انقلاب “زن  زندگی  آزادی” نه تنها جمهوری اسلامی بلکه اپوزسیون راست در خارج کشور را هم غافلگیر و نگران کرده است. پیش از این خیزش انقلابی، رژیم حداقل در ظاهر از سرکوب اعتراضات و مبارزات مردم صحبت می‌کرد و تهدیدی جدی در داخل کشور را متوجه خود نمی دید. در همانحال اپوزیسیون راست خارج کشور هم مشغول پرسه زدن در کریدورهای قدرتهای جهان سرمایه داری به عکس گرفتن بانمایندگان پارلمانها و یا دولتمردان بازنشسته و لوبیست ها  مشغول و دلخوش بودند. و هر وقت هم کم می آوردند به کمک صنعت فتوشاب نیاز خود را برطرف می کردند!

جنبش عظیم ژینا ، خواب را از چشمان رژیم و اپوزیسیون راست ربود. حکومت اسلامی بعد از شوک اولیه ناشی از غافلگیر شدن در برابر موج گسترده اعتراضات به قتل حکومتی ژینا امینی، دست به کشتار گسترده و زندانی کردن دهها هزار نفر از معترضین کرد. از سوی دیگر اپوزیسیون راست خارج کشور که خود را با یک جنبش رادیکال، جوان، زنانه که جرقه آن از کردستان انقلابی هم زده شده باشد، روبرو می دید و با روح و محتوای بنیادین آن بیگانه بود، تلاش کرد به کمک رسانه های پر هزینه ای که در اختیار دارد، شعار محوری و استراتژیک این انقلاب: “زن، زندگی، آزادی” را با شعار مردسالارانه “مرد، میهن، آبادی”» عوض کند. اما سیر رویدادها چنان با سرعت پیش می رفت بسیار زودتر از آنچه که انتظار می رفت ، اپوزیسیون راست سلطنت طلب و مذهبی را به حاشیه راند.

از اینرو اپوزیسیون راست و بویژه سلطنت طلبان با استفاده از رسانه های پر بیننده فارسی زبان، «من و تو »، « ایران انترناشنال»، « بی بی سی» و «صدای آمریکا»، تلاشهایشان را برای مصادره مبارزات داخل و خارج کشور تشدید کردند. در این رابطه رضا پهلوی فرزند دیکتاتور سابق ایران به وسط صحنه کشانده شد. در ادامه این تلاشها بود که به کمک چند سلبریتی که تا دیروز دست در کاسه حکومت داشتند، نمایش : « من وکالت می دهم » را به راه انداختند. بخش چپ و مترقی ایرانیان مقیم خارج کشور به انتقاد از این کمپین و اهداف آن پرداختند. در مقابل آماج حملات هیستریک و فالانژگونه این طیف قرار گرفتند. کمپین « وکالت می دهم» نه تنها گرهی از مشکل اپوزسیون رژیم در خارج کشور باز نکرد، به بلکه به تفرقه دامن زد و حدت و هماهنگی ایرانیان مقیم خارج کشور در پشتیبانی از انقلاب مردم در داخل کشور را به هم زد.

اپوزیسیون راست می خواهد  تراژدی سال ۱۳۵۷ که در آن آخوندها انقلاب مردم را تصاحب کردند، ۴۴ سال بعد به شیوه کمدی و با استفاده از رسانه های فارسی زبان و تعداد سلبریتی هنری و ورزشی تکرار نماید. شعارهای بشدت ناسیونالیستی  آنها باعث انزجار ملیونها نفر از مردمان ایران و بویژه در مناطقی چون کردستان و بلوچستان است .

بدین ترتیب در مدت کوتاهی صفوف متحد مردم علیه جمهوری اسلامی در خارج کشور دچار شکاف و دو قطبی شدیدی شد. مدافعین افراطی و ناسیونالیست رضا پهلوی می خواهند با تحکم و توهین نماینده خود را بر گرده مردم معترض به جمهوری اسلامی در خارج کشور سوار کنند.

جبهه راست که خود آنها قادر به ایجاد یک حزب جدی و توده ای نبوده اند می خواهند از وزن و نقش احزاب موجود بکاهند, مردم را به قرنها پیش برگردانند و علیرغم در اقلیت بودنشان در خارج کشور و بی ریشه بودنشان در داخل کشور، با جار و جنجال و با روشهای عقب مانده و به شدت غیر دموکراتیک یک نماینده را برای نمایندگی کردن ایرانیان در مجامع بین المللی تحمیل نمایند. این گروکشی آنهم به کمک رسانه هایی فارسی زبان به شدت انعکاس منفی برای خودسلطنت طلبان داشته است. در واقع پروژه آنها از همان روز نخست مهر شکست بر خود داشت و مرده متولد به دنیا آمد.

انقلاب ایران در آستانه پنجمین ماه تداوم خود، در مسیر پر فراز و فرود به پیش می رود و گسترش شدید فقر، گرانی و تورم افسار گسیخته و ورشکستگی اقتصادی رژیم، در روزها و ماههای آینده بیش از پیش توده های کارگر و زحمتکش و تهیدستان شهری را به رویاروئی با رژیم خواهد کشاند.

این انقلاب بنا به ماهیت خود نمی تواند به استبداد دیگری و تحت نام تازه ای تن در دهد.

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)