حکومت خامنهای، انتخابات، نمایش یا انتصابات؟
یکدستسازی قدرت در حاکمیت ملایان در جریان انتخابات پیش رو، کار را به جایی رسانده است که دیگر اکثریت جناح مغلوب حاکمیت نیز اعلام میدارند که این نمایش و انتصابات است!
«نمایش» انتخابات، اصطلاحی که پیش از این تنها توسط جنبش مقاومت ایران و سازمانهایی نظیر مجاهدین خلق، که خواهان براندازی ملایان هستند به کار گرفته میشد، اما امروزه و پس از حذف و جراحیهای خونین، نخودیهای امروز خامنهای، که همان خودیهای دیروزش نیز به شمار میروند از بکار بردن این اصطلاح ابایی ندارند.
به جز خامنهای و دارودستهاش، دیگران، در داخل و خارج از ایران به خوبی میدانند که انتخابات در ایران هیچ محلی از اعراب در قاموس ملایان ندارد و هر چه هست انتصاب است و نمایش، برای مشاطهگری وآرایش ویترین بیرونی ملایان. [مهدی نصیری: انتخابات ویترینآرایی برای نظام استبدادی است!]
اما در این بین افزون بر فراخوانها جناح غالب حاکمیت، هر از گاهی، صداهایی شبیه به ناله و استغاثه نیز از سوی جناح مغلوب حاکمیت در مورد نمایش انتخابات مجلس خامنهای در اسفندماه شنیده میشود، اعم از سلب و ایجاب.
شاید یکی از آخرین این نمونهها مربوط به روحانی، رئیس جمهور پیشین خامنهای باشد که اکنون جزء نهخودیها (نخودیها) است.
وی اخیرا عنوان ساخته که آب از سر حکومت خامنهای پس از اعتراضات آبان ۱۳۹۸ گذشته و در حال حاضر دیگر برای خامنهای و شرکاء مهم نیست که در انتخابات حکومت، افرادی قلیلی شرکت کنند.
روحانی که بود خود را در بود حاکمیت میبیند در ادامه افزوده «هیچ راهی جز صندوق رای نداریم… با خیابان مشکل ما حل نمیشود… قهر و خانهنشینی نیز مسئله را حل نمیکند…»
کم نیستند و بیشاند از این سنخ افراد که ضمن بیمعنا خواندن و نمایش خواندن انتخابات ملایان، اما هنوز بند ناف خود را از خامنهای نبریده و برایش، تبلیغ مشارکت در نمایش انتخابات، منتهی با لطایفالحیل میکنند.
مرتضی مبلغ، مبلغ انتصابات نامیدن انتخابات!
سیدمرتضی مبلغ، معاون سیاسی وزیر کشور دولت دوم محمد خاتمی، یکی از این بیش است.
وی در گفتگویی با روزنامه امنیتیهای ملایان، یعنی اعتماد، انتخابات مجلس را از موضوعیت خود خارج و فاقد محتوی دانسته و آن را به روشنی انتصابات نامیده است.
مبلغ، روند منتهی به نمایش انتخابات پیش روی خامنهای را «فرآیندهای بنیانسوز» ذکر کرده و از «استحاله کامل جمهوری اسلامی و قانون اساسی» آن سخن به میان رانده است.
وی جریان یکدستسازی قدرت در حکومت ملایان را که بخشی از آن نیز در جریان است را آشکارا «تفکرات غلط، افراطی، واپسگرایانه (ارتجاعی) و توهمی» میداند و میخواند و صحبت از «باندهای مافیای» بر زبان میراند که «فرصت یکهتازی» پیدا میکنند.
مبلغ میافزاید «نگاه نکنید که احزاب زیادی به صورت اسمی وجود دارند، اکثرا هویت حزبی ندارند و [اگر] بتوانند هویت حزبی پیدا کنند آن چنان با تنگناهای مختلف مواجه میشوند که عملا از حیز انتفاع میافتند».
مبلغ در ادامه میافزاید روند جاری در حاکمیت ملایان به گونهیی شده است که «الزاما متوسل به زور و سلطهگری شده و ابزارهای امنیتی و نظامی [بخوانید سرکوب نظامی و امنیتی] حرف نخست را میزنند».
مبلغ نیز مانند روحانی و دیگرانی از سنخ نخودیهای امروز خامنهای، البته ایز شرکت گسترده و چندحزبی در حاکمیت و انتخابات پیش را به عنوان آخرین و اصلیترین راهکار ارائه میدهند و خود را مجاب نمیکنند که به این واقعیت اشارهیی کند که وقتی خودیها دیروز، امروز نخودی شده، جراحی و حذف و قائده قدرت هر روز کوچکتر میشود، تعبیری جز استبداد مطلق نمیتوان از این حکومت کرد و چاره را باید در تغییر آن جست.
البته نباید این مهم را فراموش کرد و آن را از میان گزینهها به دور انگاشت که پرهیز از «حاکمیت یکدست» و «ایجاد زمینه کنشگری برای مردم و نسلهای جوان»، و باز هم تشویق به شرکت در نمایش انتخابات به عنوان «تنها راه باقیمانده؛ صندوق رای» و… از سوی اصلاحطلبان قلابی تنها به این منظور صورت میگیرد که خامنهای و جناح سخت قدرت، راضی شوند تا سهمیه اصلاحطلبان حذفشده از سفره انقلاب را به آنان برگردانند و به موازات، از این محل، سوپاپی برای بقای حکومت ملایان ایجاد شود، که اینان نیز در زیر این چتر، قادر به ادامه حیات خفیف و خائنانهی سیاسی خود شوند و متنعم از سفره انقلاب و نه هیچ سودای دیگر.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.