درود بر شما
نامه ام را با جمله ای از یک نویسنده تُرک آغاز میکنم.
گاهی دهان آدمی پر است از کلماتی که به تکه های شکسته شیشه می مانند، سکوت کنی دردناک است، حرف بزنی خون جاری میشود.
من میخواهم صحبت کنم، ولو خون جاری شود.
تمامی کسانی که سخنانِ شما را میشنوند، شما را انسانی دانا، فهیم و میهن دوست میدانند. سخنانِ شما در مورد آینده ایران بسیار زیباست. مواضعتان در موردِ مسائل مربوط به سرزمینِ مان بسیار خوب است. شما همیشه تلاش کرده اید در کنارِ مردم باشید. در هر رویدادِ ناخوشایندی، با مردم همدردی کرده اید، و ستمی که بر آنان میرود را، محکوم کرده اید.
اما شاهزاده! این کافی نیست. در کنارِ مردم بودن کافی نیست. در سختی ها، با مردم همدردی کردن کافی نیست. نابودیِ سرزمین را نظاره کردن و آن را با تنها بیانیه ای محکوم کردن، کافی نیست. جاری شدنِ خونِ جوانانِ وطن را در خیابانها به تماشا نشتن، و به محکوم کردنی بسنده کردن، کافی نیست. این دردها باید درمان شوند. دیدنِ مردمِ تا کمر خم شده در سطلهای زباله، بی امکاناتیِ مردمِ سیستانِ، تشنگیِ مردمِ خوزستان، چشمانِ زخمیِ مردمِ اصفهان، تن فروشیِ شرعیِ زنانِ این سرزمین برای لقمه ای نان، وجودِ دستِ کم چهار میلیون جوان معتاد، بیکاری،ناامنی، بگیر و ببند و شکنجه و اعدام، با صدور بیانیه، درمان نمیشوند.
شما می بینید که دسته هایِ مختلف مردم هر روز در اعتراض به حقوق پامال شده شان، در گوشه و کنارِ این سرزمین، تجمع میکنند. این نیرویِ عظیم، همچون اعضایِ یک پیکرند که احتیاج به یک هدایتگر دارند.
درنگ جایز نیست. به خاطرِ تمامی زحماتی که پدر و پدربزرگِ بزرگوارتان برای این سرزمین کشیدند، شما هم آستین ها را بالا بزنید و هدایتگرِ این تنِ بی سر باشید.
ما جوانانِ این سرزمین، توانِ آن را نداریم که این سیلِ مردمِ به تنگ آنده را یکپارچه کنیم. این همتِ شما را می طلبد. شما باید به میدان بیایید، وگر نه این اعتراضات به خاموشی خواهد گرایید، چرا که جمهوری اعدام اسلامی، به سرکوب هاش ادامه خواهد داد و صدای مردم را دیگر بار خفه خواهد کرد.
این سیستم اصلاح ناپذیر که کمر به نابودیِ ایران بسته است، با خیالِ اینکه مردم هر بار اعتراضی کرده و بدونِ گرفتنِ حقشان، خسته می شوند و میدان را ترک میکنند، خوش است. یاری مان دِه که خیالِ خوششان را ناخوش کنیم. همه میدانیم که سیستم از همبستگیِ ما مردم وحشت دارد، برایِ همین هم هر بار اعتراضات و تجمعات مردم را به وحشیانه ترین شیوه، سرکوب میکنند.
امید داریم که یاری مان کنی، و هدایتگرِ این موج خروشان باشی.
پاینده ایران
علیرضا نوری پور
نظرات
جناب نوری پور لطفآ برای ما توضیح بدهید که شما بر اساس چه تحقیقات میدانی بدین نتیجه رسیده اید که ۸۴ میلیون مردم ایران “احتیاج به یک هدایتگر دارند”, و آن هدایتگر نیز کسی نیست جز فردی که نیم قرن در رفاه و آسودگی در کنار مادر عزیز در خارج کشور بوده (حتی خیابانهای تهران را هم بلد نیست و تنها وسط شهر ولش کنید یا راهش را گم می کنید تا جیبش را می زنند), اما طبق نظریهء تخصصی شما, هیچکس دیگری بین این ۸۴ میلیون آدم نیست. خود این ۸۴ میلیون هم (طبق نتیجهء منطقی که می توان و باید از گزاره های شما گرفت) ۸۴ میلیون گوسفند بیشتر نیستند و باید یک چوپان وارداتی از واشنگتن داشته باشند تا راهشان به جایی برسد.
پرسشی که پس از خوانش متن شما مطرح می شود این است که بر این متن آیا باید خندید یا گریه کرد؟
جمعه, ۱ام بهمن, ۱۴۰۰
من به عنوان یک پادشاهی – مشروطه خواه، تا زمانی که ولیعهد هستند، به هدایتگر دیگری فکر نمی کنم. مگر آنکه ایشان خود را از ولایت عهدی کنار بکشند. من هم یکی از همان هشتاد و چهار میلیون نفر هستم که میتوانم نظر شخضی خودم را بیان کنم. و البته با ویدئوهایی که در شبکه های مختلف می بینم، فریادی غیر از بازگشت پهلوی نمی شنوم. تعدادی از افراد جامعه برایشان تفاوتی ندارد که چه سیستمی حاکم باشد، پادشاهی یا جمهوری، تعدادی نیز جمهوری خواه هستند و تعدادی نیز پادشاهی مشروطه. من به شخصه شاهزاده زضا پهلوی را در میان اپوزیسیون بهتر از بقیه میدانم.
یکشنبه, ۳ام بهمن, ۱۴۰۰
عزیز من شما نیز مانند هر انسان دیگری و مثل هر ایرانی دیگری حقی مسلم, حقی غیرقابل انکار (unalienable Right) در بیان و دفاع از نظریات خود دارید.
به روایت ولتر: “من حرف شما را قبول ندارم، اما تا حد مرگ از حق شما برای گفتن آن دفاع خواهم کرد”, که این باید آن هنجار و معیاری باشد که بر طبق آن ما با یکدیگر برخورد کنیم.
این حقیر نیز حرف شما را قبول ندارد, اما تا حد مرگ از حق شما برای گفتن آن دفاع خواهم کرد.
در خاتمه نیز تذکر داده شود که هدف واقعا رنجش خاطر شما نیست و فقط اشاره به اینکه خود قانون اساسی مشروطه و متمم آن سندی است که برای اولین بار در تاریخ ایران به دخالت های مستقیم روحانیت شیعه رسمیت بخشید و جایگاه روحانیون شیعه در دولت های ایران را قانونی کرد.
به هر صورت در تحلیل نهایی به قول معروف:
“صلاح کار خویش خسروان دانند.”
موفق باشید.
یکشنبه, ۳ام بهمن, ۱۴۰۰
سپاس از شما
موفق باشید
دوشنبه, ۴ام بهمن, ۱۴۰۰