متأسفانه چند هفته پیش دو انسان بخاظر سب النبی در ایران اعدام شدند. جرایم این افراد بر اساس ادعای قوه قضائیه جرایم علنی نظیر سبالنبی، اهانت و اتهام به مادر پیامبر اسلام، استخفاف قرآن به وسیله سوزاندن و توهین به مقدسات بوده است. این دو نه اسلحه ای بلند کرده، نه خونی ریخته و یا زخمی به کسی وارد کرده بودند، نه سطل زباله ای به عنوان تخریب اموال عمومی آتش زده بودند و نه اغتشاشی خیابانی ایجاد و یا در آن مشارکت کرده بودند.
این دو نفر که خداناباور بوده اند، احتمالا تا زمانی که فقط برای خودشان خداناباور بوده اند برای جمهوری اسلامی مسأله ساز نبوده است، اما وقتی که این خداناباوری را در گروههای مجازی شروع به تبلیغ و در این مسیر بر علیه اسلام ، پیامبر، شیعه و خرافات هم سخن گفتند، برای جمهوری اسلامی سخت و غیرقابل تحمل شد.
عده ای برای انتقاد در نحوه برخورد جمهوری اسلامی با این دو انسان با استناد به بعضی آیات و سیره پیامبر مبنی بر اینکه پیامبر اسلام انواع فحشها و تهمتها را خورد، اما هیچ اقدامی نکرد، بلکه با مخالفان مدارا می کرد، در صدد شدند که بگویند که اسلام اینچنین نمی باشد.
عده ای نیز با استناد به اینکه حدود در زمان امام غایب قابل اجرا نمی باشد، جمهوری اسلامی را به چالش گرفتند گو اینکه اگر امام غایب ظهور کرد، او می تواند تمام حدود را برپا و حکم مرگ انسانها را به بهانه مخالفت و توهین به پیامبر و تبلیغ علیه اسلام صادر کند.
عده ای مصلحت را ملاک قرار دادند و گفتند این توهین ها به اسلام و پیامبر در کل به نفع جمهوری اسلامی خواهد بود، زیرا او می تواند بر موج احساسات مذهبی مردم قرار بگیرد و به آنها بگوید که مخالفان جمهوری اسلامی کلا اینگونه بوده و می خواهند مذهب را نابود کنند و بدین وسیله مردم را از این مخالفان ناامید سازد.
در اینجا درباره اینکه مصلحت چه هست یا نیست و یا اینکه توهین و حمله بر علیه اسلام و پیامبر اخلاقی می باشد یا نمی باشد، سخنی گفته نمی شود. در اینجا سخن از این موضوع می باشد که متأسفانه باید گفت که اگر قرار باشد که احکام شرع مبنا قرار بگیرد، راهی جز آنچه که جمهوری اسلامی رفته نخواهد بود. زیرا بنا بر اکثریت قریب به اتفاق علمای شیعه و سنی هر کسی که بخواهد علیه اسلام تبلیغ کند و مسلمانان را از راه دین منحرف سازد و با اتمام حجت هم از تبلیغ خود دست برندارد و همچنان به گمراهی مردم ادامه دهد، مجازاتی جز اعدام برای آنها در نظر گرفته نشده است، خصوصا اگر این فرد قبلا مسلمان بوده و اکنون دیگر نیست و یا در بین مسلمانان زندگی می کند. به عبارتی تمام علماء و فقهایی که ادعا می کنند اسلام طرفدار آزاداندیشی و تحقیق و مانند اینهاست اگر کار به جایی برسد که کسی بخواهد بر علیه اسلام تبلیغ کند، این علماء و فقها این انسان بخت برگشته را از هستی ساقط می کنند.
آن جرایم علنی که جمهوری اسلامی به عنوان جرم نام برده منظور این نبوده که اگر این توهین و استخفاف نبود، مسأله آنها حل بود و هیچ اقدامی علیه آنها نمی شد، بلکه صرفا برای بیان کردن مسأله به نحوی است که خود را طرفدار آزادی بیان نمایش داده و بگوید ما فقط بخاطر این توهین ها و استخفاف بوده که چنین کردیم. این در حالیست که جمهوری اسلامی و علماء و فقهای مذاهب اسلامی از بیخ و بن با تبلیغ بر علیه اسلام دست کم در سرزمینهایی که اکثریت آنها مسلمانان می باشند، مخالفند و لو هیچ توهین و استخفافی هم وجود نداشته باشد. آیا واقعا جمهوری اسلامی می پذیرد که مسیحیان یا خداباوران بی دین و یا خدا ناباوران و یا حتی سنیها بدون هیچ گونه توهینی و از طریق کاملا مسالمت آمیز عقاید خود را تبلیغ و دیگران را به سمت آنها بکشانند؟ حاشا و کلا. این نه فقط دیدگاه جمهوری اسلامی بلکه اکثریت قریب به اتفاق فقها و علمای اسلام چنین دیدگاهی دارند. ضمن آنکه درباره توهین و استخفاف نیز هرگز نگاهی که جمهوری اسلامی درباره این موضوعات دارد، در کشورهای آزاد وجود ندارد.
بر این اساس، چه جمهوری اسلامی و چه این علماء و فقها اگر همچنان بخواهند درباره مخالفین اسلام و پیامبر بر اساس فقه و اسلام سنتی حکم کنند، در نظر آنها آزادی بیان جز مبارزه فرهنگی با خدا و رسول چیز دیگری نخواهد بود، زیرا هنگامی که آزادی بیان وجود داشته باشد، حتما عقاید مختلف از جمله خداناباوران و مخالفین اسلام هم می خواهند نظرات خود را بیان کنند و در این راه ابایی هم ندارند که به مقدسات مسلمانان حمله و آنها را به چالش گرفته و علیه اسلام نقدهای تند و تیز و گزنده وارد کنند. چنین چیزی قطعا رخ دادنی است و ما در حال حاضر در کشورهای آزاد دنیا می بینیم که چنین چیزی در حال روی دادن است.
با چنین دیدگاهی هیچگاه جمهوری اسلامی و این فقها و علماء آزادی بیان را قبول نخواهند کرد و از مخالفین سرسخت آن خواهند بود زیرا می دانند که این آزادی بیان به مخالفت ها و حمله های آشکار به اسلام منجر خواهد شد.
وسخن اصلی این است که بر اساس پارادایم حقوق بشری، این حق یک انسان است که درباره عقاید خود آزادانه سخن بگوید و دیگران را به سمت آن فرا بخواند حتی اگر در آن نقدهای تند و تیز بر علیه دین و باوری باشد و هیچ کسی نمی تواند مبنای انتخاب انسانها برای استفاده از حق بیانشان باشد و با فهم و تفسیری از دین، وی را از این حق محروم سازد. آیا جمهوری اسلامی و این فقها و علماء حاضرند که خودشان از تبلیغ دینشان بازداشته شوند و اگر بخواهند کل مردم دنیا را مسلمان کنند آیا در این موضوع مشکلی می بینند؟ پس چرا برای خودشان چنین حقی را می پذیرند اما درباره انسانهای دیگر نه فقط نمی پذیرند بلکه حکم مرگ او را صادر می کنند؟ اگر اینها با منطقشان نتوانند در برابر انسانی ایستادگی کنند، آیا این به این معنا نیست که ممکن است خودشان بر ساخته و بافته ای توهمی قرار گرفته باشند و به آن دلخوش شده باشند؟
ایرانیان زیادی به علل و دلایل مختلف ممکن است بر علیه اسلام تبلیغ و حتی توهین کنند و البته که هنگامی که این موضوع از طریق آزادی بیان انجام شود، حق آنها می باشد و تا زمانی که این را قبول نکرده باشیم که مخالفین با خدا، اسلام و پیامبر چنین حقی دارند، ادعای ما در دفاع از آزادی بیان دروغ خواهد بود.
آزادی بیان ، نقد های تند و تبلیغ بر علیه اسلام و پیامبر
جمعه, 5ام خرداد, 1402
منبع این مطلب دموکراسی برای ایران
نویسنده مطلب: محمد زراسیمطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز میتوانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.
نظرات
هر وقت راه رسیدن به آفریدگار از خود آفریدگار مهمتر بشه در یک جامعه، بی عدالتی و ظلم در جامعه گسترش پیدا میکنه. اسلام و پیامبر یک راه رسیدن به خدا هست و من ایمان دارم که اگر ۸ میلیارد انسان بر روی این کره خاکی زندگی میکنند ما لااقل ۸ میلیارد راه مختلف پتانسیل رسیدن به حق، نور و الله و یا هر نام دیگر برای پرو دگار انتخاب کنیم وجود دارد. در ایران دل شکسته ما اسلام به خدا ارجحیت پیدا کرده و از صمیم قلب آرزو میکنم که همه اشخاصی که در قتل این دو انسان دست داشتند از خدا طلب بخشش کنند. آنها به خداوند که آن دو انسان را خلق کرده گفته اند که تو اشتباه کردی و نمیبایستی این دو رو خلق میکردی… این بزرگترین گناهه که یک نفر میتونه بکنه و جزای آن میبایست از جزای این دو نگون بخت که به قتل رسیدن صدها بار سنگینتر باشه..
شنبه, ۶ام خرداد, ۱۴۰۲