سه شعر سپید کوتاه (هاشور) از #زانا_کوردستانی
(۱)
[تقدیم به کودکان کار]
مرد نبود
اما کارهای مردانه میکرد
کودکی که،
موریانههای کار
ساقه ی لبخندش را
جویده بود!.
(۲)
شیرین میکنی هر شب
–خوابهایم را.
و بِسترم؛
طعمِ “تو” را میگیرد
تا،،،
–صبح!.
(۳)
در پیله ی دلتنگی،،،
چنان گرفتارم که’
پروانهگی؛
فراموشم شده ست!
#زانا_کوردستانی
نظرات
ادرس شعر امروز کاوه محسنی بروجردی شاعری وظیفه است مثلادر جمع دوستانه هم به هم استاد می گویند باید استاد شد که بی شب چراغی بی راه به اندر امید که استاد شوی کارها زیبا هستند و این که حس دارند همین یک دنیا می ارزد خودم جدیدیه شعر سپید ناگهانه رسیده ام که چنان چون جرقه ای است و ناگهانه هم کوتاه است و هم بلند یا حق
دوشنبه, ۱۸ام دی, ۱۴۰۲