کدام کوه صدای تو را آواز داد
کدامین درخت شلال موهایت را وام گرفت
از فراز کدام کوه فرود آمدی تا
کنارهی رود
ای نوگل هفده سالهی من!
که خروش
خواب خفتگان
و
شمشیر مغزهای پوسیدهی کفتاران
رمز عبور شب
کدام شب؟
شب اینک در گریز هه
پایافزار گم کرده است
صبح از لابهلای انگشتان جوهریت
بر سطح حوض فوارههای قرمز
و
پنجههای خونین
نشسته بر خاطرهی
دیوارهای سنگی تاریخ
چکه
چکه
میشود
صبح
این خونبها
خونبهای
نیمکتهایی که خاطره میشوند
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.