آقای رضا پهلوی فرزند محمدرضا پهلوی (شاه سابق ایران) و فرح پهلوی، ساکن آمریکا، اخیرا یک سخنرانی کرده که واکنش هایی هم برانگیخته است. این سخنان ایشان بر ضد ماست یا به نفع ما؟ پاسخ به این سوال به این بستگی دارد که منافع چه طبقه ی اجتماعی را مد نظر داشته باشیم. منظور از “ما” کیست؟ اگر منافع اکثریت مزدبگیر و زحمتکش جامعه (طبقه کارگر اعم از کارگر کشاورزی و صنعتی و معلم و پرستار و کارگر خدماتی و حمل و نقل و ….) را مد نظر داشته باشیم، رضا پهلوی یک قدم بیشتر به ضد منافع ما برداشته است. چرا؟

رضا پهلوی متوجه شده که اکثریت جامعه ایران علاوه بر اینکه با حاکمیت سرمایه داری موجود مشکل بنیادین دارد، همزمان برای نجات خود، نه به آمریکا (قبله آمال آقای پهلوی) و نه به چین و روسیه و انگلیس و …امیدی ندارد. رضا پهلوی متوجه شده که اکثریت مردم مزدبگیر و زحمتکش جامعه ما به هیچ قدرت، جناح، حزب، دولت و نیروی سرمایه داری و استثمارگر داخلی و خارجی امید نبسته و بلکه راه حل را در نیروی متحد و سازمانیافته طبقاتی خود می داند. به همین خاطر است که رضا پهلوی با عوض کردن فرمول ِرویکرد مورد اعتقاد ما و دست بردن در آن اعلام میکند که تنها آلترناتیو برای مردم، خود مردم هستند.

اما در این گفته رضا پهلوی، کلکی نهفته است. او میگوید که آلترناتیو و جایگزین حکومت فعلی، خود ِمردم هستند؟ “مردم”؟ کدام مردم؟ رضا پهلوی و حاکمین ایران همگی جزو مردمند. جزو دریاچه های کشور که نیستند. خاوری و رضا پهلوی که هر کدام میزان گزافی از ثروت های جامعه را برداشته و به خارج رفته اند هم جزو مردمند. عبدالباقی و شمخانی و شریعتی و منتظری دادستان و رئیسی و اسدبیگی و اصلاح طلبان و اصولگرایان و عدالت خواران و … همگی جزو مردمند. اما از کدام طبقه از مردم؟ اینها که جزو و متحد طبقه کارگر نیستند، بلکه در صف دشمنان طبقه کارگرند. متحد ما کارگران،”همه” مردم نیستند زیرا درصدی از مردم همین مملکت (چه در خارج زندگی کنند چه داخل)، خود جزوی از طبقه استثمارگر و مفت خور و سرکوبگر هستند. پس اینکه آقای پهلوی میگوید راه حل نجات، خود همان مردم است در واقع کپی تقلبی از شعار ماست که میگوییم حاکمیت شوراهای کارگری. ما نمیگوییم حاکمیت همه مردم؛ نمیگوییم حاکمیت با استفاده از خرد جمعی همه مردم، بلکه ما میگوییم حاکمیت شوراهای کارگری محل کار و زیست همه مزدبگیران و زحمتکشان (طبقه کارگر) و با استفاده از روش شورایی و خرد جمعی در میان همین طبقه. البته که در این حاکمیت، حقوق انسانی برای افراد غیر کارگر نیز محفوظ است. آقای پهلوی این فرمول ما را برداشته، از ماهیت طبقاتی خالی کرده و میخواهد خود ِما را با این محصول تقلبی اش فریب بدهد.

آقای پهلوی، برای ما کارگران/مزدبگیران/زحمتکشان، شما و دوستانت فرق ماهوی و اساسی با حاکمین جمهوری اسلامی نداری. برای ما فرقی ندارد که دو قاتل آیا یکی پنج هزار نفر را به قتل رسانده یا ده هزار نفر را. ما به او که سه هزار نفر کشته است جایزه نمیدهیم چون از دیگری کمتر کشته است. همینطور است در مورد حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی. اما در مورد شخص شما: شما فرقی با خاوری نداری چون هر دو اموال و ثروت های ما را برداشته و در خارج برای خود سرمایه گذاری کرده اید. یک راه حل پیشنهادی دارم و اینکه اگر خیلی به فکر مبارزه ما هستی با بخش اندکی از اموالی که از ما برده ای اینترنت ماهواره ای بر فراز ایران برقرار کن که مبارزات ما در کمند قطعی اینترنت دچار کمبودهایی نشود. نمیکنی؟ پس فقط فرشگرد و فیروزه ای راه میاندازی که چه؟ برای منافع خودتان.

رضا پهلوی با گفته اش که آلترناتیو خود مردم هستند در واقع رویکرد و فرمول طبقاتی حاکمیت شوراهای مزدبگیران و زحمتکشان را برداشته، از درون تهی کرده، مورد استفاده دلبخواه قرار داده، به نفع خودش و به نفع طبقه سرمایه دار آنرا بازنویسی کرده و تلاش میکند این محصولش را به خورد ِ خودمان دهد. به همین دلیل است که گفته های اخیر ایشان یک قدم ضد منافع ما- که هشتاد درصد جامعه و طبقه کارگر هستیم- می باشد.

و اما در آخر، حرف، باور ما و راه نجات جامعه ما کاملا مشخص است: ما نه به دولت آمریکای مورد علاقه پهلوی تکیه میکنیم، نه به دولت روسیه و چین مورد علاقه جمهوری اسلامی و نه هیچ دولت دیگری. به هیچ نیروی سیاسی داخلی و خارجی سرمایه داری و دست راستی هم تکیه نمیکنیم. ما کارگران به رویکرد و روش شورایی خود و به خرد جمعی و اتحاد طبقاتی خود تکیه میکنیم و راه حل نجات جامعه را در تشکیل حکومت شورایی متشکل از شوراهای مستقل تشکیل شده توسط اکثریت مزدبگیر و زحمتکش جامعه میدانیم. هر نیرویی در این راه حامی، همراه و هم منفعت با کارگران باشد، دوست و متحد ماست.

 

پیام دریافتی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)