تاکید بر «کار جمعی مشترک» و تامل و بحث بر روی ایدهها،نظریات و گفتمانها در محفلهای کوچک و غیرعمومی پیش از اعلام نظر در عرصه عمومی، تاکیدیست به ورود «مسئولانه» فعالین سیاسی در عرصه عمومی.
«حقیقت» اگر مسلح به زبان «اقناع کننده» نباشد، در نهایت در شکلی «اقتدارگرایانه» در عرصه عمومی همراه با میلی «هژمونیطلب» ظهور خواهد کرد که با وجود همه «خیر اندیشی» حاملان آن،نقض غرض خواهد کرد.
زبان اقناع کننده، زبانی است «پرورش» یافته با احساس «مسئولیت» در قبال «دیگری». ویژگی محفلهای کوچک این است که افراد در آن به خاطر تجربه کاری مشترک، قدرت همدلی بیشتری باهم دارند و شدت «اختلافات» نظری به واسطه حس جمعی مشترک تلطیف خواهد شد و زبان در مقام رتوریک نیز از سوگیریهای «کینهورزانه» و «حذفی» که مخدوش کننده اندیشههاست، آسانتر رهای خواهد یافت.
تجربه توییتر، کلابهاوس و دیگر شبکههای مجازی به ما نشان داده علیرغم تمام ویژگیهای مثبت آن برای ارتباطگیری و تبلیغ ایدهها، قدرت خلق «زبان مشترک» و «زبان اقناع کننده» را ندارد و در فقدان این زبان، هر موضوع اختلافی بیش از آنکه به سمت حل اختلاف برود، در فضای دوقطبی به «ضدیتی» غیرقابل حل تبدیل میشود.
جامعه ایران بیش از پیش درگیر معضلاتیست که حل آن نیازمند بسیج و همبستگی نیروهاست ولی علیرغم این ضرورت، ما شاهد تشدید اختلافات و ضدیتها هستیم. به باور من بخشی از این معضل برآمده از آسیبهای «پلتفرم»های است که در غیاب انجمنها و نهادها و محفلها، مرجع اصلی هماندیشی جمعی ما شده بدون آنکه به آسیبهای آن دقیق شده باشیم.
احیای حلقهها و محفلهای کوچک، و تدوام گفتگو در محفلهای خصوصی و غیرعمومی میتواند بخشی از آسیبهای «فرهنگ سیاسی» امروز ایران را ترمیم کنند و ما را به سمت خلق زبانی سوق دهد که در آن مخالف دیگر «خصم مادرزاد» ما جلوه نکند و قدرت همبستگی با حفظ اختلافات و مرزها را، بر سر اصولی مشترک را احیا کند.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.