دولت فرومانده رئیسی و خطر سقوط

وضعیت آشفته‌ی دولت رئیسی و گرفتاری‌هایی که با آن روبرست به حدی رسیده است که برخی در درون حکومت ایران آن را هدف حملات خود قرار داده و از اصطلاحاتی چون دولت فرومانده برای توصیف وضعیت آن بهره می‌جویند.

نیاز به نگاهی ژرف و عمیق نیست. نگاهی گذرا به وضعیت دولت رئیسی که خامنه‌ای پیش‌بینی می‌کرد که می‌تواند با انتصاب آن، حکومت خود را در زمینه سیاسی یکدست کرده و در زمینه اجرایی و اقتصادی از پس بحران‌های علاج‌ناپذیر حکومت ایران برآید، نشان می‌دهد که دولت رئیسی بر خلاف تصور حاکمیت ولایت فقیه، نه تنها علاج دردهای خامنه‌ای نشد، بلکه با گذشت ۲۰ ماه از روی کار آمدنش، درماندگی آشکاری را از خود در زمینه‌های مختلف، در پهنه اداره امور کشور از خود بروز می‌دهد.

اوضاع تا به اندازه‌یی آشکار و بدیهی شده است که دیگر خرد و کلان و پیر و جوان در جامعه ایران، این وضعیت دولت رئیسی را انگشت‌نما کرده و وضعیت اسفناک آن را رسانه‌یی کرده و بر ناکارآمدی آن انگشت تاکید می‌گذارند؛ از مهره‌ها و رسانه‌های جناح خامنه‌ای که علی‌القاعده می‌بایست در کسوت حامی دولت رئیسی برآیند اما بی‌کفایتی در اردوی رئیسی و شرکاء باعث آن شده که اینان نیز زبان به تمسخر و استهزاء آن بگشایند تا مهره‌ها و رسانه‌های جناح مغلوب حاکمیت که در تسویه حساب با سر سیاسی حاکمیت ولایت فقیه، یعنی خامنه‌ای، دولت مانده در بحران رئیسی را برجسته کرده و آن را به مانند چماق بر سر خامنه‌ای می‌کوبند.

دولت فرومانده!

از جمله مهدی خانعلی‌زاده که عنوان «پژوهشگر روابط بین‌الملل» را در حکومت ایران با خود یدک می‌کشد در مطلبی تحت عنوان « دولت رئیسی و خطر تبدیل به Failed State» در روزنامه حکومتی «فرهیختگان»‌ متعلق به دانگشاه آزاد و زیر نظر ولایتی، مشاور خامنه‌ای، در روز چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲، دولت رئیسی را آشکارا دولت فرومانده توصیف کرده و ابعادی از ناکارآمدی «دولت جوان و حزب‌اللهی» خامنه‌ای را برجسته کرده است.

خانعلی‌زاده دولت فرومانده را مجموعه‌یی معرفی می‌کند که در هرم قدرت، دارای ابزارهای لازم برای مدیریت و حکمرانی است اما به دلایل مختلفی… این امکان را ندارد که از ابزارهای قدرت با هدف پیشبرد سیاست‌هایش استفاده لازم را به عمل بیاورد.

خانعلی‌زاده ضمن اشاره به مهندسی خامنه‌ای در انتصاب رئیسی بر کرسی مجریه حکومت می‌افزاید ظاهر امر حکایت از آن دارد که رئیسی با قدرت بر مسند بالاترین مقام اجرایی کشور تکیه زده… و علی‌القاعده به دلیل یکدستی در قوای حاکمیتی، می‌بایست این دولت یکی از «مقتدرترین» حکمرانی‌های پس از انقلاب ۵۷ را داشته باشد اما حقیقت ماجرا در ابعاد سیاست خارجی و سیاست داخلی دولت رئیسی، روایت دیگری را حکایت می‌کند! [جنازه دولت رئیسی روی دست خامنه‌ای سنگینی می‌کند]

خانعلی‌زاده دولت رئیسی را درگیر در یک بحران جدی حوزه مدیریتی و حکمرانی توصیف کرده و اضافه می‌کند که «عدم تصمیم‌گیری»! که از بدایه دولت رئیسی در آن مشهود بود اکنون دیگر تبعات آن از سیاست‌های کلان حکومت به موضوع مسائل عمومی و روزمره مردم سرایت و تنزل یافته است… و در موضوعات داخلی حتی توانایی اعلام نظرات خود و جمع‌بندی موضوعات عمومی مرتبط با افکار عمومی را نداشته و در اموری چون پرداخت حقوق ماهانه اسفند معلمان، مدیریت فضای مجازی (بخوانید سیاست سرکوب مجازی) و بلاتکلیفی در مورد موضوع تعیین تکلیف «حجاب» عاجز مانده و قدرت مدیریت خود را از دست داده است.

خانعلی‌زاده فقدان مدیریت و تصمیم‌گیری از سوی رئیسی را «ترس از تصمیم‌گیری» عنوان ساخته که جامعه ایران و ایضا سیاست خارجی حکومت ایران را تحت تاثیر خود قرار داده و در «عرصه میدانی» دستاوردی برای حکومت ولایت فقیه نداشته است.

دولت فرومانده یا دولت مبتلاء به بیماری «شرم راهبردی»؟

خانعلی‌زاده در ادامه اظهارات خود می‌افزاید دولت رئیسی در سیاست مذاکرات برجامی به طور خاص و سیاست خارجی به طور عام، درگیر بیماری مزمن «شرم راهبردی» است و قادر به تصمیم‌گیری در عرصه سیاست خارجی نیست و ادامه می‌دهد که این دقیقا جایی که دولت فرومانده تولد می‌یابد!

وی در ادامه وضعیت بلاتکلیفی در تعیین سیاست خارجی توسط دولت رئیسی را به بعنوان «چشم‌بند برای نادیده گرفتن شرایط خطرناک» فعلی حکومت ایران مطرح ساخته و می‌افزاید مردم ایران (بخوانید حکومت ولایت فقیه) امروز بیشتر از هر بازه زمانی دیگر به یک دولت «صریح و مقتدر» نیاز دارد.

هر چند خانعلی‌زاده در تمامی مطلب خود سعی کرده است که تصویر بهتری از دولت رئیسی نسبت به اسلافش به نمایش بگذارد اما واقعیاتی که وی آگاهانه و یا ناآگاهانه برشمرده است، وضعیت دولت رئیسی را به دولت فرومانده تشبیه می‌کند. اما اگر تعارف را به کناری بگذاریم، زیاده‌گویی نیست اگر بگوییم که توصیفاتی که خانعلی‌زاده از وضعیت دولت رئیسی کرده است، توصیف یک دولت فرومانده نیست و بلکه به دولت و یا در مقیاسی بزرگتر، به حکومت در حال سقوط بیشتر شباهت دارد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)