انقلاب ۵۷ و سرنوشت آن
انقلاب ۵۷ مردم ایران که نظام شاهنشاهی را در ایران ساقط کرد در ادامه خود راه به جایگزینی حکومت ولایت فقیه برد، حال با گذشت بیش از ۴۳ سال از آن واقعه تاریخی سرنوشت انقلاب به کجا کشیده شده است؟
زمانی که تودههای آتش انقلاب ۵۷ زبانه کشید انرژیهای کلان و بیانتهایی در مردم ایران آزاد شد.
خمینی که در ابتدای دوران پس از انقلاب هنوز نمیتوانست به معنی واقعی کلمه استیلای خود و نظامی که در سر داشت را بر مردم ایران لحاظ کند، وعدههای سر خرمن فراوانی میداد که مردم را به سوی خود جلب و و رهنمون سازد.
مردم خسته از پادشاهی که در دوران پهلوی خود را در تعیین سرنوشت خود شریک و قائل نمیدیدند، با شوری فراوان به استقبال انقلاب رفتند.
گروههای سیاسی پیش از انقلاب ۵۷ که در دو طیف سازمانهای چپگرا و سازمانهای اسلامی خلاصه میشدند این امید را داشتند که در پی چندین سال مبارزه مسلحانه انقلابی و در حالی که خمینی در آن سالها در فکر عافیتطلبی خود بود، بتوانند آینده درخشانی را برای ایران آن روزگار ترسیم کنند.
انقلاب ۵۷ و حذف نیروهای سیاسی مخالف حکومت ولایت فقیه
سنگینی کفه ترازو به سوی سازمانهای چپگرا و سازمانهای مسلمان که در راس آنها سازمان مجاهدین خلق قرار داشت باعث میشد که خمینی در ابتدای روی کار آمدنش شعارهایش را تراز کند.
خمینی از جمله وعده میداد که سازمانهای چپ نیز در آینده ایران نقش خواهند داشت و همچنین وعده میداد که اسلام دین آزادی است و همه در برابر قانون برابرند.
اما عمر این شعارهای دیری نپایید، خمینی به فراست دریافت باز گذاشتن دامنه فعالیت گروههایی که پیش از انقلاب ۵۷ در خط مقدم جبهه نبرد با دیکتاتوری سلطنی بودند، گردونه قدرت را از دست او خارج خواهد کرد.
لاجرم خمینی باید چارهای میاندیشید، برای سرکوب گروههای سیاسی آنهم بلافاصله بعد از انقلاب، بهانهی داخلی نمیتوانست بهانه خوبی باشد چرا که مردم ایران به عینه دیده بودند که چه گروهها و سازمانهایی در زمانی که آخوندها کنج عافیت پیشه کرده بودند جانفشانی کردند تا درخت انقلاب ۵۷ به ثمر و میوه بنشیند.
انقلاب ۵۷ و چاه ویل جنگ برا عراق
چاره برای خمینی آن طور که بعدا نیز تاریخ به درستی گواهی داد میبایست یک عامل خارجی میبود که همزمان که هیجانات و احساسات ملی را به سوی خود جذب میکرد همزمان این امکان را برای خمینی و دار و دستهاش فراهم میکرد که سازمانهای سیاسی را که خط مشییی جز آنچه آخوندها در سر داشتند را به سرکوب و حذف بکشاند؛ بر افروختن جنگ خارجی حربهای بود که توسط خمینی به کار گرفته شود و در زیر لوای آن تمامی گروههای سیاسی به بهانههایی چون ستون پنجم دشمن سرکوب و یا تبعید شدند. [انقلاب ۵۷ و تصمیم خلافت اسلامی! برای کشتار مجاهدین خلق]
خمینی این جنگ را آنقدر ادامه داد تا هدف اصلی خود که سفتکردن پایههای دیکتاتوری مذهبی و دیکتاتوری عمامه بود را برآورده سازد.
سالهای پایانی دهه ۶۰ و سالهای آغازین دهه ۷۰ از این منظر برای خمینی و دارو دستهاش، سالهایی طلایی بود و برای مردم ایران و سازمانهای سیاسی مخالف خمینی سرکوب کامل و یا تبعید را به همراه داشت.
پس از پایان جنگ خمینی خواسته با عراق، خمینی که فرصت یافته بود سپاه پاسداران را که در ابتدای جنگ به عنوان بازوی نظامی حافظ حکومت ولایت فقیه عمل میکرد تاسیس و تثبیت کند و ارتش رسمی کشور را به حاشیه براند؛ در پی بسط دادن دامنه قدرت و ثروت سپاه پاسداران برآمد.
انقلاب ۵۷ و اصلاحطلبی کذایی برای خرید عمر برای حکومت ولایت فقیه
هر چند در سالهای بعد از مرگ خمینی، حکومت ولایت فقیه سعی کرد با سناریوی نخنمای اصلاحطلبی و مدرهنمایی، مردم ایران را بفریبد اما آنچه که در این زمان بیش از پیش در حال گسترش بود استیلای سپاه پاسداران بر بخش عظیمی از اقتصاد و ثروت و قدرت کشور بود.
روزها و سالها از پی هم گذشتند و در حال حاضر که ۴۳ سال از انقلاب ۵۷ میگذرد، سپاه پاسداران به عنوان بازوی اصلی و حافظ و نگاهبان حکومت ولایت فقیه، بخش عمده قدرت سیاسی، اقتصادی کشور را در قبضه خود گرفته و عملا کشور به سوی دیکتاتوری خالص مذهبی سوق پیدا کرده است.
هر گونه صدای مخالف با حکومت ولایت فقیه به وسیله سپاه پاسداران خاموش و هر گونه اعتراضات صنفی و سیاسی به آتش حجیم سپاه پاسداران سپرده میشود.
سرنوشت انقلاب ۵۷
مردم ایران اینک و در حالی که بیش از ۴ دهه از عمر حکومت ولایت فقیه میگذرد تمامی آمال و آرزوهای خود را که در فردای انقلاب ضد سلطنتی در سر میپروراندند بر باد رفته میبینند.
اکنون و پس از رسوا شدن سناریوی قلابی اصلاحطلبی، خامنهای در پس ۲ فقره اعتراضات سراسری دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ دریافته است که مردم ایران دیگر حاضر به تندادن به حاکمیت ولایت فقیه نیستند و در هر مجالی مخالفت خود را با این حکومت بروز میدهند.
به دلیل این اعتراضات وسیع و دامنهدار که همهگیری کرونا از کمیت آن مقداری کاست، خامنهای مجبور شد قوای سهگانه حکومتی خود را یکدست کند و به سرکوب عریان و قلع و قمع تمامی آزادیهای بنیادین که از ابتدای عمر حکومت ولایت فقیه به منصه ظهور نرسیدند؛ بپردازد.
مردم ایران از انقلاب ۵۷ چه میخواستند؟
روزنامه همدلی در روز یکشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۰ در مطلبی تحت عنوان «مردم ایران از انقلاب ۵۷ چه میخواستند؟»، روایتی را که گذشت به تصویر کشیده و آشکارا بر این نقطه انگشت میگذارد که دیکتاتوری دینی در حال حاضر وضعیت مشابه دیکتاتوری شاهنشاهی در سالهای پیش از انقلاب ۵۷ دارد و نسبت به پیامدهای این قبض و تکپایگی که در نقطه مقابل مردمسالاری و رای آحاد مردم قرار میگیرد هشدار میدهد که چنانچه سیاستهای حال حاضر حکومت ولایت فقیه ادامه پیدا کند چارهای برای مردم ایران نمیماند تا همان گونه که نظام سلطنتی را به دست تاریخ سپردند، حکومت ولایت فقیه را به سرنوشت مشابهی دچار سازند.
به نظر میرسد نگرانی این روزنامه حکومتی برای حکومت ولایت فقیه به حق است و باید منتظر فوران آتشها و خیزشهای مردم ایران در ماههای آینده بود.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.