خـشونت علیه زنان (Violence against Women) یکی از مهمترین و شایعترین مـوارد نقــض حقوق بشـر در دنیاست؛ امری که وابسته به مختصات زمانی و مکانی ویژهای نیست و به صورت مسـتمر و مداوم در جغرافیاهای مختلف در حال وقوع است. در سـال ۱۹۶۰ میلادی با دسـتور رهـبر دیکتاتور جمهوری دومینیکن، سه فعال حقـوق زنان این کشور به قتل رسیدند. در سالهـای بعد فعـالان حقـوق زنـان این روز را روز افـزایش آگاهی نسبت به خشونت علیه زنان در نظر گرفتند و در نهایت در سال ۱۹۹۹ سازمان ملل متحد، ۲۵ نوامبر را به صـورت رسمی، روز پایان دادن بـه خشـونت علیه زنان اعـلام کـرد. بـه مناسـبت این روز، معمولا این ماه به نوامبر نارنجی شـناخته میشود؛ ماهی که در آن کشورهای مختلف بـرای آگاهیرسانی در ارتباط با انـواع خشونت علیه زنـان و راههـای پایـان دادن به آن، دست به اقداماتی با کموکیف متفاوت میزنند.
آنچه در تعریف خشونت (Violence) اهمیت دارد، استفاده از زور یا اجبار است. همچنین آسیبزا بودن نتیجهی خشونت نیز مهم است. به زبان ساده هر رفتاری که بدون رضایت دیگری، نسبت به او صورت گیرد و منجر به آسیب و ضرر در انواع مختلف آن شـود، خشـونت تلقی میشـود. بدیهی اسـت زور لـزوما بـه مفهوم استفاده از نیـروی فیزیکی نیست و اعم از انواع نرم و سخت این مفهـوم است. از سـوی دیگـر آسـیب وارد شـده نیز دارای طیف متنوعی با شدت و ضعف متفاوت است.
به طور خلاصه اگر یک نفر یا یک گـروه یا یک سیستم در مورد موضوعی مرتبط با ما چه به صورت مسـتقیم چه غیرمستقیم، رضایت ما را تماماً نادیده بگیرد یا به بیـان سادهتر چیـزی را بر ما تحمیل کند، مرتکب خشونت علیه ما شده است.
در مورد زنان، خشونت مورد اشاره مبتنی بر جنسیت است؛ به این معنـا که زنـان تنهـا به این خاطـر که زن هسـتند، هـدف رفتارهایی قرار میگیـرند که اساساً آنها را به عنوان افراد بشـر نادیده میگیرد و در نهایت نیز به انواع آسیبهآای جسمی، روانی، عاطفی، اقتصادی، حقوقی و … نسبت به آنها منتهی میشود.
نکتـهی قـابل تـوجـه در این زمینـه، فـراگیـر بـودن خشـونت یا اختصاصی نبودن آن است؛ در حقیقت اگرچه با اختلاف زنان قربانی اصلی و اولیهی خشونت جنسیتمحور هستند اما دیگر گروههای حاضر در جوامع مثل مردان، کودکان و دگرباشان نیز از تیر این آسیبها در امان نبوده و نیستند. به همین دلیل است که علاوه بر اهمیت حقـوق زنـان به عنوان یک موضوع مستقل، تاثیرگذاری این پدیده بر سایر مسائل اجتماعی نیز ما را به تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان تشویق میکند.
یک ماه فـرصت کمی برای بازاندیشی در بـاورها و رفتارهایمان نیست. هـدف از نوشـتن این یادداشتها، تلنگـر به عادات و عرفهایی است که گاه در مقام یک قانونِ تبعیضآمیز ما را از تامل و تفکر دربارهی چیستی و چراییشان بازداشتهاند. قرار است در این کوتاهنوشتهها، بیش از آنکه پاسخهای مفصل و تحلیلی در اختیار مخاطب قرار بگیرد، روحیهی پرسشگری آنها تحریک شود.
بد نیسـت کمی در آنچـه تا کنون حقیقـت مطلق میپنداشتیم، تردید کنیم!
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.