هولوکاست ایرانی و ادامه نسلکشی مردم ایران توسط حکومت ایران
روز ۲۷ ژانویه به عنوان روز جهانی یادبود هولوکاست از سوی مجمع جهانی ملل متحد اعلام شده که در این روز یاد قربانیان این واقعهی شوم تاریخی و قربانیان نازیسم گرامی داشته میشود. در ابعادی کوچکتر از این فاجعهی تاریخی، هولوکاست مردم ایران را به یاد چه فاجعه و نسلکشی تاریخی در حکومت ولایت فقیه میاندازد؟
روز ۲۷ ژانویه هر سال، توسط سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانی یادبود هولوکاست تعیین شده است. تاریخچه این امر به سال ۲۰۰۵ برمیگردد، از سال ۲۰۰۵، مجمع عمومی ملل متحد، مراسم یادبودی را به عنوان سالگرد آزادی آشویتس ـ بیرکناو و احترام به ۶ میلیون یهودی و میلیونها قربانی دیگر نازیسم برگزار میکنند.
در روز ۱ نوامبر ۲۰۰۵، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، قطعنامهیی را که به موجب آن، روز ۲۷ ژانویه به عنوان روز جهانی یادبود هولوکاست انتخاب شود را به تصویب در این مجمع رساند.
از آن زمان روز ۲۷ ژانویه، سمبل آزادی اردوگاه آشویتس ـ بیرکناو و برای احترام به قربانیان نازیسم انتخاب شد. [۲۷ ژانویه روزی برای هولوکاست + فیلم]
موادی چند از قطعنامه مزبور
شایان ذکر است قطعنامه مزبور، از گسترش برنامههای آموزشی برای حفظ این واقعه تاریخی و پیشگیری از نسلکشیهای بیشتر در کشورهای جهان حمایت میکند.
این قطعنامه در عین حال، هرگونه انکار این جنایت تاریخی را مردود شمرده و کشورهای عضو سازمان ملل را تشویق کرد که به صورت فعال، اماکنی که نازیها در زمان اعمال جنایاتشان مورد استفاده قرار داده بودند مثل، مراکز کشتار، اردوگاههای کار اجباری و زندانها را حفظ و از آنها نگهداری کنند.
همچنین طبق اعلامیهی جهانی حقوق بشر، این قطعنامه هر نوع تعصب مذهبی، تحریک، آزار و اذیت و یا خشونت علیه افراد یا جوامع را با ریشهی مبانی نژادی یا اعتقادات مذهبی در همه کشورهای جهان را محکوم می کند.
آنچه گذشت خلاصهیی از تاریخچه یادبود هولوکاست است که بیشک در قرن بیستم توسط نازیها علیه یهودیان اعمال شده است.
اما جنایات و نسلکشیهایی از این سنخ تنها به نازیها مربوط نمیشود، هر چند ابعاد جنایات نازیها بیسابقه بوده است.
اما در ایران تحت حاکمیت ولایت فقیه نیز جنایاتی صورت گرفته است که شاید از نظر کمیت در حد و اندازه هولوکاست نباشد، اما از جنس و نوع همان جنایت است.
حکومت خمینی و پس از آن خامنهای از ابتدای روی کار آمدنشان پس از انقلاب ضدسلطنتی در ایران و پس از آن که توانستند اندکی پایههای قدرت خود را تثبیت کنند دست به جنایاتی زدند که در تشابه میتوان نام هولوکاست ایرانی را بر آن نهاد.
هولوکاست این بار در ایران
سرآغاز این جنایت و نسلکشی به سال ۱۳۶۰ برمیگردد زمانی که خمینی، رئیس جمهور منتخب آن زمان کشور را برای یکپایگی قدرت و انحصار طلبی از قدرت برکنار کرد و مردم ایران و در رأس آنها سازمان مجاهدین خلق دست به اعتراض ۵۰۰ هزار نفری در روز ۳۰ خرداد سال ۶۰ زدند. از پایان آن روز جنایات بیسابقه و قتلعام مخالفان سیاسی و عقیدتی حکومت ولایت فقیه آغاز شد.
از فردای روز ۳۰ خرداد روزنامههای حکومت ولایت فقیه پر شد از تصاویر جوانان، نوجوانان و بعضا کودکانی که در تظاهرات ۳۰ خرداد دستگیر شده و حتی بدون احراز هویت، به جوخههای اعدام و تیرباران سپرده شده و پس از درج تصاویرشان در روزنامهها، از خانوادههای آنها خواسته شده بود که برای تحویلگیری اجساد فرزندانشان مراجعه کنند.
اما این پایان داستان نبود در سالهای بعد نیز که خمینی جنگ با عراق را به عنوان ابزاری برای سرکوب مخالفان داخلی خود به راه انداخته بود به جنایات خود ادامه داد.
اما این روند یک نقطه اوج داشت؛ قتل عام تابستان ۱۳۶۷. روزهای آغازین مرداد سال ۶۷ بود که ملاقاتها و تماسهای زندانیان سیاسی در زندانهای کشور از جمله اوین و… قطع شد. طبق روال گمان بر این میرفت که این یک اقدام معمولی مانند سایر آزار و اذیتهایی است که حکومت ولایت فقیه در حق زندانیان روا میدارد، اما به زودی مشخص شد، یک هولوکاست در راه است.
طی روزها و هفتههای بعد مشخص شد که خمینی دست به قتل عام وسیع و گستردهی زندانیان سیاسی که بیش از ۹۰ درصد آنان اعضاء و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بودهاند زده است، اما قتل عام تنها شامل مجاهدین خلق نمیشد و اعضاء و هواداران سایر گروهها و احزاب سیاسی مخالف حکومت ایران نیز قتل عام شدند. تمامی این زندانیان سپس در گورهای دستهجمعی در شهرهای مختلف کشور به خاک سپرده شدند.
۳۳۷۰۰ نفر فقط طی چند هفته اعدام شدند!
آماری که سازمان مجاهدین خلق از این قتل عام منتشر کرده است ۳۰ هزار نفر میباشد، اما در سالهای بعد، غلامرضا ملکیان مشهور به رضا ملک، معاون تحقیق و بررسی وزارت اطلاعات حکومت ایران در دوران علی فلاحیان، که بعدا مخالف حکومت ایران و زندانی شد در ویدئویی که برای بان کی مون، دبیر کل وقت سازمان ملل از داخل زندان ارسال کرده بود، آمار دقیق قتلعام شدگان تابستان ۶۷ را ۳۳ هزار و ۷۰۰ نفر اعلام کرد.
قتلعامی که بازماندگان آن پس از بیش از سه دهه، با عنوان جنبش دادخواهی به داخواهی خون عزیزانشان پرداخته و میپردازند.
اما جنایات و قتل عام حکومت ولایت فقیه به تابستان سال ۶۷ نیز خلاصه نشد، در دهههای بعد و در اعتراضات سالهای ۸۸، ۹۶، نیز تعداد بسیاری از مردم ایران توسط حکومت ایران به قتل رسیدند.
در آبان ۱۳۹۸ و پس از گرانی بنزین نیز حکومت ولایت فقیه، تنها در عرض چند روز ۱۵۰۰ نفر از مردم ایران را قتل عام کرد.
این نیز پایان ماجرا نبود، در اعتراضات سال ۱۴۰۱ که هم اکنون نیز در جریان است بنا بر آمار مستند و اعلام شده، تا کنون ۷۵۰ نفر از مردم ایران و جوانان کشور، به دلیل اعتراضات مسالمتآمیز به قتل رسیدهاند.
شاید این جنایات حکومت ولایت فقیه از نظر تعداد و وسعت به اندازه هولوکاست و جنایات نازیها نباشد، اما در ابعادی کوچکتر در کشوری مثل ایران گزافه نیست که جنایات حکومت ولایت فقیه در قتل عام مخالفانش در بیش از ۴ دهه را، هولوکاست ایرانی نامیده و ضمن گرامیداشتن یاد تمامی این قربانیان و جانباختگان، در پی گرفتن انتقام خون آنان باشیم، امری که مردم ایران ۵ ماه است در خیابانهای شهرهای ایران به آن مشغولند.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.