الف- افشای برنامه چرخه غنی‌سازی، که گفته شده توسط نفوذی‌های مخالفان ج.ا انجام شد، بحران برنامه هسته‌ای آغاز شد. اما شک بزرگی است، بویژه بعد از ماجراهای احمدی‌نژاد و اخیرا بحران بعداز  حادثه تراژیک مهسا امینی، ظن و شک بزرگ است اساس از درون حاکمیت ج.ا و شاید رئوس، یک تمایل همیشگی- در تمام چهل و اندی سال گذشته- وجود داشته و دارد که کشور ایران در بحران دائمی و دشمن‌تراشی و احساس عدم امنیت برای کلیت کشور و مردم بیچاره در بند حاکمیت باشد! چرا که بعید نیست تز ایدئولوژیک-که به شدت متأثر از التقاط ترکیبات مسمومی چون ماکیاولیسم و کمونیسم و کاپیتالیسم و اسلامیسم و ولایسم و صدها ایسم مزخرف دیگر است در اذهان بیمارگونه توهمی سادیسمی و مازوخیسمی بسیاری از سهام‌داران شرکت سهامی حاکمان مافیایی ج.ا- خود طرح و ایجاد بحران هسته‌ای بخشی برنامه همیشگی باندهای مافیایی داخلی ج.ا باشد.
حقیقتی تلخی است که اباطیل نجاست-حرام‌خوار مافیایی فاسد داخل ج.ا منفتشان در وجود بحران و تحریم است!
پرسش اینجاست که آیا قبل سال ۱۳۸۱ امریکا و غرب و اسرائیل و… از این باخبر بودند؟!
جواب، احتمالا بله!
چرا سال ۱۳۸۱ بحران شروع شد؟
جواب، احتمالا به همان دلیلی که ایران گیت (ایران-کنترا) افشا شد! یعنی بلوک غرب-اسرائیل با عمل انجام شده افشاگری قرار گرفته بود(؟!)
واقعیت این است، با بررسی اخبار، از جمله افشاگری‌های اکثرا درست اسرائیلی‌ها حتی سال‌ها قبل از آزمایش موشک شهاب ۳، ظن قوی است، امریکا و غرب و شرق از برنامه غنی‌سازی با خبر بودند و گمان این است آنها می‌دانستند هدف ج.ا ظرفیت‌سازی ساخت است و نه لزوما ساخت بمب اتمی، اینکه پروپاگاندای تحمیقی ج.ا قبول کنیم فقط برای دست‌یابی به علم و یا انرژی اتمی بودن است برای رفع نیازها نیز کاملا پذیرفتنی نیست (البته که رفع بخشی از نیاز به رادیو ایزوتوپ‌ها و سخت‌گیری ها و تحریم‌ها احمقانه غرب و شرقی‌ها انگیزه سازی کرد برای رفتن به سوی تعمیق فعالیت علمی-صنعتی هسته ای)، اما حجم عظیم خسارت برای پافشاری بر داشتن چرخه سوخت هسته‌ای ناموجه است، وقتی بنگریم از سرمایه‌گذاری روی موارد راهبردی چون افزایش تولید نفت خام و گاز طبیعی، و اهمیت تاسیسات پالایشگاهی نفت و گاز برای تامین نیاز داخلی و صادرات، و بویژه تولید گاز مایع جهت صادرات!، چرا که از همان دهه ۱۹۹۰ تحریم‌های کاستا و داماتو روی صنایع نفت و گاز ایران فشار آورد امریکا، معلوم بود امریکا و متحدان غربی اش اجازه نمی‌دهند بدون سهم داشتن غرب بویژه امریکا (فقط سهم به شرقی ها برسد)، این صنایع رشد کند، رقابت آشکار کشورهای آسیای مرکزی و روسیه در صدور گاز از خط لوله ای گاز، معلوم بود باید ایران روی گاز مایع سرمایه گذاری کند، شانس صادرات بزرگی برای خط لوله گاز از همان دهه ۱۹۹۰ متصور نبود!

منطق اقتصادی همین بود از موازنه مثبت و قدرت چانه زنی بین رقبا بهره برد ، این بهترین تضمین هرگونه توافق چه برجام و چه غیر برجام بین طرفین است.

اما لجاجت رئوس ج.ا در عناد و دشمنی با امریکا و غرب و متحد راهبردی شان یعنی اسرائیل، آخر سر بهانه‌سازی تحریم برنامه هسته‌ای را به دنبال خواهد داشت.
غفلت امثال ج.ا از برنامه گسترده غربی‌ها از دهه ۱۹۷۰ برای در تحت کنترل‌گیری جریان مالی و تجاری جهان، همچون سوئیفت و غیره، اینکه حتی به اندازه کمونیست‌های چون ویتنامی تا چینی‌ها زیرک نبودند از بازی موازنه مثبت دوران جنگ سرد و یا تحولات پایان جنگ سرد و فروپاشی بلوک شرق درک کنند و سود ببرند! انگاری در خواب بوده و هستند!

ب- بعد افشاگری تا برجام، چند بار این بحران می‌توانست حل شود، اما رئوس ج.ا و مشخصا شخص خامنه‌ای و به قولی بیتش (که در ادبیات سیاسی، به اسم رمز نظام می‌گویند)، با مخالفت مشارکت امریکایی‌ها در تجارت و اقتصاد ایران، شکست خورد، همین اتفاق دوباره در جریان برجام تکرار شد، تقریبا در همان روزهای نخست خامنه‌ای و سپاه تحت امرش، چند سیگنال قوی ضد امریکایی فرستادند، مثلا تحریم مشارکت تجاری و سرمایه‌گذاری امریکایی‌ها در بازار داخل ایران و پرتاپ موشک با عبارت عبری بر روی آن که وعده نابودی اسرائیل می‌داد!

یعنی خامنه‌ای-بیت-سپاه و بقیه رئوس و شرکای اصلی شرکت سهامی مافیای ج.ا در گفتار و شعار تا به طور عملی، نه تنها برجام نمی‌خواستند کامل اجرا شود و به منجر صلح میان ایران با امریکا شود، بلکه عامدا سنگ‌اندازی کردند، طی این سال‌ها خیلی خامنه‌ای و بویژه باندهای جناح اصول‌گرا بخصوص سلفی‌های فرقه پایداری و شاگردان مصباح یزدی، از نبود تضمین می‌گویند و همین بهانه برای عدم احیای برجام!
از آنجا برجام یک توافق سیاسی بود و خود خامنه‌ای و بقیه شرکای مافیایی ج.ا می‌دانستند، توافقات سیاسی، تضمینی ندارد مگر خواست عمیق طرفین برای مشارکت در منافع مشترک، یعنی چنین توافقاتی تنها تضمینش سود و منفعت دو جانیه طرفین است، وقتی خامنه‌ای و بقیه شرکای ج.ا حاضر نشدند بجز خرید تعدادی هواپیما و قطعات (آن هم از اجبار بود چون اساسا هم برای چانه زدن با ایرباس و هم اینکه بخشی از ناوگان هواپیماهای مسافربری امریکایی بود و حتی ایرباس و غیره باز سهمی اش به امریکایی‌ها می‌رسید)، در سایر حوزه‌ها نخواست ج.ا با امریکا تعامل کند!

حال پرسش بزرگ این است، چرا شرکت سهامی مافیای ج.ا حاضر نشد امریکا داخل منافع کند و تضمین قطعی برای ادامه برجام ایجاد کند؟!

دو فرضیه است:

۱- از اول ج.ا نمی‌خواست برجام اجرا شود و دنبال تنفس بود و همان تئوری ساخت بمب اتمی!

از نظر امثالهم این فرضیه قبول نیست، چرا که لااقل اگر برجام فرصت تنفس هم بود، ج.ا این قدر زود کارشنکی نمی‌کرد و بهانه به دست تندورهای لابی اسرائیل نمی‌داد، معقول بود لااقل ده سالی صبر می‌کرد تا حکومت جانی بگیرد از بیش از سه دهه تحریم‌های پیاپی سنگین.

۲- فرضیه دوم، فرضیه تئوری توطئه است که نفوذی‌های اسرائیل و برخی از کشورهای عربی و غیر عربی منطقه نمی‌خواستند به ج.ا این فرصت تنفس داده شود.

این فرضیه مهمی است، فقط مسئله اسرائیل نیست، کشورهای زیادی حتی انگیزه قوی‌تر از اسرائیل دارند برای عقب نگه داشتن ایران در رقابت علمی-صنعتی-اقتصادی!، در خیلی جهات اساس اسرائیل انگیزه چندانی ندارد (یعنی تضاد منافعش مثلا نسبت به تکریه یا عربستان در برابر ایران کمتر است، این را از همکاری گسترده اسرائیل و پهلوی می‌توان حدس زد)، یهودیان کلا در تمام جهان نفوذ اقثصادی دارند، اینکه چرندیات ج.ا که فلان شرکت صهیونیستی است و باید تحریم کنند و با فلان شرکت کار کنند، چرند محض است، عملا امروزه فناوری آی.تی و از سخت‌افزار و نرم‌افزارهای موجود- اعم از قانونی و نقض کپی رایت- همگی یهودیان در آن نفع دارند! حالا مستقیم از امریکا بخرند یا  از چین و یا هر کشوری دیگر!، اصلا هیچ منفعتی در دنیا قابل تصور نیست مگر یک یهودی مستقیم یا غیر مستقیم در آن سهم و شراکت دارد (؟!) و هر چه قدر بیشتر بنگریم پی به این واقعیت می‌بریم!
اگر باشد بخاطر عدم منفعت یهودیان و یا به قول ج.ا صهونیستها شرکت‌های جهان تحریم کنند، کلا باید با هیچ کس و هیچ شرکتی در خارج ایران معامله نکنند، محال ممکن است در جهان منفت اقتصادی مهمی رخ دهد و یهودی در آن نفعی نبرد!

این مربوط صد اخیر نیست، شراکت یهودیان در منافع جهان، صدها سال است ادامه دارد، این شراکت نابود نمی‌شود مگر کل دنیا نابود شود! مثل اینکه الان بگویند چینی‌ها از اقتصاد دنیا حذف کنند! مگر می‌شود؟! نه! هرگز!
بقیه دنیا و چینی‌ها کاملا در منافع اقتصادی مشارکت دارند، حذف یک مردم از بفیه مردم دنیا، از یهودی تا چینی و از غربی تا شرقی، از ایرانی تا عرب و از ترکی تا روسی و غیره ناممکن است، سعی در حذف یکی، منجر به بحران می‌شود. این دنیا منافع بین همه توزیع شده، هر چند عادلانه نیست، اما عدالت این نیست یکی به نفع دیگری را حذف کرد.
پس می‌ماند اتهام به سایر رقبا، مانند کشورهای جنوب خلیج فارس (انگیزه بالایی برای رقابت دارند چون آنها بعضا هم رقابت اقتصادی دارند و هم عقیدتی مانند جریان وهابی و سلفی و.. در حالیکه اساسا یهودیان و اسرائیلیان هیچ زمینه رقابت ایدئولوژیک عقیدتی با ج.ا ندارند و بهتر بگوییم اتفاقا منافع مشترک دارند از عقیدتی تا اقتصادی، شاید نفع اسرائیل بیشتر این است با شریکی مثل ایران کار کند) و ترکیه و حتی روسیه را در جهات مختلف رقیب جدی اقتصادی ایران هستند.
این فرضیه دوم به مراتب از فرضیه اول قوی‌تر است، ترکیه و کشورهای عرب از طریق جریان‌های پان درون حاکمیت ج.ا نفوذ دارند.

۳- فرضیه سوم، بنظر از همه قوی‌تر است، اساسا حاکمیت ج.ا یک حاکمیت مافیایی است، برای همین شخصا اکراه دارم حتی نام رژیم بر این حاکمیت بگذارم! رژیم حتی از استبداد کمونیستی اش، باز دارای ویژگی‌هایی از قانون‌مندی و نظم و ثبات‌گرایی نسبی است، این ج.ا بیش از چهل فاقد آن بوده است!

تمایل عجیب حاکمیت ج.ا بر بی‌نظمی و شلوغ‌کاری و ایجاد مجموعه ضد سیستماتیک، و پرابهام و پر از حفره قانونی برای دور زدن خودی‌ها و ایجاد فضاهای رانتی و مفسده خیز برای خودی‌ها از وضع قوانین و بی‌اهمیتی آنها به فساد آموزشی و بلکه عمدی در تشدید فساد آموزشی و علمی و انحطاط فرهنگی و اخلاقی در ایران، که حتی از همان ابتدا در قانون اساسی اش نمودار است، نشان می‌دهد داستان شبیه دست‌یابی گروهی از دزدان دریایی بر کشور کوچک جزیره‌ای است، که ذات دزدی‌شان اجازه نمی‌دهد بجای دزد بودن، حاکم باشند! حالا ایران آن جزیره است در ابعاد چند هزار برابر بزرگتر.
خلاصه داستان همین است، برای همین دیگر امید و شانسی برای اصلاح این حکومت دیده نمی شود.
نگاه کنید به کارهای همین یکسال اخیر دولت-مجلس و سایر نهادهای به ظاهر انتخاباتی که یکدست شده اند با نهادهای انتصاباتی، گفتار و اعمال و رفتارشان چیزی جز مافیایی‌گری نیست، از دروغ و دروغ و دروغ تا فساد و فساد و فساد! مجمعی از دیوانگان مستکبر فرعونی-قارونی مجذوب و مست و مسهور فسادی از کسب ثروت و قدرت!
دیوانگی سادومازخیستی که فقط از مشتی گانگستر همچون دزدان دریایی است که عادت کرده اند به دزدی، اگر دنیا را هم به آنها بدهی، بخاطر مرض عادت به دزدی، از خودش دزدی می‌کند!
با یک شرکت سهامی بیماران دنیاپرستی مواجهیم، بیمارانی که البته مجرم هم هستند، گویا عادت کرده اند به بد بودن! اگر تمام دنیا با آنها خوب باشند و دنیا را تقدیمشان کنند، باز خارش بدکرکاریشان برمی‌دارد و از سادیسم به مازوخیسم روی می‌آورند و خودآزاری می‌کنند!

حقیقتا دلم نمی‌خواهد پایان این مطلب، با ناامیدی کامل از ج.ا تمام شود، شاید معجزتی بشود و این مطلب برای لحظه ای مغز حاکمت ج.ا به خود آورد، خدا را چه دیدید؟!، شاید معجزه ای بشود و تراژدی جنگ اباطیل برای ایرانیان و بلکه تمام جهانیان تمام شود!

 

برای روشن اندیشی درباره سری مطالب جنگ های اباطیلی بایگانی را مرور کنید

https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/korooshbotshekane

 

 

نمونه دیگر نوشتارهای مشابه

https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/botshekan

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)