خیزش شهروندان کشور سریلانکا واقع در اقیانوس هند در جنوب غرب بین خلیج بنگال در اوایل مارس ۲۰۲۲ شروع شد.

ناراضیان توده های وسیع کارگران و زحمتکشانی هستند که تورم کمرشکن ۵۰ درصدی، اقتصاد رو به ورشستگی کامل، خاموشیهای طولانی برق، بیکاری و بیکار سازی، کمی سوخت و کمبود مواد غذائی لازم آنها را تحت فشار شدید قرار داده است.

طبق گزارش ها یک سوم از جمعیت ۲۲ میلیونی کشور با سوء تغذیه و گرسنگی روبرویند و در ۲۴ ساعت ۱۳ ساعت برق دارند. آنها فساد رئیس جمهور و سیاست مداران را عامل وضع موجود میدانند. معترضین حاضر در خیابان جوانان در چهار ماه نخست جوانان بودند.

مطالبات اولیه آنها عبارت بود از طرد کابینه کشور و بیرون انداختن رئیس جمهور از کشور که موفق به انجام آن شدند، اما از آنجا که آنها قادر نشدند کل حاکمیت را سرنگون کنند جانشینی که به جای رئیس جمهور فاسد و طرد شده نشسته در اعمال سیاست های سرکوبگرانه و مدیریت اقتصاد به نفع کلان سرمایه داران فرق چندانی با او ندارد.

همانطور که گفته شد خیزش اولیه مردم سریلانکا، که عمدتا جوانان نیروی محرکه آن بودند، چهار ماه در رویاروئی شدید با پلیس و ارتش سپری شد. اما بعد از رسیدن مبارزین به اهداف اولیه، یعنی طرد کابینه و رئیس جمهور در توهم کسب موفقیت کامل و نیز در زیر فشار سرکوب پلیس و ارتش مدتی دچار سکون شدند.

در شرایط حاضر و از آنجا که کل دولت بورژوائی در هم نشکسته، سرمایه داران همچنان به استثمار کارگران مشغول بوده و چرخ حاکمیت به نفع آنان می چرخد. به همین جهت شرایط فلاکتبار زندگی و نقض حقوق دموکراتیک مردم ادامه یافته است. در نتیجه این اوضاع طبقه کارگر در تداوم مبارزات پیشین به میدان رویاروئی مستقیم با نیروهای سرکوبگر آمده است.

به گزارش رویترز روز چهار شنبه اول مارس، برابر با دهم اسفند نیم میلیون از کارگران متشکل در ۴۰ اتحادیه شامل کارگران نفت، برق، آب، بخش بهداشت، معلمین، باراندازان و کارکنان بانک ها علیه ریاضت اقتصادی شدید و تحمیل شده از جانب صندوق بین المللی پول و پایمال شدن بیشتر حقوق دموکراتیک مردم دست به یک اعتراض یک روزه زدند. کارگران علیرغم دستور رئیس جمهور برای خودداری از اعتصاب و بسیج کردن نیروهای تا دندان مسلح اعتصاب و تظاهرات شکوهمند خود را به طرز موفقیت آمیزی عملی کردند.

انقلاب “زن، زندگی، آزادی”، که اواخر شهریور در ایران شروع شد، شباهت زیادی با خیزش انقلابی مردم سریلانکا دارد. این انقلاب اکنون وارد ششمین ماه عمر خود شده است. در طی این مدت وحدت در بین معترضین کشور، که خواهان سرنگونی رژیم می باشند، تقویت شد. توده های وسیعی سیاسی تر شده و امید به سقوط رژیم نیرومند تر گردیده است. زنان پیشرو عملا حجاب اجباری را دور انداختند.

انقلاب رژیم را ناچار کرد تا زندانیان سیاسی زیادی را آزاد کند. تظاهرات های ۲۷ بهمن، که در چهلم اعدام کارگران انقلابی محمد کرمی و محمد حسینی انجام گرفتند، نشان دادند که تعدادی از اقشار میانسال نیز در خیایان ها به جوانان پیوسته اند. اما به دلیل اینکه انقلاب همچنان از تشکل حزبی و طبقاتی و رهبری اجتماعا شناخته شده، نیرومند و  سراسری رنج می برد، انقلابیون تا حدودی عقب نشسته اند. این عقب نشینی البته موقتی است. زیرا اقتصاد همچنان رو به وخامت بوده و دیکتاتوری عریان تر شده است.

کارگران و زحمتکشانی که معترضین اصلی به سیستم فاسد و طبقه سرمایه دار حاکم می باشند از زمینه مادی نیرومند برای پیوستن مستقیم به انقلاب برخوردارند. آنها بر بستر این زمینه مبارزات و اعتصاب کنونیشان را سراسری کرده و زمینه برای تقویت سازمان ها و رهبران محلی را هموار نموده و  انقلاب با رفع موانع پیشِ رو مثل خیزش مردم سریلانکا با استفاده ازتجارب قبلی دوباره خیابان ها را فتح خواهند کرد. در اینصورت رژیم اسلامی به سرنگونی نزدیک تر خواهد شد.

 

 

 

 

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)