بررسی کنش‌ها و کمپین‌هایی که شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان طی این سال‌ها سازمان داده، در این یادداشت کوتاه ممکن نیست؛ اما نمی‌توان از ابتکار عمل‌های این شورا نوشت و اشاره‌ای به اعتصاب سراسری و همزمان معلمان در روز اول مهر ۱۴۰۰ نکرد.

نکته جالب توجه درباره این کنش خاص، انتخاب روز گشایش مدارس به عنوان زمان اعتصاب و تجمع اعتراضی است. هوشمندی این اقدام در تناقضی است که در بطن آن نهفته است: آنها باز شدن مدارس را با تعطیلی مدارس جایگزین کردند. یک کنش اعتراضی رادیکال که در نهایت منجر به این شد که «ابراهیم رئیسی» نخستین مراسم نواختن زنگ اول مهر در دوران ریاست جمهوری‌اش را به روز سوم مهرماه موکول کند. معلمان با این حرکت هوشمندانه و حساب‌شده، رئیس جمهور را رئیس جمهور را مجبور به عقب نشینی کردند.

کمیته عمل سازمانده کارگری (در گزارشی درباره این کنش معلمان عنوان کرده که پیش از این، آخرین اعتصاب روز اول مهر معلمان در سال ۱۳۵۷ اتفاق افتاده است. در نهایت آنچه این کنش معلمان را به اعتراضی ماندگار تبدیل کرد، شعاری بود که برای آن انتخاب کرده بودند: «تعطیلی شاد!» ترکیبی دوگانه که دو هدف را نشانه گرفته بود، اولی پایان دادن به استفاده از اپلیکیشن شاد و به تبع آن به آموزش آنلاین؛ و هدف دیگر رد کردن تلاش دولت بر شاد و پرنشاط خواندن اول مهر و گشایش مدارس. 

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان از نظر ساختار تشکیلاتی و اولویت سلسله‌مراتب، تمایزات ویژه‌ای با دیگر اتحادیه‌ها و تشکل‌های کارگری دارد که غفلت از آنها هر گونه فهم دقیق از عملکرد موثر آن را ناممکن می‌کند.

بنا بر اساسنامه شورای هماهنگی، تشکل‌های صنفی معلمان در شهرستان‌ها، روستاها و مناطق مختلف، مستقل از شورای هماهنگی و با اساسنامه‌های مخصوص به خود تشکیل می‌شوند، سپس از عضویت این تشکل‌های مستقل در یک تشکل بزرگ‌تر شورای هماهنگی به وجود می‌آید. اولویت تشکیلاتی در چنین ساختاری نه با شورای هماهنگی  بلکه با تشکل‌های عضو در آن است. به این طریق شورای هماهنگی برخلاف آنچه از اسمش پیداست نه هسته یا مغز مجموعه تشکل‌ها بلکه تنها یک اسم برای نامیدن مجموعه آنهاست که سازماندهی، تصمیم‌گیری و کنش‌گری در آن از پایین به بالا هدایت می‌شود. «جعفر ابراهیمی»، از فعالان شناخته‌شده معلمان در مصاحبه‌ای با وبسایت فمنیستی «بیدارزنی» آشکارا بر این ویژگی ساختاری در شورا تاکید می‌کند: «معلمان ظرفیت دارند که شورای معلمانِ هر واحد آموزشی را به‌عنوان یک سلول تشکیل‌دهنده تشکل شهر و روستا فعال کنند و شورای معلمان را از حالت صوری خارج کنند. تشکل‌یابی با تبعیت از مدل‌پایین به بالا که مشارکت اکثریت معلمان را در پی دارد یک رویکرد مترقی و پیشرو است که جنبش معلمان ایران را به تشکیلات قدرتمند و دموکراتیک مجهز می‌کند.»

او همچنبن در مقاله «از مجمع عمومی در خیابان به‌سوی سازمان‌یابی شورایی» ضمن برشمردن کاستی‌ها و موانع سر راه جنبش معلمان، نقشه راهی برای عبور از این موانع ارائه می‌کند. از نگاه او، فعالیت و مبارزه معلمان در گام نخست از مدارس به عنوان محیط کار با انتخاب نمایندگان معلمان در روندی دموکراتیک برای مقابله با سازوکار بوروکراتیک و فاسد حاکم بر مدارس شروع می‌شود.
«فراسوی کندوکاو» گاهنامه مستقلی است که دیدگاه‌های نقادانه فعالان صنفی معلمان نسبت به آموزش و پرورش را بازتاب می‌دهد. در مقدمه دومین شماره این گاهنامه اشارات متعددی به «خصائل جنبشی» حرکت صنفی معلمان شده است: «حرکت مطالبه‌گری معلمان در دهه ۹۰ از حرکت اعتراضی موسمی به «اعتراضات جنبشی» رو به رشد تغییر فاز داد.»

مواردی از این دست، تلاش فعالان صنفی معلمان برای صورت‌بندی نظری از روند حرکت‌های اعتراضی خود را نشان می‌دهد و از این جهت حائز اهمیت است که نسبت‌های مستقیمی با نظریه‌های نوین سازماندهی اعتراضات صنفی از جمله «اتحادیه جنبش اجتماعی» دارد. «کیم مودی»، نویسنده سوسیالیست آمریکایی که یکی از برجسته‌ترین تئوریسن‌های رویکرد اتحادیه‌های جنبش اجتماعی است استدلال می‌کند که «سرشت در حال تغییر کار در شرایط کنونی، ساختار و عملکرد اتحادیه‌های پیشین را بی‌معنا ساخته و شکل جدیدی از اتحادیه‌ها را ضروری ساخته است.»

برجسته‌ترین تمایز این فرم نوین از اتحادیه‌ها با اشکال پیشین، خصلت جنبشی آنها است، بدین معنی که مناسبات در آنها نه بر مبنای اساسنامه‌های رسمی و قانونی بلکه بر اساس ابتکار عمل خود کارگران آرایش می‌یابد. محدوده فعالیت و جامعه هدف اتحادیه‌های جنبش اجتماعی دیگر محدود به محل کار و تنها کارگران نیست و سراسر محیط زیست کارگران و اقشار ستم‌دیده و سازماندهی‌نشده را در برمی‌گیرد.

فراروی از مطالبات و حقوق صنفی و پیش رفتن به سوی مداخله سیاسی و اجتماعی از طریق ارتباط فعال با دیگر جنبش‌های جامعه نیز از دیگر تمایزات این اتحادیه‌ها است. یک اتحادیه جنبش اجتماعی اولویت را بر عاملیت و مشارکت اعضا و تشکل‌های زیرمجموعه قرار می‌دهد و با شکل دادن به فرمی همگانی از دموکراسی، از خطر فساد در هسته‌های رهبری و فروغلتیدن به دام‌های بوروکراتیک دولتی جلوگیری می‌کند. اصل در این اتحادیه‌ها گریز از انزوا در سازوکارهای حقوقی از طریق ائتلاف و همبستگی با دیگر گروه‌های اجتماعی است. و مهم‌تر اینکه، اتحادیه‌گرایی نوین محلی و منطقه‌ای است نه ملی.
با نگاهی به حرکت صنفی معلمان در سال‌های گذشته به نمونه‌های فراوانی برمی‌خوریم که سازماندهی، تصمیم‌گیری و کنشگری در آنها مو به مو با معیارهای اتحادیه جنبش اجتماعی منطبق است. برای سنجش این ادعا بد نیست شماری از کنش‌های مختلف تشکل‌های زیرمجموعه شورای هماهنگی در سال‌های گذشته را از نظر بگذرانیم . شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان از ۲۰ تشکل فعال تشکیل شده است که در اینجا چند نمونه از کنش‌های تشکل‌های مریوان و سنندج را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

در بخش نخست به ابتکار عمل شورای هماهنگی برای برگزاری تجمع اعتراضی در روز ۱۹ اردیبهشت۱۴۰۱، سالروز اعدام فرزاد کمانگر اشاره شد. ریشه‌های این کنش اعتراضی به بیانیه‌ای از «انجمن صنفی معلمان کردستان» در سال ۱۳۹۰ و همزمان با اولین سالگرد اعدام فرزاد کمانگر برمی‌گردد. انجمن صنفی معلمان کردستان در این بیانیه از معلمان سراسر کشور خواسته بود برای یادبود فرزاد کمانگر روز ۱۹ اردیبهشت را گرامی بدارند. این انجمن «نفی خشونت سازمان‌یافته و دفاع از حق حیات» را به عنوان شعار این روز پیشنهاد کرده و خواهان « آزادی بی قید و شرط همکاران زندانی» شده بود.

علاوه بر این، ایده انتخاب روز جهانی کارگر برای بیانگری و کنشگری معلمان در سال ۱۴۰۰ را باید در ابتکار عمل «انجمن صنفی معلمان مریوان» در سال ۱۳۹۴ جست که در قطعنامه‌ای مشترک با «انجمن صنفی کارگران خبازی‌های مریوان و سروآباد» و «انجمن صنفی کارگران خبازی‌های سنندج و حومه» ضمن اعلام همبستگی با کارگران، در ۱۱ بند از مطالبات زنان و دیگر اقلیت‌های تحت ستم جامعه ایران حمایت کرده بود.
ناگفته نماند که این قطعنامه در سطح یک کنش بیانی باقی نماند و تنها دو روز پس از تصویب، در جمع شماری از فعالان کارگری  در محل انجمن صنفی کارگران خبازی‌های سنندج قرائت و به فرم یک کنش علنی اقدامی درآمد

همچنین در دیماه ۱۴۰۰ یعنی حدود یک سال پیش از فراخوان شورای هماهنگی برای اعتصاب توامان معلمان و دانش‌آموزان در جریان جنبش «زن زندگی آزادی» که در بخش نخست به آن اشاره شد، معلمان مریوانی تجمعی با حضور گسترده و فعال دانش‌آموزان سازمان داده بودند. دانش‌آموزان معترض در این تجمع علاوه بر دفاع از حقوق خود برای برخورداری از آموزش رایگان، در کنار معلمان معترض ایستادند و با آنها ابراز همبستگی کردند. سطح مشارکت دانش‌آموزان در این تجمع به حدی بود که نماینده‌ای از آنان فرصت سخنرانی یافت. فضا برای این دانش‌آموز انقلابی طوری گشوده بود که از مدارس به زندان یاد کرد، باورهای غلط رایج در جامعه مبنی بر «تقابل معلم و محصل» را به باد انتقاد گرفت، از معلمانی که پای حق دانش‌آموزان برای آموزش رایگان ایستاده‌اند تشکر کرد، بر همبستگی معلمان و دانش‌آموزان و اولیا تاکید کرد و از کار آن دسته از معلمان که برای حفظ منافع ناچیز شخصی با برنامه‌های خصوصی‌سازی آموزش همکاری می‌کنند به «تن دادن به بردگی مزدی برای دو میلیون سه میلون تومان» یاد کرد.

در همین راستا، بیانیه انجمن صنفی معلمان مریوان پس از کشته شدن «شلیر رسولی» در شهریور ۱۴۰۱ را می‌توان یک نمونه کامل از مداخله سیاسی و اجتماعی و همزمان الهام‌بخش برای مداخله کلان‌تر شورای هماهنگی پس از کشته‌شدن ژینا امینی در مهرماه همان سال دانست. انجمن صنفی معلمان مریوان در این بیانیه دولت جمهوری اسلامی را مسئول اصلی اتفاقات دلخراشی از آن دست دانسته و تاکید کرده بود تمام سازوکارهای حقوقی و قانونی این نظام فعالانه تبعیض، زن‌ستیزی و زن‌کشی را ترویج می‌کنند.

ناگفته نماند که انتقال ابتکاراتی از این دست از تشکل‌های زیرمجموعه به شورای هماهنگی و تبدیل آن به کنش‌های سراسری، محدود به تشکل‌های مریوان و سنندج نیست و ممکن است هر کدام از دیگر تشکل‌ها را هم شامل شود و این نتیجه مستقیم ساختار تشکیلاتی پایین به بالا و اشکال نوین سازماندهی است که طی ده سال گذشته از سوی این تشکل‌ها به محک گذاشته و رفته رفته تکمیل و تثبیت شده است.

________________________________________

[۱] وعده‌های مهر و اعتراض از آغاز، روزنامه اعتماد، ۴ مهر ۱۴۰۰

[۲] زنگ اول ماه مهر: اعتصاب سراسری معلمان، کمیته عمل سازمانده کارگری، ۱ مهر ۱۴۰۰

[۳] گفت‌وگو با «جعفر ابراهیمی» فعال صنفی معلمان، بیدارزنی، ۴ دی ۱۳۹۷

[۴] از مجمع عمومی در خیابان به‌سوی سازمان‌یابی شورایی، جعفر ابراهیمی، گاهنامه فراسوی کندوکاو، شماره دوم، اسفند ۱۴۰۰

[۵] درباره‌ی اتحادیه‌ی جنبش اجتماعی، مایکل اسکایوونی، ترجمه‌ی حسن آزاد، نقد اقتصاد سیاسی، ۱۷ شهریور ۱۳۹۷

[۶] اتحادیه‌ی جنبش اجتماعی (پاسخی مناسب به ضرورت سازمانیابی کارگران)، حشمت محسنی، بهار ۱۳۸۹

[۷] اتحادیه‌گرایی جدید جنبش‌های اجتماعی، یورگ نواک، ترجمه‌ی رسول قنبری، نقد اقتصاد سیاسی، ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰

[۸] پنجاه سالگی روز معلم در ایران، دویچه‌وله فارسی، ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۰

[۹] قطعنامه مشترک معلمان و کارگران خبازی‌های مریوان و سنندج به مناسبت روز جهانی کارگر در تاریخ ۸ ازدیبهشت ۱۳۹۴ تصویب شد. متن کامل این قطعنامه را می‌توانید در اینجا مطالعه کنید.

 

پیوند به بخش اول در تریبون زمانه

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)