اول:
گرسنگی واقعیت جاری جامعه ایران است که جمهوری اسلامی با آزادسازی کامل قیمتها در همه عرصهها از مسکن و آموزش تا درمان و مایحتاج اولیه حیات مانند نان رقم زده است.
گرسنگی یک صفت نیست، یک وضعیت است. گرسنگان طبقهای از جامعه هستند که آزادسازی قیمتها بیش از همه زندگیشان را نابود کرده، همانها که سینه جلوی گلوله سپر میکنند و چنان چیزی برای از دست دادن ندارند که باقیمانده جانشان را کف دست میگیرند و در خیابان میمانند.
گرسنگی به یک واقعیت جاری اشاره دارد که ازقضا طبقاتی است و گرسنگان یک ارجاع طبقاتی به سوژههایی است که اعتراضات را شکل میدهند، پیش میبرند و تداومش را ممکن میکنند.
آیا طبقات دیگر در قیامها مشارکت ندارند؟ قطعا دارند، اما هر جنبش یا قیام خصلت طبقاتی خود را دارد و باید پذیرفت از دیماه ۹۶ آنانی “تعیینکنندهی” قیامها بودهاند که حکومت همهچیز را حتی حق زنده ماندن را از آنان گرفته است. به جغرافیای قیامها نگاه کنید و از خود بپرسید چرا در زعفرانیه و سعادتآباد خبری نیست؟
دوم:
آیا ارجاع به خصلت طبقاتی قیامها محدودکنندهی مطالبات آنهاست؟
تنها کسانی میگویند وقتی میگویید قیام گرسنگان، منکر خواست آزادی و کرامت از جانب مردمید، که به این کلیشه ضدطبقات پایین معتقدند که هرکس مشکل معیشتی دارد نمیتواند برای آزادی بجنگد. آگاهی طبقاتی میگوید امکان ندارد بدون آزادی بتوانیم از دزدیده شدن نانمان جلوگیری کنیم. غارت و استبداد در نسبت مستقیم باهم قرار دارند.
بنابراین کسانی ارجاع طبقاتی این قیام را بهنام خواست آزادی تخطئه میکنند که معتقدند مردم در طبقات پایین نمیتوانند برای آزادی بجنگند؛ ایدئولوژیای که آزادی را برای طبقات بالاتر و معیشت را برای طبقات پایینتر میداند.
بنابراین اگر گفته شد قیام گرسنگان و به سوژههای اصلی یک قیام و دستاویز شکلگیری یک قیام اشاره شد و کسی یاد “مطالبات” آن قیام افتاد باید به چارچوبهای ذهنی خودش شک کند وگرنه گرسنگان در خیابان بارها فریاد زدهاند که آزادی و نانشان را باهم میخواهند، آنچه در گام نخست جز با سرنگونی جمهوری اسلامی ممکن نیست.
سوم:
چه کسانی با دستپاچگی تلاش میکنند ارجاع طبقاتی یک قیام را خط بزنند و منکر شوند؟
جز کسانی که میخواهند نظم طبقاتی دستنخورده بماند؟
جز کسانی که سیاستهای اقتصادی مطلوبشان در تداوم سیاست اقتصادی جاری است؟
و به همین دلیل است که میخواهند بگویند نه مشکل مردم گرسنهماندن نیست، فقط جمهوری اسلامی است! نخیر! مشکل مردم جمهوری اسلامی است که نه تنها همه ساحتهای زندگیشان را سرکوب میکند بلکه سیاست اقتصادیش به گرسنگی انداختدشان. چرا باید بخشی از مساله را حذف کرد؟
چهارم:
سخن گفتن از #قیام_گرسنگان نه محدودسازی چارچوب مطالبات یک قیام به معیشت بلکه تاکید بر اولا “دستاویز” شکلگیری یک قیام و ثانیا “سوژه” های اصلی (نه کل سوژهها) آن است.
چنانچه قیام تشنگان ارجاع به دستاویز بحران آب برای شکلدادن به آن قیام و همچنین بدنهی اصلی معترضانی داشت که حتی برای آب شرب به مشکل خورده بودند، در همان قیام تشنگان بود که شعار دادند الشعب یرید اسقاط النظام (ملت سقوط نظام را میخواهد).
قیام گرسنگان یعنی مرگ جمهوری اسلامی، دیکتاتورش و همه ساختارهای غارتگر و استثمارگرش.
#قیام_گرسنگان
#قیام_فرودستان
#قیام_ستمدیدگان
#قیام_نان
#نان_کار_آزادی
@sarkhatism
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.