نکاتی در رفع برخی سوءتفامات؛ بحث ما دینی و ضد دینی و یا ضد فلان شخص و دشمنی با فلان کشور و ملت و قوم و نژاد…نیست و بلکه خواهان صلح و هم زیستی بشریت هستم،این کلمات برای فحاشی به کار برده نشد…، پیشاپیش اگر کسانی گمان کرده اند به هر نوع سوءتفاهمی منظور اهانت بوده پوزش می خواهم، هیچ وقت قصد اهانمت و فحاشی نبود، به کار بردن برخی کلمات در ظاهر فحاشی است اما قصد این نیست، بسیاری کلمات حتی ظاهر زیبا دارند اگر در جای نادرست بروند حکم دشنام و فحش دارد مثلا به یک پزشک قلابی بگویند پزشک به نوعی اهانت به پزشکان واقعی است، اما بسیاری کلمات که ظاهر زشت و ناپسند دارند و اما اگر به منظور و در جای درست و هم معنی بکار روند دشنام و فحش نیست، کلمات بسیاری از امنتقدان بکار می برند اصل و مشتقات و مترادفهایشان مانند ظلم، جنایت، فساد، آلوده (پلشت، نجس، کثیف و…) همگی در معنای صفت بکار برده ام، کلمه لاشی در معنای رایج در بین فارسی زبانان است و این کلمه به صورت فارسی تلفظ می شود و یک کلمه فارسی شده است و معنی اولیه عربی منظور نیست، یعنی برخی ریشه این کلمه از واژه عربی (لا+شئ) می دانند، معنی اش گویا می شود بدون چیز!، اما در میان فارسی زبانان یک فحش رایج شده و معانی خاصی برآورد نمی شود مگر در حد رذالت و پستی، اینجا هم رذالت به معنی فحش بکار برده نشده و همچینین لاشی، بیان تاثر و رنج ناشی بد بودن اعمال و مترادف شدن با برخی کلمات. همان طور وقتی کسی چیزی از دیگری می دزد، خطاب کردن او بعنوان “دزد” فحاشی و تهمت نیست، اما ممکن است در بکار بردن مصداقی و موقیعتی فلان کلمه دچار اشتباه بشویم از جمله امثالهم، اگر دلایلی مستند و قابل قبول ارئه شود که دچار اشتباه شده ام، قطعا پیشاپیش پوزش می خواهم. ترجیخم این است تا امکان استفاده نشود.
اما سوءتفاهمی که بسیاری اوقات مخالفان و منقدان در مقام پاسخ و دفاع بر می آیند، مثلا امثالهم را متهم به اسلام ستیزی یا ستزه با سایر ادیان و مذاهب می کنند، در حالی به هیچ نه قصدش داشتم و نه اساس نیازی به این می بینم، به قدر کافی کارهای مدعیالن دین و مذهب انجام داده که فقط همین کارهایشان چنان ضربات کلامی تا عملی به جامعه باورمندان تا دیگران زده که نیازی نیست که امثالهم بر فرضبخواهیم این کرا بکینم، اساس نیازی نیست، در حالی هدف امثالهم نقد کارهای مدهیان دینی و مذهب بوده است و برای همین ترجیح دادم به جای اسلام گرایی اصطلاح “پان اسلامی” بکار برم، دقیقا برای جلوگیری از ایجاد سوءتفاهم که متهم نکنند به اسلام ستیزی. چرا که هدف من در اینجا نقد نوع و روش یک سری حاکمیت ها یا نظام های سیاسی هستند که مدعی مشروعیت و قانونی بودن بر اساس فلان دین و مذهب هستند و خودشان را به نوعی سخنگو خدا اعلام می کنند. همچین استفاده از پسوند رایج “پان” در کنار واژگان قومی یا زبانی مانند تُرک، کُرد، عرب،… هم به همین دلیل است تا سوءتفاهم نشود که دشمنی یا بدخواهی علیه مردمی که خودشان تُرک، کُرد و عرب… می دانند. اینها احتیاط های فراوانی است امثالهم می کینم. با این وجود هر وقت اشتابه سهوی شده اصلاح کردم.
اما در یکی موارد این اشتباه را عمدی نگه داشتم مانند کلمه “عاشوریان” در بحث مطلب درباره ادقامادکوروش هخامنشی، در خوانش تواریخ و داستان های درباره این شخصیت، دریافت من این بود که حکرنت کوروش به نوعی ضد حمله بود، اینجا “عامدا کلمه عاشوریان حفظ شد تا مراقبت شود مردم آشوری مسیحی امروز که دیگر داستان آن حاکمیت باستان ندارند و گناه دیگران بهخ پیا این مردم نباید نوشت”، از این قبیل موارد موجب سوءتفاهم نشود.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.