هموطن، استقلال و آزادی دو اصل تفکیک ناپذیر و لازم برای استقرار حاکمیت ملی بدین معنا است که تعیین سرنوشت مردم  به دور از هر جبری برعهده خود آنها است و هیچ قدرت داخلی و خارجی حق ندارد امری را بر آنها تحمیل کند. استقلال، دشمن تراشی نیست. استقلال زیست خارج از روابط سلطه و بر قراری رابطه بر مبنای رعایت حقوق ملی متقابل با سایر کشورها می باشد. ملتی رشید است که بر توانایی های خود متکی و بنا بر این از قید قیمومیت داخلی و خارجی رها باشد.
 بنا بر تجربه، امر واقع این است که هرگونه تقاضا و درخواست از بیگانگان به ویژه قدرتهای سلطه گر برای دخالت، چه نظامی و خواه  غیر نظامی و… در هر کشور ناقض استقلال و بالطبع آزادی آن خواهد شد و برای کشور زیان آور و مخرب است و آن را از رشد باز می دارد.
باید از تجربه درس گرفت، در جریان انقلاب بزرگ مردم ایران، اصل استقلال که همراه با آزادی، دو شعار محوری آن بودند، با تماسهایی که پیش از پیروزی توسط  آقای دکتر ابراهیم یزدی به نمایندگی از آقای خمینی و نیز پس از آن در ایران با سلطه گران گرفته شد و با اجرای گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا در تهران که طرح آن در آمریکا ریخته شده و منجر به زد و بند های پنهانی شد ادامه یافت، نقض شدند که پی آمد آن محدود کردن آزادی ها و سپس استقرار ولایت مطلقه فقیه شد.
اینک که جوانان، زنان و مردان ایران، جنبش حق طلبانه ای را برای باز پس گیری حق حاکمیت خود از مستبدان حاکم آغاز کرده اند، باید هشیار بود و به قدرت های بیگانه فرصت نداد تا بار دیگر با دخالت خود مانع از استقرار حاکمیت ملی بگردند.  
باید یاد آور شد که:
١- سرنوشت ایران، درخود ایران و توسط مردم تعیین می شود و دخالت قدرتهای خارجی خواه مستقیم و یا غیر مستقیم به زیان جنبش و ناقض حقوق ملی است. دخالت قدرتهای خارجی نه تنها کمکی نیست بلکه جنبش را تضعیف می کند.
 ٢-تغییر نظام سیاسی در ایران امری داخلی است و مردم به دور از دخالت بیگانگان توانا به این تغییر هستند.
تنها کافی است این قدرتها بگذارند ایرانیان که مردمی با فرهنگ اند جنبش خود را به ثمر برسانند و در جهت منافع خود، بار دیگر جنگی را بر مردم ایران تحمیل نکنند.
۳- تحمیل هرگونه خشونت به جنبش مدنی ایران ( چه سرکوب مردم در خیابان از طرف نظام ولایت فقیه و چه از بیرون توسط قدرتهای خارجی و وابستگان به آنها ) که موجبات تضعیف جنبش را فراهم می آورد، محکوم است و ما آنرا به جد رد می کنیم.
۴- از آنجا که روابط حقمدار بین انسان ها مشترک و در ذات انسان نهفته است، حمایت افکار عمومی از جنبش مردم و مطالبات حق طلبانه آنها و اطلاع رسانی از چگونگی نقض حقوق آنها توسط حاکمیت و وسعت سرکوب از اهمیت بسزایی برخوردار است . از این رو نظام ولایت مطلقه می کوشد تا با بستن راه های ارتباطی؛ اینترنت و شبکه های اجتماعی از اطلاع رسانی در مورد جنبش جلوگیری به عمل آورد. پیشنهاداتی از قبیل قطع روابط دیپلماتیک و بستن سفارت خانه ها نه تنها کمکی به مردم و جنبش حق طلبانه آنها نمی کند ،بلکه علاوه بر ایجاد مشکلات برای ایرانیان برون مرز و درون مرز، به نظام  در سانسور بیشتر و بستن راه های اطلاع رسانی یاری می رساند .علاوه بر آن قطع هر گونه روابط دیپلماتیک و سیاسی راه را برای گزینه های جنگ و حمله نظامی که به ضرر مردم و جنبش است را باز می گذارد.شایان توجه است که در روابط خارجی ، تقلیل سطح روابط دیپلماتیک در حد کنسول با قطع روابط دیپلماتیک تفاوت بسیار و نتایج و تبعات متفاوتی دارد .
۵- جنبش مردم ایران در مسیر تلاش خود وتداوم جنبش موفق به تغییر نظام مستبد حاکم بر ایران خواهد شد. اما تا آنزمان، بایستی از افکار عمومی دنیا بخواهیم که از دولتهای خود بخواهند روابط خود را با جمهوری اسلامی شفاف بگردانند و از زد و بند های پنهان، بستن قراردادهای پنهانی به ویژه برای فروش وسایل سرکوب با این نظام خودداری کنند. از نمایندگان مجالس آنها، نهاد های مدنی و سندیکاها بخواهیم تا کمیسیونهای تحقیق برای شفاف سازی و رد یابی معاملات دولت خود در فروش وسایل سرکوب ( از قبیل گاز اشک آور و خودروهای مجهز به تیربار و دستگاههای استراق سمع و فیلترینگ که همگی بکار سرکوب می آیند) به نظام سرکوبگر و ناقض حقوق تشکیل دهند. شفافیت بهترین راه مبارزه با فساد و معاملات تسلیحاتی پنهان با نظام حاکم بر ایران است.
۶- تجربه نشان داد که تحریم های اعمال شده، ضرری را متوجه سران نظام و سرکوبگران و خروج سرمایه توسط فاسدان نکرد، اما باعث ضرر و زیان مردم ایران و ضعیف کردن بنیه اقتصادی و کوچک کردن سبد معیشت و افزایش نرخ فقر مطلق نزد آنها شد. در این مدت، نظام ولایت فقیه از راه فروش نفت بصورت خصوصی و با تخفیف های ویژه به غارت ثروت ملی ادامه داده و می دهد و نیاز مالی خود و سوداگریهای منطقه ای را تامین می نماید. قطع روابط دیپلماتیک بر امکان شدت بخشیدن تحریمها علیه مردم می افزاید. جهت درست تحریم ها بایستی نه هدف گرفتن اقتصاد مردم بلکه معاملات پنهان مسئولان نظام و خروج سرمایه از ایران توسط غارتگران باشد.
۷-هشیار باید بود؛ از کارهای لابی های اسلحه سازی، فضا سازی برای مداخله نظامی در کشورها به ویژه مناطقی است که از ثروت ملی برخوردارند. آمریکا و متحدان او برای حمله به عراق چنین فضایی را ساختند و با فریب افکار عمومی زمینه حمله به عراق را فراهم کردند. یاری خواستن از قدرتها بیگانه جهت دخالت در حرکت مردم، کمک به لابی های تسلیحاتی در امریکا و اسراییل، دامن زدن به انتخاب گزینه جنگ و یا حمله نظامی و یا بمباران تاسیسات هسته ای ایران، است. آیا کسانی که دانسته و یا ندانسته به این امر دامن میزنند، مسئولیت خطری که مردم ایران را تهدید می کند، می پذیرند؟
۸- وظیفه ایرانیان خارج از کشور، یاری خواستن از قدرتها و توسل به آنها برای مداخله نیست بلکه پژواک صدای مردم ایران شدن در جنبش حق طلبانه برای زیست کرامتمند در ایران مستقل و آزاد و برخوردار از حقوق به دور از روابط قدرت است.
دبیرخانه مجامع اسلامی ایرانیان
dabirkhaneh@majame.com
جمعه ، ۲۱ اکتبر ۲۰۲۲ برابر با ۲۸ مهر ۱۴۰۱

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)