هیس… بازار در حال کسب است!

جنبش‌های اجتماعی همواره و در همه جوامع متکی به اقشار کارگری یا فرهنگی و دانشجویی بوده است و سرمایه‌داران یا دلالان و بازاریان جایی در آن نداشته‌اند. چرا که اصولاً سرمایه‌دار با طبقه حاکم متحد می‌شود و نه با طبقه کارگر.

دل‌بستن و امیدبستن مردم و روشنفکران به اعتراض‌ها و اعتصاب‌های بازاریان خطایی بزرگ است. بازار شاید در موارد خاصی مثل فشار افکار عمومی در محیطی کوچک یا نگرانی بابت تخریب محل کسب، برای ساعات کوتاهی و از روی ناچاری دست به تعطیلی بزند، اما باید توجه داشت که بازار همیشه و همواره در فکر سودجویی و مال‌اندوزی است. بازار هر تصمیم و حرکتی را تنها با شاخص منافع مالیِ شخصی می‌نگرد. برای بازار هیچیک از مفاهیم حقوق شهروندی و حقوق انسان‌ها، نه تنها اهمیت ندارد که حتی بی‌معنا نیز هستند. بازار هیچگاه پشتیبان منافع مردم و منافع عمومی نبوده است و هرگز با جایی بجز قدرت حاکم همراه و متحد نمی‌شود. بازار فقط و فقط در یک صورت دست به اعتراض می‌زند و بس: هنگامی که جیب و حساب بانکی خود را در خطر ببیند. در اینصورت نیز به سرعت و با کسب امتیاز و باج‌گیری و باج‌دهی و قربانی‌کردن آرمان‌های مردم تن به مصالحه‌ می‌دهد. چنین اعتراض‌هایی برای بازاریان چیزی بیش از یک ابزار برای نوع دیگری از معامله نیست. این قاعده همیشگی بازار بوده است؛ قاعده‌ای از دیرباز تاریخ تا به امروز و تا به فردا و فرداها.

تکمله: فیلمبرداری از خیابان‌های خلوت و تعطیلِ ساعات اولیه صبح (با آن سایه‌های بلند دیوارها و درخت‌ها) و جا زدن آنها به عنوان «اعتصاب بازاریان» عملی فریبگرانه و تحسینی نادرخور و جعل کارنامه برای کارهای نکرده کسانی است که در رختخواب خوابیده‌اند و خواب دخل فردا را می‌بنند. مردم نادرستی این ادعاها را به روشنی در خیابان‌ها می‌بینند و متوجه دروغ‌ها می‌شوند و هر واقعیت دیگری را نیز دروغ می‌پندارند. اینگونه فیلم‌ها و ادعاها، هر جنبش اجتماعی و مردمی را به شکست و انحطاط می‌کشاند و زحمات دانشجویان و کارگران و مبارزان راستین را به باد فنا می‌دهد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)