دولت رئیسی محاط در بین بحرانهای عدیده
با وجود اینکه چند ماه بیشتر از طول عمر دولت ابراهیم رئیسی نمیگذرد اما دولت وی در بین بحرانهای متعددی گرفتار آمده است.
وقتی دولت رئیسی در حال شکلگیری و انتصاب بود همه طیفهای جناح خامنهای یا همان اصولگرایان پشتیبان رئیسی بودند و از وی حمایت میکردند.
در این بین مجلس یکدست ولایی! ولایت فقیه که از ۲ سال پیش دستچین شده بود نیز خوشحال از روی کارآمدن رئیسی نوید حل مشکلات کشور را میداد.
مشکلات روبروی کابینه رئیسی
اما بعد از روی کار آمدن و تصدی امور اجرایی کشور، کابینه رئیسی با مشکلات زیادی روبرو شد، مشکلاتی که در دولتهای پیشین در بین دو جناح حکومت تقسیم شده و در نهایت همه کاسه و کوزهها بر سر جناح مغلوب حاکمیت شکسته میشد.
حاصل مهندسی انتخابات ریاست جمهوری و حذف کامل جناح مغلوب حاکیمت، تمامی تضادهای موجود را به جناح غالب حاکمیت سرازیر کرد و از این رو دولت رئیسی از بدو شروع به کار در گرداب بحرانها گرفتار شد.
در ادامه برخی از طیفهای جناح خامنهای و مجلس حکومت ولایت فقیه که قبلا پشتیبانان رئیسی برشمرده میشدند به منتقدان وی تبدیل شدند و سیاستهای کابینه رئیسی را به باد انتقاد گرفتند.
سراب حل مشکلات کشور
حامیان ابراهیم رئیسی در زمان انتخابات ریاست جمهوری چنین میپنداشتند که با یکدست شدن فضای سیاسی و حاکمیتی کشور کابینه رئیسی در حل بحرانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و… موفق و کارآمدتر ظهور خواهد کرد.
اما این حباب و سرابی بیش نبود، بحرانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و… آن قدر بزرگ بودند که یکدستی قوای حاکمیتی نه تنها نتوانست بر این مشکلات غلبه کند بلکه توقعات و انتظارات از دولت رئیسی را رو به افزایش گذاشت.
در ادامه وقتی اصولگرایان دیدند که آبی از دولت رئیسی گرم نشد به منتقدان وی تبدیل شدند. [کابینه رئیسی؛ چه زود پنبه دولت جوان حزب اللهی را زد!]
به بیانی دیگر وقتی کابینه رئیسی بر سر کار گماشته شد انتظار آن میرفت که مشکلاتی چون کاهش تورم و نقدینگی و افزایش نرخ رشد اقتصادی در دستور کار قرار گرفته و مشکلات معیشتی مردم و اقتصاد کشور حل شود.
بعد روی کار آمدن کابینه رئیسی اوضاع اقتصادی بدتر شده است
اما در چند ماههای که از عمر کابینه رئیسی میگذرد به جرات میتوان گفت که هیچ کدام از این شاخصها نه تنها بهبود پیدا نکرده است بلکه وضعیت در مورد آنها بیشتر به وخامت گراییده است.
در حال حاضر واقعیتهای موجود در کشور در زمینه پارامترهای اقتصادی گویای وضعیت وخیمتری به نسبت پیش از کار آمدن دولت رئیسی هستند و این امر نیز به وضوح روشن است.
دستهبندی مختلف جناح اصولگرایان با گذشت زمان شروع به انتقاد از دولت رئیسی کردند، در پی این انتقادها بیشتر بعد تقسیم قدرت در کابینه رئیسی برجسته بود و هر کدام از ارگانهای ثروت و قدرت که حامیان رئیسی به شمار میرفتند با اشاره به ناکارآمدی کابینه رئیسی و کشاندن این موضوع به رسانهها به دنبال سهم بیشتری در قدرت بوده و هستند.
از سوی دیگر مجلس حکومت نیز به دنبال عدم حل مشکلات اقتصادی در راستای مخالفت با کابینه رئیسی حرکت خواهند کرد.
رئیسی مجبور به تقسیم قدرت خواهد شد
در این بین دولت رئیسی در آیندهای نه چندان دور مجبور به آن خواهد شد که در کابینه خود تجدید نظر کرده و سهم بیشتری به طیفهای مختلف اصولگرایان بدهد.
به بیان دیگر دعوای بین ارگانهای قدرت و ثروت به همراه مجلس حکومت با دولت رئیسی نه با ماهیت حل مشکلات اقتصادی و معیشتی، بلکه جنبه تقسیم قدرت و در اختیار گرفتن بخشهای بیشتری از دولت رئیسی داشته و یک جنگ زرگری به شمار میرود.
در صورت عدم تمکین رئیسی در زمینه تقسیم قدرت و دادن امتیازات بیشتر به دیگر طیفهای اصولگرایان باید منتظر استیضاح برخی وزرای کابینه رئیسی در آیندهای نه چندان دور بود.
مشکلات کابینه رئیسی بیشتر خواهد شد
خود این تقسیم قدرت نیز از آنجا که ماهیت حل تضاد و مشکلات اقتصادی کشور را در بطن خود ندارد بر مشکلات کابینه رئیسی افزوده و پایان و خزان زودرسی را برای کابینه رئیسی رقم خواهد زد بر خلاف انتظاراتی که در ابتدا از دولت رئیسی میرفت.
در این بین باید مطالبات مردمی را در بستری که رئیسی در مورد برآوردهکردن آن وعده میداد و اکنون محقق نشده است را نیز به مولفههای مشکلات کابینه رئیسی افزود که در آیندهای نه چندان دور به صورت اعتراضات مردمی گسترده به منصه ظهور خواهند رسید.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.