چکیده :شما می توانید همچنان لبخند بزنید و شهر را قرق کنید و از افتخاراتتان در سرکوب مردم بگویید. ما که می دانیم شما از چه خشمگین هستید. شما هنوز داغدار ۲۵ خرداد، هم ۲۵ خرداد ۸۸ و هم ۲۵ خرداد ۹۲. ۲۵ خرداد ۹۲ که در کمال ناباوری شما و دوستانتان عکس های میرحسین موسوی ، مهدی کروبی و زهرا رهنورد دست به دست شد، ۲۵ خردادی که مردم فریاد زدند عالیه عالیه جای ندا خالیه، ۲۵ خردادی که صدای در شهر پیچید که برادر شهیدم رایت پس…

سلام آقای لاریجانی

از زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ و حضور مردم بر پای صندوق های رای و رایشان به فردی غیر آنکه شما می پسندید، اظهارات عجیب و غریبی از سوی شما بیان می شود. یک روز منتقدان را تشبیه به افعی می کنید و روز دیگر خط نشان دیگری برایشان می کشید و روزی هم افتخار می کنید به برخوردهای قهرآمیزی که با مردم در طول چهار سال گذشته صورت گرفته است.

آقای لاریجانی!

به خوبی مشخص است که اظهارات اخیر شما و سخنگویتان جناب آقای محسنی اژه ای از سر چه هست. این خشم و این استیصال را به خوبی میشود درک کرد. رای مردم شمارا خشمگین ساخت و بیشتر از آن رای، جشن و پایکوبی مردم در شب ۲۵ خرداد شمارا به خشم آورد. ۲۵ خرداد سال ۸۸ را به یاد دارید؟ شما آن زمان هنوز بر مسند قضا ننشسته بودید ، اما آقای اژه ای در آن زمان وزیر اطلاعات کشور بود و به خوبی به یاد می آورد که در خیابان های تهران چه گذشته است. البته شما هم حتما به یاد دارید. مگر میشود در تهران بود و دستی هم در کار داشت و از جزییات آن روز بی خبر؟

۲۵ خرداد ۸۸ چند میلیون تهرانی در سکوت به خیابان آمدند. در دستانشان کاغذهای بود که روی آن نوشته بود” رای من کجاست؟” بر لبانشان چسب زده بودند. خشمگین نبودند. آرام راه می رفتند از امام حسین تا انقلاب و هیچ نگفتند، در چشمانشان میشد امید را دید، هنوز زندگی در چشمانشان برق می زد. پیش از این گفته بودند از حاکمیت دروغ خسته شده اند و حالا دروغ دوباره در شهرشان جان گرفته بود. آنها حق خود را می خواستند. آنها میراث داران انقلابی بودند که قرار نبود به دست نا اهلان و نامحران بی افتد. آنان امده بودند تا بر اساس آنچه که در قانون اساسی آمده است و قرار انقلاب و شهدا بوده حق از دست رفته مردمی را در سکوت فریاد زنند. اما شما آنان چه کردید؟

آقای قاضی القضات!

گفته اید شرمنده برخورد با فتنه نیستید. شما میلیونها انسانی که ۲۵ خرداد ۸۸ به خیابان آمدند را فتنه گر می خوانید و به تمام بلاهایی که برسرشان آورده اید افتخار می کنید. به گلوله های که در خیابان شکلیک شد، به باتوم های که بر سر و تن جوانان و حتی پیران فرودآمد، به زندان های که هر روز پرتر شد و به قضاتی که چشم بر عدالت بستند و حکم های ده ساله و هفت ساله صادر کردند افتخار می کنید. باشد شما به این کارهایتان افتخار کنید اما اینها تمام بلاهای نبود که بر سر ما آوردید. اختلاس های که چشم پوشی شد و کش نیامد. بدهی های که میلیاردی شده، خزانه ای که خالیه، فقر و فسادی که روز افزون شده و صدها داستانی که می شود از این چهارسال که گذشت گفت و هر روز گوشه ای از سر بیرون می آورد و آه از نهاد دولتیان تازه در آورده است. آیا شما به اینها هم افتخار می کنید؟

آقای لاریجانی!

شما باید بابت این ها شرمنده باشید و از شرمندگی حتی سخن نگویید. شما و اخویتان و دیگر همراهانتان که در طی سالهای گذشته هچ نگفتند تا زمانی که منافع خودشان در خطر افتاد و با محمود احمدی نژاد در گیر شدند و تصمیم گرفتند تا زمینش بزنند باید از بلاهایی که بر سر این کشور آوردید شرمگین باشید. وگرنه تا زمانی که دعوای شما شخصی نشده بود که احمدی نژاد و دولتش خوب بودند و دلیلی نداشت تا شما نامه بنویسید او را دزد خطاب کنید.

شما می توانید همچنان لبخند بزنید و شهر را قرق کنید و از افتخاراتتان در سرکوب مردم بگویید. ما که می دانیم شما از چه خشمگین هستید. شما هنوز داغدار ۲۵ خرداد، هم ۲۵ خرداد ۸۸ و هم ۲۵ خرداد ۹۲٫ ۲۵ خرداد ۹۲ که در کمال ناباوری شما و دوستانتان عکس های میرحسین موسوی ، مهدی کروبی و زهرا رهنورد دست به دست شد، ۲۵ خردادی که مردم فریاد زدند عالیه عالیه جای ندا خالیه، ۲۵ خردادی که صدای در شهر پیچید که برادر شهیدم رایت پس گرفتم. دستگاه ارعاب و سرکوب شما ناموفق بود. گرفتید و بستید و دستور به کورباش و کر باش دادید اما باور نمی کردید ۴ سال بعد ببینید آنان که در قلب مردم مانده اند رهبران در حصر و زندانیان در حبس هستند و مردم هنوز به دنبال رای خود هستند و شادمان از پس گرفتنش.

برای همین نیز اکنون خشمگین هستید و هر روز دستور به غضب تازه ای میدهید تا ثابت کنید کشتی بان را سیاست دگر نیامده است و در بر روی همان پاشنه می چرخد. شما تاب تحمل “نه” ای که مردم به شما و همفکرانتان گفتند را ندارید و از شکست سیاست هایتان خشمگین هستید.

آقای لاریجانی! ما شرمساریم

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com