حقوق بشر نه تنها از سوی مقامات ج ا چیزی غربیست و ارزش و اعتبار نداره؛در طیفی از مخالفان ج ا هم به چشم اصولی دستوپاگیر و سانتیمانتال نگاه میشه که هر وقت با ابزار اونها برای رسیدن به هدف سازگار نبود باید کنارش گذاشت.
طرف میگه اگر فلان قاضی که حکم اعدام داده رو فلان گروه ترور کنه من باهاش همدلی دارم.
میگم مگر این همدلی چیزی غیر از تایید ضمنی یک قتل و خشونت دیگهاست؟.
میگن اگر ترس به دل مقامات ج ا بندازه خوبه.
میگم مگه با همین منطق ترس افکنی نیست که ج ا داره اعدام میکنه.
در کلابهاوس هم عده ای از تشکیل «کمیته مجازات محلات » حرف میزنن.
طرف میگه مرگ بر اخوند و مذهب، بعد به ایده انتقامی باور داره که میراث بجامانده حمورابی در ادیان ابراهیمی است که به ماکزیمالیستی ترین شکلی در دین اسلام ستایش شده و منشاء. خشونت شده.
ما در مقابل این اعدام ها و خشونت ها میتونیم مبارزه کنیم و پاسدار ارزش های خودمون هم باشیم. «چشم در مقابل چشم » این میراث عقب مانده ادیان ابراهیمی رو باید ریخت دور.به قول آرامش دوستدار بدبختی ما اینه که در فرهنگ دینی احاط شدیم و خارج از اون نمی تونیم فکر می کنیم.
ما می تونیم در برابر خشونت «رنج بکشیم» و بی تفاوت نشیم و به سمت این ایده های خشن نریم. رنج کشیدن پاسداری ماست از ارزش های انسانیمون در مقابل منطق انتقام و خشونت بجا مانده از یک فرهنگ دینی.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.