خبر غافلگیر کنندۀ تکذیب حضور عملیاتی جمهوری اسلامی در سؤ قصد آمیا در آرژانتین که از سوی موساد انجام و توسط نییورک تایمز منتشر شد، به همان سرعتی که یکروزه در صدر اخبار قرار گرفت، از همه جا پاک شد و به فراموشی سپرده گشت.

البته این را می دانیم که عمر عرضۀ اخباری که به ضرر اسرائیل است و مسکوت گذاشتنی نیست، بسیار کوتاه است. ولی با این وجود، سرعت فراموشی عجیب بود، بخصوص با در نظر گرفتن میزان مطالبی که از ۱۹۹۴ تا به حال راجع به این مسئله منتشر شده بود، تعبیر و تفسیر های گوناگونی که راجع به انگیزه و ترتیب وقوع آن نوشته شده بود و انواع اتهاماتی که به مناسبت موقع و به بهانۀ آن به چپ و راست حواله شده بود.

ظرف سال های گذشته، ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی هم، چه به عنوان فعال سیاسی و چه اینهایی که مدعیند به سیاست کاری ندارند و فقط به حقوق بشر می پردازند، بسیار بر آتش این اتهام دمیدند. بگویم که خود من از ابتدا به صحت اتهام شک جدی داشتم. نه به خاطر انسان دوستی جمهوری اسلامی یا احیاناً اکراهش از انجام این قبیل عملیات ـ می دانیم با که طرف هستیم ـ و  نه از این جهت که اطلاع خاصی از چند و چون داستان داشتم که نداشتم، به این دلیل که نوع جنایت منطقاً در چارچوب فکری و عملیاتی جمهوری اسلامی جا نمی افتاد.

اول از همه به این دلیل که ضدیت با یهود در هیچ کجای ایدئولوژی خمینی چی ها جا ندارد. دعوای اینها، همانطور که چهل سال است همه جا فریاد می زنند، با اسرائیل و صهیونیسم است و ضدیت با یهود، نه به عنوان مذهب و نه قوم، از آن غایب است. دوم این که توان عملیاتی جمهوری اسلامی کمابیش برای هر کسی که رد جنایاتش در خارج از ایران را تعقیب کرده باشد، روشن است. این رژیم در کشور ها منطقه بیشترین توان را دارد، در اروپا هم کار هایی می تواند بکند، ولی در آمریکا، چه شمالی و چه جنوبی، ناتوان از این است که بتواند سؤ قصدی با این ابعاد را به انجام برساند.

با اینهمه شاهد بودیم که دولت اسرائیل از این مضمون استفادۀ تبلیغاتی بسیار کرد تا طبق معمول خود را در مقام مظلوم قرار بدهد، عموم یهودیان دنیا را در معرض خطر نابودی قلمداد کند و به طور ضمنی ولی با پیگیری و اصرار ایران و ایرانیان را هم جایگزینان نوین نازی ها وانمود سازد! که البته هم آسان بود و هم به کلی دروغ و هم مطلقاً به دور از شرافت. متأسفانه ایرانیانی هم که از فرط نفرت از رژیم، حاضرند هر اتهامی، مطلقاً هر اتهام خیالپردازانه ای را که به نظام اسلامی وارد می شود در جا بپذیرند و هر که را در همراهی با آنها سستی کرد، طرفدار نظام بخوانند، در این راه سنگ تمام گذاشتند. حتی برخی مدعیان فعالیت حقوق بشری که قاعدتاً می باید کمی جدی تر از خبرنگاران مطالب را وارسی کنند، افتادند به یادآوری دائم واقعه و در هر اعلامیه ای که دادند، این اتهام را هم مکرر کردند. البته وقتی برای کار حقوق بشری تان از دولت آمریکا بودجه می گیرید، باید از این خدمات هم بدهید ـ پول مفت به کسی نمی دهند.

حال تمام این بساط دروغپردازی بیست ساله به یک حرکت و از سوی مدعی اصلی، برچیده شده است.

علت چیست؟ هنوز روشن نشده ولی احتمال اینکه دعوا به داخل هیئت حاکمۀ اسرائیل مربوط باشد، کم نیست. کاملاً ممکن است که عده ای تندروی بی حساب در قبال جمهوری اسلامی را جایز یا مفید یا معقول نمی دانند یا اصلاً سیاستی را که فقط مبتنی بر زیاده خواهی است و آخرش هم معلوم نیست به کجا برسد، عاقلانه نمی شمرند و خواسته اند چاشنی این حکایت را بعد از نزدیک به بیست سال، بکشند. ممکن است تحول پروندۀ اتمی و ادعا های جمهوری اسلامی مبتنی بر دستیابی به توان آستانه که نقداً هر قدر هم منطبق بر واقعیت باشد، دیر یا زود محقق خواهد گشت و تغییر سیاستی ایجاب خواهد کرد، در گزینش این روش تأثیر داسته، یا هر امر دیگری… هر چه باشد اینها مربوط است به خود اسرائیل.

در این جا طرف خطاب من ایرانیان هستند که هر بار یکی از داستان ها بدانان عرضه می گردد، مثل ماهی گرسنه قلاب را گاز می گیرند. نصیحت مکرر است و نو نیست.

قبل از قبول و تکرار چرندیاتی که رسانه ها به خوردتان می دهند، کمی فکر کنید.

اول از همه اینکه خبر، هر خبری، باید با منطق بخواند نه با خواست قلبی ما. کلاهبرداری همین است که دومی را به جای اولی به شما بقبولانند. قبح قبول این یاوه ها کمتر از پذیرش خرافات مذهبی نیست که از صبح تا شب مسخره می کنید.

دوم اینکه ببینید آنچه به اسم خبر به شما می دهند به نظام اسلامی ضرر می زند یا به ایران و ملت ایران. نگاه کنید، همۀ ملل خود مرکز بین هستن، شما هم باشید. البته نمی باید جامعۀ بشریت را از یاد برد، ولی اصل و فرع را هم نباید با هم مخلوط کرد. قرار نیست که از غیظ نظام اسلامی مملکت را نابود کنیم.

سوم اینکه ببینید سود موضعی که تحت تأثیر این اخبار می گیرید، به داخل می رود یا به خارج. بارکش بیگانه نشوید.  دیگر ملل نسبت به ما هیچ تعهدی ندارند، ما هم نسبت به آنها نداریم. نه خودتان را گول بزنید نه دیگران را. به فکر منافع ملی خودتان باشید، حتی اگر حکومتتان نیست.

خلاصه اینکه آگاه باشید که هر بار به همین سادگی گول می خورید، آلت مسخرۀ دیگران می شوید که کارشان را پیش می برند و به ریشتان می خندند. حتی اگر فکر آینده تان هم نیستید، اقلاً فکر آبروی امروزتان باشید.

۲۸ ژوئیه ۲۰۲۲، ۶ مرداد ۱۴۰۱

این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده است و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است

rkamrane@yahoo.com

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)