این اولین بار نیست که یک حکومت¬ دیکتاتور از روان¬شناسی به عنوان ابزار سرکوب استفاده می¬کند. چرخه¬ی¬ سرکوب بسیار ساده است: زندگی شما را ویران¬می¬کنند و به شما هجوم می¬آورند. صدایتان که بالا رفت یا در درون فروخفت، بر چسب بیمار اعصاب و روان را به پیشانی¬تان می¬زنند. بعد با روان شناسی علمی به برچسب خود مشروعیت می¬بخشند و سعی می¬کنند صدای حق¬جویانه¬ی شما را بی¬اعتبار کنند. فرستادن نوجوانان معترض نزد روان¬شناس نمونه¬ای از این روند است و اکنون نامه¬ی ویدا ربانی ابعاد دیگری از این سرکوب را برملا می¬کند.
قطعا وظیفه¬ی روان¬شناس ایستادن دربرابر این برچسب¬هاست. من به عنوان عضوی از جامعه¬ی روان¬شناسی می¬خواهم دربرابر این روند¬ها و استفاده¬ی ابزاری از روان¬شناسی ایستادگی کنم و با صدای بلند حقوقی را که انسانها در حوزه¬ی روان¬شناسی دارند، فریاد بزنم و از شما هم دعوت کنم که آن را کامل کنید و درباره¬اش بنویسید:
هیچ کس حق ندارد از ادبیات روان¬شناسی برای تحقیر و سرکوب دیگری استفاده کند. برچسب زدن به معترضان و بیمار خواندنشان کاری شنیع و غیر انسانی است.
هر انسانی ممکن است روان¬فرسوده شود،غمگین یا مضطرب شود و بخواهد داروهای روان¬پزشکی مصرف کند. این حق هر انسانی است که حالات درون¬روانی¬اش در حوزه¬ی زندگی¬ شخصی¬اش بماند و هیچ کس حق ندارد آنها را در عرصه¬ی عام مطرح کند.
ارتباط برقرار کردن بین معترض بودن و بیمار روانی بودن، مستبدانه و غیر اخلاقی است. این حق هر انسانی است که صدای اعتراضش سوای هر مساله¬ای در روانش شنیده شود.
دوم: دعوت از دیگر روان¬شناسان با دستانی لرزان
در جامعه هنوز انجمن مستقلی یا تشکل صنفی مستقلی ندارند. تجربه¬ی من به عنوان روان¬شناس در این جامعه همواره این بوده که ما هر یک تکه¬چوبی در دریای خروشانی به دست گرفته وبا سختی ادامه می¬دهیم. در حالی¬که عده¬ای سوار کشتی پر زرق و برق خود که حاصل مکیدن خون مراجعان با دریافت حق مشاوره¬ی نجومی است نشسته¬اند و پوزخندی می¬زنند و می-روند.
من توان تحمل بودن در آن تکه چوب را نداشتم و مهاجرت کردم. برای همین نمی¬توانم از همکارانم بخواهم که علیه این ظلم و استبداد که بر ویدا ربانی رفته بنویسند. فقط خواستم آرمان¬شهر خودم به عنوان روان¬شناس را بنویسم و بگویم روان¬شناسی چگونه باید باشد در جایی که روان¬شناسان همدیگر را گم نکرده¬اند و کنار هم و دیگران با تخته چوب¬های خود قایقی ساخته¬اند. ایستادن دربرابر هرآنچه روان¬شناسی را ابزار سرکوب می¬کند، نوشتن از حقوق مردم در جامعه( و نه تنها حقوق مراجعان در کلینیک) به باور من شروع ساختن چنین قایقی است.
سرکوب با نام روان شناسی( در پاسخ به نامه ویدا ربانی)
یکشنبه, 7ام خرداد, 1402
منبع این مطلب سرکوب با نام روان شناس( پاسخ به نامه ویدا ربانی)
نویسنده مطلب: مولود سلیمانی، روان درمانگر و روان شناس بالینیمطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز میتوانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.