کمتر تردیدی وجود دارد که بحران‌های سیاسی دهه شصت برای نظام اسلامی حاکم بر ایران یک کابوس ماندگار است که به هیچ ترتیبی آن‌ها را رها نمی‌کند. زمان‌هایی بود که روحانیون حاکم هر لحظه مرگ را نزدیک خود احساس می‌کردند و آشنایان می‌دانند که تا چه اندازه اندیشه به مرگ چهارستون روحانیون خداپرست را می‌لرزاند و آن‌ها را دچار رعشه می‌کند. در مواجهه با این ترورهای «کور» روحانیون دست به دامان الوات و لمپن‌هایی شدند که به صورت تاریخی و سنتی در بسیاری موارد تعیین کننده سرنوشت سیاسی و اجتماعی ایران بوده‌اند. در فقدان خودآگاهی طبقه متوسط برای عقب راندن طبقات فرودستی که در حاشیه یا متن شهرهای بزرگ زندگی می‌کردند و اکنون درب باغ سبزی توسط روحانیون به آن‌ها نشان داده شده بود، مسیر بحران‌ها به وضعیتی که در آن به سر می‌بریم تغییر یافت، اگرچه بازی هنوز تمام نشده و وضعیت کنونی آبستن حوادث دیگری است.

نکته نوشته حاضر اما توجه به این موضوع است که عملیات ترور «هوشمند» که توسط اسرائیل در هفته‌های اخیر اجراء شده با توجه به کمیت اندک آن در مقایسه با ترورهای «کور» سال‌های شصت تا چه میزان توانست تاثیرگذار باشد آنچنان که کابوس گذشته را برای رهبران نظام اسلامی دوباره تازه کرده است. هدف‌هایی که توسط اسرائیل برای ضربه زدن انتخاب شده حتماً برای برآوردن هدف و منظوری بوده علاوه بر اینکه جو روانی حاصل از دکترین اختاپوس،‌رهبران ایران را عملاً دچار سرگیجه عجیبی ساخته است. به نظر می‌رسد تمسک به دکترین‌های حیوانی مانند اختاپوس و سگ و مانند آن از کارآیی بیشتری برای شناخت و توصیف رفتارهای نظام سیاسی ایران برخوردار باشد که در نوع خود جالب توجه است! دکترین اختاپوس البته در کنار دکترین دیگری معنی پیدا می‌کند که می‌توان آن را «دکترین سگی» نامید. رفتار سگ نمونه جالب توجهی است زیرا بیانگر نوعی عدم پیوستاری یا جهش آشوبناک است. سگ با هوش غریزی خود علامت ترس را در فرد روبرو احساس می‌کند و در چنین وضعیتی رفتار سگ تهاجمی می‌شود. این رفتار تهاجمی معمولا با حملات هیستریک و شدید همراه است گویی اراده خلل ناپذیری پشت آن نهفته است. در این حالت ممکن است فرد مقابل تلاش کند تا از صحنه فرار نماید، وضعیتی که رفتار تهاجمی سگ را تقویت می‌کند، یعنی یک مدار بازخود مثبت برای حالت تهاجمی سگ ایجاد می‌کند. اما اگر در چنین وضعیتی، فرد مقابل دست به مقابله بزند و حالت تهاجمی به خود بگیرد، فاز رفتاری سگ در یک لحظه عوض می‌شود و اکنون این سگ است که دست به فرار می‌زند. چنین رفتارهایی در نظریه بازیها به رفتارهای آشوبناک هم تعبیر می‌شود. سیستم‌های آشوبناک که در ابتداء توسط لورنتز در دانش هواشناسی معرفی شدند، سیستم‌های غیرخطی هستند که حساسیت بسیاری به تغییرات بسیار کوچک در پارامترها یا حالت اولیه خود دارند. با تغییر کوچکی در حالت فرد مقابل، فاز رفتاری سگ به کلی تغییر می‌کند و به صورت ساختاری وارد فاز دیگری از رفتار می‌شود. البته ممکن است گفته شود که اگرچه دکترین سگی به خوبی رفتار رهبران ایران را توصیف می‌کند، اما آن‌ها به صورت جبلی و ذاتی رفتار تهاجمی دارند، یعنی در کنار دکترین اختاپوس و سگ باید از دکترین عقرب هم غافل نبود!

به این ترتیب است که دکترین اختاپوس اسرائیل برای هدف گرفتن هوشمند و غیرکور رهبران نظام توانسته به چنین موفقیتی دست یابد. قابل توجه است که افزایش حملات تروریستی، اثرگذاری آن‌ها را کاهش خواهد داد همانگونه که سال شصت با ترورهای کور چنین تتیجه‌ای حاصل شد. اما آیا نظام اسلامی ایران ابزاری در اختیار دارد تا خود را در مقابل حملات هدفمند اسرائیل بیمه کند؟ رهبر نظام که دست به دامان خدا شده و عنوان می‌کند همانگونه که خدا در سال شصت آن‌ها را نجات داد اکنون هم باعث نجات آن‌ها می‌شود. در این میان اما علی لاریجانی نکته مهمی را عنوان کرده است،‌ اینکه «اسرائیل راه صربه زدن به ایران را پیدا کرده است». به نظر می‌رسد رهبران نظام اسلامی هم باید برای مقابله با دکترین اختاپوس و سگ و عقرب، دنبال تولید دکترین جدید خود باشند!

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)