«دکتر، نوبت توست»
نقاط عطف متعددی را می‌توان در خیزش مردم سوریه شناسایی کرد؛ اما بدون شک دستگیری و شکنجه‌ی چند نوجوان در شهر درعا به جرم شعارنویسی و کشیدن گرافیتی روی دیوار، از اولین جرقه‌های این خیزش بود. جنبش‌های مردمی در کشورهایی چون تونس، مصر و لیبی آغاز شده بود و این نوجوانان، تحت تأثیر آنها، بر روی دیوار مدرسه (خطاب به بشار اسد) نوشتند: دکتر، نوبت توست.

«شکستن طلسم وحشت»
هفته‌ها بود که زمزمه‌ی آغاز انقلابی مردمی، مانند آنچه که در لیبی و تونس و مصر می‌گذشت، در سوریه و علیه حکومت بشار اسد هم به گوش می‌رسید. فراخوان‌هایی برای تجمع در حمایت از مردم لیبی پخش شده بود، اما آماده‌باش نیروها و ترس فراگیر میان مردم که ناشی از چندین سال سلطه‌ی وحشت حکومت اسد بود، مانع از شکل‌گیری تجمع‌ها شده بود. سرانجام نافرمانی و سرکشی نوجوانان در درعا بود که این وحشت را در هم شکست.

«فرزندانتان را فراموش کنید»
یک روز بیشتر طول نکشید که نیروهای امنیتی (حداقل) ۱۸ نوجوان را در ارتباط با این شعارنویسی بازداشت کردند. خانواده‌ها به دنبال هر راهی برای گرفتن خبری از فرزندانشان و آزاد کردن آنها بودند، اما مقامات دولتی هیچ کمکی به آنها نکردند و چیزی جز توهین و تحقیر نصیب خانواده‌ها نشد. مقامات دولتی در جواب خانواده‌ها به آنها گفتند: فرزندانتان را فراموش کنید و فرزندان دیگری به دنیا بیاورید و اگر نمی‌دانید چطور، زنانتان را پیش ما بیاورید تا نشانتان دهیم.

«انقلاب آغاز شده است»
نیروهای امنیتی هفته‌ها نوجوانان را مورد شکنجه قرار دادند. خانواده‌ها، همسایه‌ها و دیگر آشنایان که راهی برای پیگیری وضعیت نوجوانان و آزادی آنها نداشتند، دست به تجمعات اعتراضی زدند. دولت اسد، که از هرگونه اقدام اعتراضی و گسترده شدن آن در سطح کشور هراس داشت، فوراً دست به سرکوب اعتراضات زد و با شلیک به جمعیت معترضان و بازداشت آنها تلاش کرد اعتراضات را در نطفه خفه کند. اما این سرکوب، واکنش بیشتر مردم، گسترده شدن اعتراضات در شهرهای دیگر و به راه افتادن قطار انقلاب را در پی داشت.

«بمب، قحطی، گرسنگی، داعش، ایران و روسیه»
اکنون که به گذشته نگاه می‌کنیم، اتفاقاتی که در پی این اعتراضات افتاد فرصت صحبت کردن از جرقه‌های خیزش مردمی سوریه و پرداختن به آنها را گرفت. خیزشی که با دخالت کشورهای دیگر، از جمله ایران – که در همان ماه‌های ابتدای خیزش مردمی و بسیار پیش از اینکه داعش وارد صحنه شود به کمک اسد شتافته بود – و روسیه به جنگی داخلی تبدیل شد و آرمان‌های انقلاب را از ذهن‌ها پاک کرد. دولت اسد به کمک شریک جرم‌های خود نشان داد که تا کجا می‌تواند پیش برود تا از قدرت خود محافظت کند و برای ماندن بر سر قدرت، ابایی از قتل و شکنجه‌ی کودکان، و حتی استفاده از سلاح شیمیایی علیه مردم خود ندارد.

«انقلاب ادامه دارد»
با این وجود، نوجوانانی که جرقه‌ی این سیل کنشگری و اتفاقات را زدند، از کار خود پشیمان نیستند. سال‌ها بعد از آن شعارنویسی، همه‌ی آنها یا پنهان، و یا به کشورهای همسایه پناهنده شده‌اند و خود و خانواده‌هایشان هزینه‌ی زیادی متحمل شده‌اند. «ما توانستیم به دنیا نشان دهیم که او (بشار اسد) چگونه آدمی است». برای این نوجوانان، مانند بسیاری از مردم سوریه، انقلاب هنوز ادامه دارد. هم‌بستگی میان مردم در اعتراضات و فریاد آزادی، حصارهای ترس را از جا کند و آغاز تغییراتی در ذهن‌ها بود که سال‌ها سرکوب و جنایت هم نمی‌تواند آن را به عقب برگرداند.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)