کنکاش در حالات ذهنی پیامبر مسلمین به ویژه در اوقاتی که مدعی دریافت سخنان یا آگاهی‌هایی بود که بر ضمیرش منعکس می‌گشت، موضوعی است البته دامنه‌دار که این قلم را اکنون سر وارد شدن در این موضوع غامض نیست -در یکی از نوشته‌های پیش سعی کردم از لابلای آیات قرانی که محمد آورده، وضعیت حالت ذهنی او را موقعی که از «خلق» یا آفرینش صحبت کرده، به دست آورم- از طرف دیگر، منظور این نوشته این نیز نیست که نشان دهم معارف یا ادعاهای طرح شده در قران تا چه میزان متاثر از اساطیر‌الاولین است که دست بر قضا گویی امر شایعی بین مشرکین بوده و به گوش محمد نیز رسیده و به همین مناسبت محمد مدعی دریافت آیه‌ای شده که این تاثیرپذیری را رد کرده است. حداقل در ۹ مورد در قران به چنین چیزی اشاره شده که کسانی که احتمالا سخنان محمد را از واردات غیبی نمی‌دانستند مدعی بودند که اینها داستان‌هایی هستند که از دیرباز در حوزه فرهنگی میانرودان یا مصر و یا نزد فنیقی‌ها و کنعانیان منتشر بوده است. تتبعات اسطوره‌شناسان البته نشان داده نه تنها قران بلکه کتاب مقدس نیز که از منابع اصلی قران است چگونه متاثر از باورهای اسطوره‌ای میانرودانی، مصری و فنیقی است. مقالات درخشان کتاب نه چندان جدید Near eastern religious texts relating to the old testament مملو از چنین مستنداتی در مورد عهد عتیق است. اما موضوع این نوشته توجه به این نکات نیز نیست. موضوع این است که اسلام متکی به نصوص متن مقدس متکی به نوعی «تمدن»‌ است که می‌توان آن را تمدن اسلامی نامید. از همین زاویه نیز بود که اندیشه مدنیت به ویژه بعد از مهاجرت محمد به یثرب یکی از ارکان غیر قابل انفکاک از حالات ذهنی محمد نسبت پروردگارش بوده است. اگر آیات مکی بیشتر انعکاس باورهای محمد نسبت به جهان و یا رابطه شخصی او با الله بوده‌ -باورهایی که به گمان من به تدریج به سمت نوعی خدای شخصی‌وار تغییر مسیر داده- در زمان تصدی پیشوایی دینی در مدینه،‌ مواجهه او با امر مقدس بیشتر وجه مدنی یافته است به این معنی که محمد اکنون خود را به مثابه عنصری از امتی باز می‌شناخته که مسئولیت سرپرستی آن را داشته است. اینکه محمد از خود چه دریافتی داشته و خود را چگونه باز‌می‌شناخته است تاثیر قاطعی در نوع دریافت او از الله‌ی داشته که مدعی مواجهه با آن بوده است-توجه کنیم که انسان تنها زمانی خود را و به تبع آن جهان را صاحب «وجود» می‌کند که به آگاهی خود از خود، آگاهی یابد- او خود را اکنون به مثابه فردی در مدنیتی خاص باز‌ می‌شناخته و در این بازشناسی بوده که با الله مواجهه داشته است. تا اینجای کار،‌ چنین فعل و انفعالاتی البته به گاو و خر کسی صدمه‌ای نمی‌زند بلکه موضوع از آنجا جدی می‌شود که با تاسیس اندیشه سیاسی مدرن، اسلام مدعی تصرف در مدنیت جدید می‌شود. این گره‌گاه مدرنیته با اندیشه اجتماعی (هنوز نه سیاسی) اسلام است که «الزاما» بستری برای رشد اسلام سیاسی پدید می‌آورد. این مدعا که اسلام در اساس غیرسیاسی است گرهی از مشکلاتی که اسلام برای دنیای جدید ایجاد کرده، -یا مشکلاتی که دنیای جدید برای اسلام ایجاد کرده- کم نمی‌کند. در واقع،‌ اندیشه سیاسی اسلام بازتولید شده از اسلام به مثابه دین اجتماعی است که مدعی تصرف در هر مدنیت دیگری است که برساخته بشر است. نطفه چنین تصرفی نیز از تفکر توحید نشات می‌گیرد (آنچنانکه در اسلام اجتماعی مدینه‌النبی توسعه یافته و نه آنچنان که از اسلام «طبیعی» مکی، که تاکید آن روی نوعی توحید گیهانی بوده،‌ استنباط می‌شود) تفکری که در آن هیچ چیز به شمول برساخته‌های بشری از حوزه سلطنت الله بیرون نیست و در نتیجه تصرف در قدرت سیاسی و فراتر از آن مدنیت مدرن نیز تبدیل به الزام دینداری می‌شود.

مفهوم محوری در اسلام مدنی که بعدا به اسلام سیاسی تغییر ماهیت می‌دهد، مفهوم «عمل» است که با عباراتی مانند عمل صالح یا عمل مقدس توضیح داده می‌شود. عمل در اندیشه اسطوره‌ای واجد معنای بسیار مهمی است. به عنوان مثال آئین‌های قربانی که تقریبا در تمامی باورهای اسطوره‌ای یافت می‌شود بازتولید مثالی عملی است که در زمان و مکان اسطوره‌ای انجام یافته است. به عنوان مثال، کشته شدن گاو مقدس در باورهای اسطوره‌ای هند و ایرانی که طی فرایندی عمل بارآوری و چرخه حیات را روی زمین ممکن می‌کند «می‌بایست» الزاما توسط باورمندان به آن هرساله شبیه‌سازی شود و در فرایند این شبیه‌سازی است که آن عمل مقدس اسطوره‌ای در «اکنون» و در «اینجا» حاضر می‌شود. عمل اسطوره‌ای از آنجا که در زمان اسطوره‌ای به وقع پیوسته است، نیازمند وقوع در آئین‌های قربانی است تا صورت تحقق واقعی به خود بگیرد. به این ترتیب، یکی از کارکردهای مهم عمل مقدس در باورهای اسطوره‌ای صورت تحقق دادن به عملی است که در زمان و مکان اسطوره‌ای انجام شده است. اما مسئله هنوز فراتر از این است. در ضمن انجام عمل مقدس، به جا آورنده عمل به گونه‌ای تطهیر می‌شود تا با امر مقدس یگانه شود. امر مقدس خود را به میانجی به جا آورنده عمل است که در اکنون و در اینجا حاضر می‌کند و در ضمن با به جا آورنده آن یکی می‌شود. ما رمیت اذ رمیت دقیقا اشاره به چنین امری دارد که این الله است که به میانجی فرستاده خود به سمت دشمنانش تیر پرتاب می‌کند. همچنین در سخن گفتن از خون خدا یا سربازان خداوند نیز چنین معانی مستفاد می‌شود. این الله است که با عمل مقدس جهاد در اینجا و اکنون حاضر می‌شود تا چیزی را که متعلق به اوست «دوباره» به چنگ بیاورد. جالب است توجه کنیم که در اندیشه‌هایی مانند اسلام یا آئین مزدیسنی، امر مقدس درگیر یک نبرد دایمی با چیزهایی است که ادعا می‌کند ملکوتشان تحت تصرف اوست. پیش‌فرض چنین اندیشه‌ای آن است که گویی چیزی که قبلا مثلا متعلق به الله بوده از او گرفته شده و اکنون او به میانجی باورمندانش در نبردی دایمی برای بازپس‌گیری آن است- باوری که البته با متن مقدس چندان سازگاری ندارد که در آن همه چیز به معنای وجودشناسانه تحت سلطنت الله است، باوری که در آن ضرورت ریاضیاتی اینهمانی به نفع ضرورت الهی اینهمانی نفی می‌شود، اندیشه‌ای که قبلا نشان دادم ریشه در باورهای اسطوره‌ای میانرودانی در باره انلیل داشته است- به این ترتیب، اگر عمل را در اشکال و صورت‌های متعدد آن از ارکان هر اندیشه اسطوره‌ای به شمول اسلام فرض کنیم، آنگاه وجه اجتماعی این اندیشه‌ها بیشتر آشکار خواهد شد. مسئله آن است که به ویژه در اسلام انجام عمل مقدس در جهت تثبیت سلطنت الله بر جهان انجام می‌گیرد، و حتی فردی‌ترین اعمال نیز تنها به این سبب مقبول است که امکان «حضور» الله را در اینجا و اکنون فراهم کند. اکنون می‌توان پیش‌بینی کرد که چگونه انجام عمل مقدس در دنیایی که در آن مناسبات میان آدمیان نه بر اساس دستورات شرع بلکه به صلاحدید عقل تنظیم می‌شود، می‌تواند اسلام را به عنوان دین سیاسی تمام عیار درآورد. توجه کنیم که عمل در مناسبات دنیایی که توسط عقل تنظیم می‌شود، خاصیت تطهیر کنندگی خود را از دست می‌دهد در حالیکه هر عمل فرد باورمند به الله تنها با سنجه تطهیرکنندگی آن وزن می‌شود. از این روست که هر تلقی از اسلام به مثابه دین اجتماعی ذاتا ناپایدار است و مآلا به سمت یکی از دو شق اسلام سیاسی و یا سکولاریزم تغییر جهت خواهد داد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)