پایان جنگ یمن و رویاهای خامنهای
با حرف و حدیثهایی که در مورد از سرگیری روابط تهران و ریاض وجود دارد این سوال برای ناظران منطقه به وجود آمده است که به دنبال این توافق، آیا خامنهای توان عقب کشیدن از جنگ در یمن را دارد؟
حکومت ولایت فقیه از ابتدای تاسیسش نشان داده است که همواره از یک بحران و جنگ خارجی برای سرپوش گذاشتن بر مسائل داخلی و تنندادن به مطالبات مردم ایران سود میبرد.
سالهای آغازین حکومت ولایت فقیه و راهاندازی جنگ با عراق، که سرکوب خونین مردم و مخالفان حکومت ولایت فقیه را در پی داشت، هنوز از اذهان مردم ایران پاک نشده است.
در ادامه، دخالت حکومت ولایت فقیه در کشورهایی چون سوریه، عراق، افغانستان، فلسطین و… همواره یکی از موضوعات و نگرانیهای جامعهی بینالمللی در رابطه با حکومت ایران بوده است.
در آخرین موارد از این بحرانسازیهای حکومت ایران، که تا به کنون نیز جریان داشته است، میتوان به دخالت در یمن و حمایت از حوثیهای این کشور، علیه دولت رسمی خبر داد، امری که کشورهای منطقه نیز آن را برنتافتند و ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی در مقابل آن ایستاند.
از روزهای شروع این جنگ و حمله ائتلاف عربی به حوثیها نزدیک به ۸ سال میگذرد، زمانی که ائتلاف عربی در ۶ فروردین سال ۱۳۹۴ به حوثیها که علیه دولت این کشور طغیان کرده بودند، حمله کرد.
از آن پس یک جنگ نیابتی در یمن بین حکومت ایران از یک سو و سعودی از سوی دیگر در گرفت که تا کنون ادامه دارد.
این جنگ نیابتی البته در دی ماه سال ۹۴ و پس از اعدام شیخ نمر (روحانی شیعی طرفدار حکومت ایران)، توسط عربستان به اوج رسید و نیروهای لباس شخصی و… حکومت ایران به کنسولگری سعودی در مشهد و سپس سفارت این کشور در تهران حملهور شدند که این اقدام به قطع روابط دیپلماتیک دو کشور منجر شد.
فشار چین به حکومت ایران برای عدم دخالت در منطقه
وقایع آن روزگار را وا مینهیم و به سال ۱۴۰۱ میآییم در ۱۸ آذر ۱۴۰۱ بود که اظهارات شی جین پینگ، رئیس جمهور چین که به عربستان سفر کرده بود خبرساز شد.
وی در پایان دیدارش از سعودی و دیدارش با سران کشورهای عربی و در کنفرانس مطبوعاتی مشترکی که با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی داشت در مقابل رسانهها خواستار این شد که حکومت ایران از دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر خودداری کند! [بیانیه مشترک در عربستان؛ چین هم فهمیده پشمی به کلاه خامنهای باقی نمانده!]
این اظهارات پینگ و آن هم در حالی که حکومت ایران، چین را شریک استراتژیک خود میداند برای حکومت ولایت فقیه سنگین بود و ناظران پیشبینی کردند که خبرهایی در راه است.
۳ ماه پس از آن اظهارات پینگ، به ناگهان خبر توافق تهران و ریاض در رسانهها خبرساز شد. در ۱۹ دی ماه ۱۴۰۱ اعلام شد که حکومت ایران و عربستان سعودی با میانجیگری طرف چینی، به توافق دست پیدا کرده و به زودی روابط دیپلماتیک خود را از سر خواهند گرفت.
اما این تنها آغاز کار بود، مسائل حلنشدهی بسیاری بر روی میز باقی مانده است تا بشود گفت توافقی صورت گرفته است از جمله مسئله جنگ در یمن که به صورت نیابتی بین حکومت خامنهای و سعودی در جریان است.
در بیش از ۲ هفتهیی که از اعلام خبر توافق بین ملایان و سعودی میگذرد اخبار بسیاری پیرامون این توافق و از جمله در مورد یمن منشتر شده است.
در یکی از آخرین اظهارات، هانز گراندبرگ، نماینده ویژه سازمان ملل در امور یمن در روز ۲۴ اسفند به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت که سازمان ملل میگوید که دیپلماسی شدیدی برای پایاندادن به جنگ ۸ ساله در یمن در جریان است.
وی در این زمینه به نیروی محرکه جدید منطقهیی و بینالمللی از جمله احیای روابط اخیر دیپلماتیک ریاض و تهران اشاره کرد که از رقبای جنگ در یمن حمایت میکنند.
گراندبرگ در روز چهارشنبه از ریاض و تهران خواست تا جزئیات مرحله فعلی که بر سر آن توافق کردهاند از جمله برنامه نهایی را اجراء کنند!
جفری دلاورنتیس معاون سفیر آمریکا نیز اعلام کرد که امیدوار است که توافق تهران و ریاض به تلاشها برای دستیابی به راه حلی پایدار برای درگیری در یمن و بررسی جریان مداوم کمکهای مرگبار! ایران به حوثیها و بررسی حمایت تضمینشدهی حکومت ایران از سیاست یمن کمک کند.
اظهارنظرهای دوپهلو و افزوده شدن شک و تردیدها
در همین حال واشنگتنپست و والاستریتژورنال خبر دادند که حکومت ایران در نشست با عربستان و چین پذیرفته است که ارسال سلاح به حوثیهای یمن را متوقف کند.
از سوی دیگر عدم موضعگیری صریح سپاه پاسداران در مورد توافق مزبور، که عامل اصلی و ید اجرایی خامنهای در جنگ یمن میباشد، بر شک و تردیدها افزوده است.
همزمان فیصل بن برحان، وزیر خارجه سعودی نیز اعلام کرد که توافق بین ریاض و تهران به معنای رفع تمام اختلافات بین دو کشور نمیباشد!
شایان ذکر است از جمله نگرانیهای اصلی سعودی در مورد حکومت ایران، افزون بر موضوع حمایت از حوثیها، برنامه هستهیی حکومت ایران میباشد.
تا بدین جای کار در مورد موضوع جنگ یمن، آنچه خود را به رخ میکشد نگرانی طرفهای سوم و بینالمللی ناظر بر جنگ این کشور است. به بیان دیگر، شدت دخالتهای خامنهای در جنگ یمن و نیاز به بحرانسازی خارجی به حدی پیش رفته است که اگر چه ناظران و دیپلماتهای بینالمللی با این ادبیات آن را اعلام ندارند اما از عقبکشیدن خامنهای از جنگ یمن شک و تردیدهای جدی دارند.
با توجه به عدم تغییر سیاست جدی از سوی عربستان و اعلام توافق ناگهانی بینالطرفین، برخی ناظران و تحلیلگران بینالمللی و آشنا به مسائل ایران از جمله بر این باورند که در سایه انزوای بینالمللی داخلی و خارجی حکومتی ایران به دنبال اعتراضات شش ماه داخلی و انزوا در زمینه مذاکرات هستهیی، خامنهای چارهیی نیافت تا با علمکردن مسئله توافق با سعودی، تلاش کند تا از بخشی از این انزوا، حتی در سطح منطقهیی بگریزد.
اما آیا این به معنای پایان دادن دخالت خامنهای در یمن و جنگ این کشور است؟ در حال حاضر با قطعیت نمیتوان چنین گزینهیی را متصور دانست چرا که نیاز به بحران خارجی برای سرپوش گذاشتن بر بحرانهای داخلی، تبدیل به اعتیادی برای خامنهای و حکومتش شده است که به این آسانیهای قدرت کندن از آن را نداشته و ندارد، مگر در صورت قد برافراشتن یک اجماع قوی منطقهیی و بینالمللی که در آن صورت، جبر حاکم، خامنهای و حکومتش را خانهنشین خواهد کرد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.