فصل اعتراض؛ سال ۱۴۰۱ و صدای فرو ریختن زنجیرهای اختناق
اوجگیری اعتراضات مردمی از آغاز سال علامت خوبی برای خامنه ای نیست!
از یکی از بزرگان نقل شده است: «در سرزمینی که سایه آدمهای کوچک بزرگ شود، در آن سرزمین آفتاب در حال غروب است».
در ایران به زنجیر کشیده ما نیز سایه آدمهای کوچک و کودن بزرگ شده است. عقب ماندگان تاریخ بر اریکههای قدرتی تکیه زدهاند که هرگز تصورش را نمیکردند، اما در سرزمین ما این علامت طلوع است. طلوع خورشید آگاهی و بیداری.
نمود این بیداری عمومی را میتوان در افزایش اعتراضات مردمی از همان آغاز سال نسبت به کارگزاران حکومتی و افزایش فقر و فاقه مردم مشاهده کرد.
در آغاز سال ۱۴۰۱ هنوز تعطیلات نوروزی تمام نشده حرکتهای اعتراضی مردم شروع شده است. مردم روستای «قلعه وشاق» در نطنز، اولین حرکت اعتراضی سال را به نام خود ثبت کردند. این مردم نسبت به کوهخواری و آلوده سازی محیط زیست دست به راهپیمایی زدند. این آغازی برای جنبش بزرگی خواهد بود که تمام سال ۱۴۰۱ را متأثر خواهد کرد.

درباره؛ اعتراضات بیشتر بخوانید
مروری بر حرکات اعتراضی دو هفته اخیر در ایران
روز ۴ فروردین، راهپیمایی روستائیان «قلعه وشاق» در نطنز آغاز شد. سپس در روز ۶ فروردین نوبت به کشاورزان اصفهانی رسید که اولین تجمع مطالبهگرانه خود را برای گرفتن حقابه در سال جدید شکل بدهند.
یک روز بعد صیادان هرمزگان به میدان وارد شدند و ۸ و ۹ فروردین مردم کردستان برای مراسم نوروز و مسافران شمال کشور به پولی کردن سواحل خزر دست به اعتراض بزنند.
روز ۱۱ فروردین زنان مشهد در پشت درهای بسته استادیوم فوتبال فریاد زدند: «ما اعتراض داریم». در همان حال پاسخشان اسپری فلفل بود. این حرکت زنان معترض انعکاس گستردهای داشت.
اما روز ۱۲ فروردین تندیس خمینی در میدان مرجعیت قم به آتش کشیده شد. عملی که خشم حکومت و حامیان سینه چاکش را برانگیخت. چند طلبه و بسیجی نیز دست به راهپیمایی زدند. [فیلم آتش زدن تندیس خمینی در میدان مرجعیت قم]
اما بلافاصله وقتی شعارهای مرگ بر خامنه ای و لعنت بر خمینی در مراسم سیزده بدر خیابان قصرالدشت شیراز پخش شد، کم کم حکومتیها باید میپذیرفتند که دیگر فصل عادت کردن به شعارهای ضد حکومتی فرا رسیده است و باید خود را برای موجهای سنگینتری آماده کنند.
همان طور که یک روز بعد جوانان شورشی در شهر توس مشهد شعار مرگ برخامنه ای و لعنت بر خمینی را مجدد پخش کردند. [توس مشهد؛ پخش شعار مرگ بر خامنه ای، درود بر رجوی در روز سیزده بدر]
در کنار این اقدامات جوانان شورشی، اعتراضات باز هم ادامه یافت. اهالی روستاهای جنوب کرمان به انتقال آب هلیل رود برای صنایع فولاد معترض شدند. و بعد نوبت به اولیای دانش آموزان در شهرهای شیراز و کازرون، رشت و چند شهر دیگر رسید که فریادشان را نسبت به آموزش حضوری اجباری فرزندانشان بلند کنند. همین طور کارکنان شهرداری رشت و بازنشستگان مخابرات در شهرهای تهران، اصفهان، کرمانشاه، سمنان، سیرجان، اردبیل، رشت و … با خواست دریافت معوقات مزدی خود به خیابان بیایند.
جالب اینجاست که هر چه به روزهای پایانی فروردین نزدیک میشویم، تعداد و شدت اعتراضات بیشتر میشود طوری که در ۱۷ فروردین حکومت با اعتراض بیش از ۱۱ صنف مواجه بوده است.
مرغداران تهران، کشت و صنعت لرستان، مالکان اصطلک در تهران، والدین دانش آموزان در شیراز، هرمزگان و بهبهان. کارگران روز مزد پتروشیمی ایلام، کارگران پخش پسماند بجنورد، کارگران شرکت ایران مایه تبریز، کامیونداران مشهد، میدان تره بار ارومیه، کارگران تنظیف بهبهان.
و جوانان شورشی هم از یاد نبردند که همزمان با اوجگیری جنبشهای مردمی، اقدامات خود را افزایش دهند چنانکه در روزهای ۱۵ و ۱۶ فروردین، این جوانان در شهر ممنوعه! قم، بنرهای خامنه ای و سلیمانی را به آتش کشیدند.
بردار معنادار افزایش اعتراضات در آغاز سال جدید
در سال ۱۴۰۰ میزان اعتراضات مردمی رو به سیاستهای حاکم افزایش چشمگیری نسبت به سالیان قبل داشته است.
بیش از ۱۳۰۰۰ حرکت مردمی کوچک و بزرگ علیه سیاستهای اقتصادی و سیاسی حاکم، بیانگر پتانسیل انباشته شده نارضایتی و خشم عمومی است. از سوی دیگر همزمان با افزایش این انزجار عمومی از حکومت افزایش چشمگیری در حرکتهای اختناق شکن جوانان شورشی و حمله به نمادهای حکومتی را شاهد بودیم که کیفیت نوینی یافته بود.
اما با آغاز سال ۱۴۰۱ به نظر میرسد جامعه ایران وارد فاز جدیدی از انباشت نارضایتی عمومی و اعتراض علیه وضعیت موجود شده باشد.
انتظار میرود همان طور که طی دو هفته گذشته شاهد آن بودیم، جامعه به جان آمده ایران به یک رویارویی تمام عیارتری با سیاستهای حکومتی برخیزد.
دلایل این مدعا را میتوان در پارامترهای زیر یافت:
- وخیمتر شدن وضعیت اقتصادی مردم و سقوط لایههای جدیدی از جامعه ایران به زیر خط فقر. چنانکه اقتصاددان حکومتی به نام رزاقی در روزنامه شرق مینویسد: «اگر چه امکان موجسواری و سوءاستفاده برخی جریانهای داخلی و خارجی معاند با جمهوری اسلامی از چالشها، مشکلات و بحرانهای معیشتی و اقتصادی موجود در جامعه با هدف حمله و حتی سرنگونی نظام وجود دارد؛ در عین حال نمیتوان واقعیتهای تلخ کنونی را هم نادیده گرفت.
متأسفانه روزبهروز آستانه تحمل جامعه بهدلیل انبوه مشکلات موجود کاهش پیدا میکند. این نکته وضعیت شکنندهای را برای جامعه رقم زده است بهگونهیی که من نگران احتمال فوران اجتماعی بهدلیل بحرانهای معیشتی هستم».
- پایان نسبی نگرانیهای کرونایی و اینکه دیگر خامنه ای نمیتواند با دستاویز مبارزه با کرونا جوانان و مردم معترض را در خانه حبس کند. [تعریف یک قرن در یک جمله، به قلم مهدی سامع]
- به بنبست رسیدن مذاکرات اتمی و برباد رفتن امیدهای واهی خامنه ای و رئیسی برای رسیدن به پولهای باد آورده مثل زمان امضای برجام ۲۰۱۵. [به مذاکرات برجام خوشبین نیستم]
- به گل نشستن کشتی ابراهیم رئیسی و باز شدن مشت او در شعارهای «عدالت محوری» و «عدالت اجتماعی». [دولت رئیسی دچار خزان زودرس شده است!]
به دلایل بر شمرده شده فوق باید گفت که سال ۱۴۰۱ سال دشواری برای خامنه ای و رئیس جمهور گماشته شدهاش باشد.
همان طور که از شعار سال خامنه ای یعنی «تولید دانش بنیان و اشتغال زایی» کاملا پیداست که خامنه ای نیز نسبت به این وضعیت آگاه است و میخواهد به هر قیمتی شده با وعده اشتغالزایی و بهبهود وضعیت تولید از خشم و عصیان جامعه بگریزد.
اما اکنون همگان به خوبی میدانند که این شعارهای او در حد همان شعار ابتدای سال باقی میماند و آن چه را که در عمل برای خامنه ای و سیاست کلان حاکمیت اولویت مطلق دارد، نیازهای امنیتی و پروژههای موشکی و اتمی است و ثقل همه سیاستهای حاکمیت حول همین نیازها تعیین میشود.
بنابراین قابل پیشبینی است که باز هم مطالبات مردم و جوانان به صورت گستردهتری بی پاسخ خواهد ماند و در نتیجه اعتراضات عمومی و جنبشهای عظیم اجتماعی در سال ۱۴۰۱ در راه است و طلیعه آن همان چیزی است که طی دو هفته گذشته شاهد آن بودیم.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.