جمهوری اسلامی ایران در تمام ۴٣ سال گذشته حاکمیت ننگین خود بر ایران چیزی جز مرگ و فقر و زندان برای مردم نداشت.

رژیمی که همان لحظه ی اول به قدرت رسیدنش ماهیت وحشتناک و ضد انسانی خود را نمایان کرد؛ اما آن چیزی که از همان ابتدا خمینی و سپس جانشینش خامنه ای به آن متوسل می شدند ربط دادن فعالین کارگری و مدنی اپوزسیون رژیم به نیروهای بیگانه و به قول خودشان ضد انقلاب است؛ اما ماجرا از چه قرار است:

در ابتدا همیشه این مسئله بر همه آشکار بود که افراد زیادی توسط رژیم و به دست وزارت اطلاعات با اتهامات واهی و بی اساس مواجه شده و تحت شکنجه های سنگین مجبور به اعتراف غیر واقعی بر علیه خود شده و بعدا با احکامی سنگینی همچون اعدام مواجه می شوند اما “مازیار ابراهیمی” کسی بود که به سند این واقعیت تبدیل شد.

مازیار ابراهیمی، آنگونه که خود می‌گوید، صاحب یک شرکت موفق در سلیمانیه عراق بوده‌است. کار او فروش، نصب و آموزش تجهیزات تلویزیونی بوده، و با صدا و سیمای ایران هم همکاری می‌کرده‌است. او می‌گوید یکی از رقبایش نامه‌ای بدون امضا در صندوق شکایات صدا و سیما می‌اندازد. در این نامه مازیار متهم به جاسوسی و ترور می‌شود. حراست صدا و سیما هم گزارش را به وزارت اطلاعات ارجاع می‌دهد. مازیار، برادر و شوهرخواهرش دستگیر می‌شوند. آن ها به بیش از ۱۰۰ نفر دیگر که به دست داشتن در ترور دانشمندان هسته‌ای متهم شده‌اند در زندان اوین می‌پیوندند.

در سال ۱۳۹۱، مازیار ابراهیمی همچون دیگر بازداشت شدگان، از جمله مجید جمالی فشی، در مستندی تلویزیونی به نام کلوب ترور، به کارگردانی ایمان مرآتی، اقرار کرد که یکی از متهمان ترور دانشمندان هسته‌ای بوده‌است و برای آموزش به اسرائیل رفته. همچنین او اعتراف کرد که مسئول تیم ترور مجید شهریاری یکی از دانشمندان اتمی بود و همچنین در ترور مسعود علیمحمدی نقش داشته‌است. بنا به گفته وزارت اطلاعات رژیم، صدا و سیما و برخی رسانه‌های امنیتی، اعضای این تیم گسترده تروریستی در پی یکسری عملیات پیچیده اطلاعاتی در چنگ قانون گرفتار و مشخص می‌شود این تیم عملیات متعدد دیگری را در دستور کار داشتند که با این ضربه مهلک تمامی نقشه‌های این «مثلث سیاه»، یعنی آمریکا، انگلیس و اسرائیل، خنثی و نقش برآب شد. حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات وقت رژیم نیز این گروه را به همکاری با “آمریکا، انگلیس و اسرائیل” متهم نمود و اظهار کرد که به دنبال “ضربه زدن به نظام اسلامی” هستند.

از آن جا که مجید جمالی فشی زودتر دستگیر شده بود، به حکم قاضی صلواتی در صبح روز سه شنبه ۲۶ اردیبهشت ۹۱، به اتهام محاربه در ارتباط با ترور دانشمندان هسته ای، به دار آویخته و اعدام شد.

اما مازیار ابراهیمی پس از اعتراف به همکاری در ترور دانشمندان هسته‌ای، زیر شکنجه وادار به قبول کردن همکاری در پرونده‌های دیگری همچون انفجار پایگاه موشکی بیگدنه می‌شود. آنگونه خودش می‌گوید اعتراف‌های متناقض او در مورد شرکت در انفجار پایگاه موشکی بیگدنه باعث شک کردن نهادهای دیگر می‌شود و در نهایت اجباری بودن اعتراف‌ها زیر شکنجه برای برخی مشخص می‌شود.

وادار کردن مازیار ابراهیمی و هم بندان نگون بخت اعدام شده اش به اعتراف علیه خودشان نه اولین و نه آخرین مورد این چنینی است.

حال در روزهای اخیر رژیم دست به بازداشت فعالین کارگری و صنفی همچون رضا شهابی، ریحانه انصاری، شعبان محمدی، اسکندر لطفی، مسعود نیکخواه،سعید محمدی، حسن عزتی، نیشتمان رحمتی، پروین عبدالله‌‌پناه، رحمان(عمر) سلیمانی، افشین رشیدی، فواد فاروقی و فاتح مجیدی کرده است که تنها به دنبال حقوق مشروع و انسانی خود هستند و با اطلاعیه های مختلف آنان را به مهره های سازمان های اطلاعاتی کشورهای به اصطلاح متخاصم و نیروهای معاند مربوط می کند.

 

اینک این سناریوی رژیم اکنون با سند و مدرک زنده ای همچون “مازیار ابراهیمی” دیگر سوخته و پوچ است و مردم انقلابی ایران، این را خوب میدانند که رژیم در آخرین نفس هایش به هر طناب پوسیده ای چنگ خواهد زد.

 

زانا سعیدزاده

٢۶ اردیبهشت ١۴٠١

۱۶-۰۵-۲۰۲۲

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)