اما باید دانست که این نبردها بنا نیست الیالعبد تدافعی باشند و پس از دریافت ضربه از حکومت، علیه آن دست به شِکوه و شکایت بزنند.
#مقاومت_روزمره
#روزمرگی_مقاومت
#مبارزه
#سازماندهی
#مطالبهگری
#لایحه_حجاب
#سن_بازنشستگی
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.