زنان ایران و ترس و پروای اصلی حکومت ولایت فقیه از آنان

یکی از مقولاتی که در قیام و اعتراضات شش‌ماهه‌ی اخیر، برای حکومت‌گران ولایت فقیه بر ایران گران تمام شده است، نقش زنان و دختران در رهبری و پیشقدمی جنبش اعتراضی مردم ایران بوده است، به همین دلیل حکومت ولایت فقیه در مقام مقابله با دختران و زنان ایران با هر لطایف‌الحیلی برآمده است.

از سال‌های آغازین حکومت ولایت فقیه زن‌ستیزی و تضییع حقوق زنان، جزء‌ اولویت‌های! همیشگی ملایان ایران بوده و هست.

نگاهی به تاریخچه‌ی حجاب اجباری، «قانون اساسی» و غیر اساسی! ولایت فقیه، نگرش جنسیتی به زنان و دختران ایران زمین در تمامی قامت ملایان برآمده از قرون و اعصار پیشین، موج زده و می‌‌زند.

از این رو هر کنشگری و فعالیت زنان در هم‌افزایی آنان به خصوص در عرصه سیاسی و پیشتازی قیام و اعتراضات ضدحکومتی، برای حکومت ولایت فقیه سنگین بوده و آن را برنمی‌تابد.

تا آنجا که در جریان حملات شیمیایی به مدارس دخترانه، برخی از تحلیل‌گران، این امر را انتقام حکومت ولایت فقیه از دختران و زنان ایران تلقی کردند.

از این رو حکومت ولایت فقیه در حالی که قیام و اعتراضات روزهای پرفراز و نشیبی را طی می‌کند، بر دامنه‌ی اقدامات علیه زنان و دختران ایران افزوده است.

یک مثال برجسته آن طرح موسوم به «عفاف و حجاب» است که زهره لاجوری، عضو مجلس حکومت و برخی دیگر از اعضای مجلس ولایی! خامنه‌ای اخیرا از آن در تلویزیون و رسانه‌های حکومتی پرده برداشته‌اند. [دختر لاجوردی و تعیین تکلیف پوشش زنان ایران!]

ترس از جایگاه بی‌بدلیل زنان در رهبری سیاسی جنبش اعتراضی اخیر

اما اقدامات این چنینی در هنگامه‌یی که دختر و زن ایرانی جایگاه شخیص خود را در رهبری جنبش اعتراضی ایران پیدا کرده است، به سیاست آب در هاون کوبیدن می‌ماند به نحوی که برخی در مجلس حکومت و به وفور در رسانه‌های حکومتی از بیهودگی چنین طرح‌هایی سخن می‌رانند.

اخیرا روزنامه حکومتی فرهیختگان در روز ۲۵ اسفند ۱۴۰۱، در مطلبی تحت عنوان «پاس گل کمیسیون فرهنگی به براندازان» به این موضوع پرداخته و ادامه سیاست‌های زن‌ستیزانه‌ی حکومت ولایت فقیه را زیر علامت سوال برده است.

فرهیختگان نتیجه این سیاست را «صف‌آرایی عمومی جامعه در مقابل حاکمیت» و «ماحصل درازمدت آن را بی‌تفاوتی جامعه نسبت به حجاب و رعایت شئونات دینی و عرفی» عنوان ساخته است.

مطلب در ادامه خود بی‌نتیجه‌بودن سیاست‌های حکومت در حوزه نوع پوشش را به صراحت اعلام کرده و در ادامه می‌افزاید «از آن شرایط گشت ارشادی وارد یک وضعیت بی‌عملی شدیم…»

ترس اما به همین جا خلاصه نمی‌شود آن طور که فرهیختگان! به نقل از یک عضو کمیسیون «فرهنگی» مجلس حکومت، استناد کرده، طبق طرح مذکور قرار است «فراجا و ضابطین قضایی تحت نظارت دادستانی‌ها از طریق دوربین و سایر ابزار فنی نسبت به جمع‌آوری ادله و شناسایی افراد» اقدام کرده و اقدام به مجازات «متخلفان» کنند و مجازاتی همچون قطع خط تلفن و اینترنت زنان «بی‌حجاب» نیز در این طرح گنجانده شده است.

نکته‌ی مشمئز‌کننده آن که فرهیختگان به نقل از راستینه، سخنگوی کمیسیون «فرهنگی» مجلس اعلام کرده است که این «طرح حاصل ۱ سال کار کارشناسی و برگزاری جلسات متعدد و مستمر با مرکز پژوهش‌ها و مرکز تحقیقات اسلامی قم» و سایر دستگاه‌های مربوطه می‌باشد!

یک نکته انحرافی و پاسخ زنان و دختران ایران به ولایت فقیه

البته تقلیل خواست دختران و زنان ایران به موضوع نوع پوشش نیز، یکی از شگردهای انحرافی حکومت ولایت فقیه می‌باشد چرا که زنان و دختران ایران‌زمین در بستر اعتراضات چند ماهه به وضوح مشخص ساختند که خواسته‌‌های آنان بسیار فراتر از آزادی عمل در پوشش است و تا بدانجا صدای خود را بلند کردند که به دین اجباری و حکومت اجباری ولایت فقیه نه گفتند؛ به بیان معروف ترس واقعی حکومت ولایت فقیه از این جستارهاست.

این مهم را فرهیختگان به نقل از ابوالفضل اقبالی، جامعه‌شناس حکومتی چنین عنوان کرده است که «واقعیت بدحجابی در جامعه امروزی یک سویه سیاسی ـ امنیتی نیز پیدا کرده است»… « این طیفی که کشف حجاب سیاسی دارد، با ما وارد دیالوگ نمی‌شود که بخواهیم رویکرد تربیتی را در پیش بگیریم»… (حرف این افراد این است) که «همه (مجموعه مقولات راجع به حجاب اجباری) را در مجموع نمی‌خواهیم، مجموعه را با نظام دور بیندازید».

اما این جامعه‌شناس حکومتی نیز در نهایت راهکار برخورد نظامی ـ امنیتی را پیشنهاد می‌کند اما خود را مجاب نمی‌کند به این سوال پاسخ دهد که این روش و سیاق ثابت حکومت تا کنون بوده و هست و اعمال این سیاست در شهریور ۱۴۰۱ و قتل حکومتی مهسا امینی در بازداشت «گشت ارشاد» حکومت ایران، جرقه‌زنه‌ی اعتراضاتی شد که کماکان خواب حاکمان ولایت فقیه را آشفته کرده است، پس اصرار و ادامه‌ی آن چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟

در پاسخ به این سوال نیز جز استیصال و درماندگی حکومت ولایت فقیه در مقابل دختران و زنان ایران زمین، آن هم در خط مقدم نبرد و رویارویی با حکومت‌گران نمی‌توان گزینه‌ی دیگر را به ذهن خطور داد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)