ایران؛ کشوری که فارغ التحصیلان بیکارند و بیسوادان رئیس جمهور
مدرک به دستهای بیکار، پدیده جامعه ولایت فقیه
مدرک به دستهای بیکار به فارغ التحصیلانی گفته میشود که در حکومت ولایت فقیه از داشتن شغل و کار محروم هستند. این فارغ التحصیلان علیرغم رتبههای بالای علمی در شهرها سرگردان و سنگینی بیکاری را تحمل میکنند. دانشجویانی که با امیدهای فراوان و با توجه به شرایط وخیم اقتصادی همه رنج ها را تحمل کردند تا تخصص مناسب و ایده آل خود را کسب کنند. اما اکنون در سایه حکومت ولایت فقیه، بیکار به دنبال روزنهای برای کسب و کار در تکاپو هستند، ولی در این ظلمت حاکم حتی کورسویی هم رؤیت نمیشود.
آمار و ارقام فارغ التحصیلان بیکار کشور
خبرگزاری حکومتی ایسنا اینگونه گزارش میدهد «تابستان ۱۴۰۰ حدود یک میلیون نفر از فارغ التحصیلان دانشگاههای کشور بیکار بودهاند، که از این میزان ۴۷۴ هزار نفر مرد و ۵۳۸ هزار نفر زن بودند.» نرخ بیکاری فارغ التحصیلان در استانهای کشور متفاوت است. [بیکاری جوانان در ایران رتبه دوم بعد از کشورهای آفریقایی]
بنا به گزارش خبرگزاری دانشجو «بالاترین نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی مربوط به سه استان گیلان، مازندران و گلستان است با ۶۶ درصد، و در رتبه دوم استانهای یزد، اصفهان و چهارمحال بختیاری هستند که نرخ بیکاران دانشگاهی آن ۵۶ درصد است. سپس استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، زنجان و اردبیل قرار دارند با نرخ بیکاری ۵۱ درصدی».

درباره؛ بیکاری جوانان بیشتر بخوانید
سایر استانهای کشور هم علی القاعده از این امر مستثنی نیستند و لشکر مدرک به دستها بدون هیچ چشم اندازی آینده خود را در این حکومت تیرهوتار میبینند و چون خیلی از این فارغ التحصیلان نان آور خانوادهاند، مجبور هستند که به کارهایی همچون کولبری و یا رفتگری یا کشاورزی یا شغلهایی همچون نگهبانی اماکن و سرایداری بپردازند.
دلایل بیکاری فارغ التحصیلان در حکومت ولایت فقیه
دلایل زیادی در این رابطه وجود دارد. عوامل حکومتی به اصل قضیه هیچ اشاره ای نمیکنند. تلاش میکنند که موضوعات فرعی را به عنوان دلایل اصلی قلمداد نمایند که این دور از واقعیت است. به عنوان مثال مهمترین دلیل بیکاری فارغ التحصیلان را خبرگزاری حکومتی تسنیم جمعیت تحصیل کرده ایران پس از انقلاب ۵۷که حدود ۱۴برابر شده میداند.
اما به اصل قضیه که بازار کار هم متناسب با رشد جمعیت و نیازهای جامعه باید ایجاد میشود، هیچ اشارهای نمیکند. در حالیکه در سال ۵۷ جمعیت ایران ۳۶ میلیون بود و امروزه نزدیک به ۸۵ میلیون نفر میباشد.
به عنوان مثال وزارت بهداشت حکومت اعلام میکند که ۱۰۰ هزار پرستار نیاز مراکز درمانی کشور است و به همین میزان پرستار بیکار در کشور وجود دارد. اما چرا مشکل شغلی این فارغالتحصیلان پرستاری حل نمیشود و استخدام نمیشوند.
محیط زیست، کشاورزی، خدمات درمانی، آموزش و پرورش و ده ها موضوع دیگر نیاز به متخصص و کارشناس دارند ولی همچنان جوانان بیکار و مدرک به دست به دنبال شغل و کار میگردند. مشکل اصلی در حکومت ولایت فقیه است که به گونهای دیگر خبرگزاری تسنیم به آن اشاره میکند که «در حالی که بازار کار با سیل تقاضای شغلی دانش آموختگان دانشگاهی روبهرو است و وضعیت بیکاری روزبهروز رو به وخامت است، مشاهده میکنیم که هیچ فرماندهی! برای ایجاد اشتغال وجود ندارد.» این اصل مشکل و یا دلیل اصلی نمیتواند باشد چون اگر اهرم فرماندهی با حکومت ولی فقیه است، باید گفت که همه چیز را بر باد داده و اقتصادی برای مردم نگذاشته است.
کشور را در عمیقترین بحرانها فرو برده است. سیاستهای مخرب حکومت ولایت فقیه که جامعه جهانی با آن سازگاری ندارد، رنج مضاعفی را بر مردم تحمیل کرده است. در شرایطی که حکومت مسیر فرورفتن در گرداب اقتصادی را طی میکند، در ظرفیت و توان حکومت نیست تا اشتغال هزاران فارغ التحصیل در کشور را تامین نماید.
نتیجه عدم اشتغال برای فارغ التحصیلان
خبرهای مندرج در رسانهها و گزارشات متعدد در این رابطه نشان میدهد، در نتیجه عدم اشتغال و بیکاری و وضعیت اسفناک زندگی، متخصصین علیرغم مدارج تحصیلی عالی به ناچار مجبور به ترک میهن شده و به سایر کشورها برای پیدا کردن شغل مهاجرت میکنند. این درحالی است که کشور نیاز شدید به متخصصین بخصوص در زمینه بهداشت و درمان دارد.
بنا به گفته رسانههای حکومتی، مهاجرت بخصوص پزشکان و پرستاران و سایر نخبگان بشدت افزایش پیدا کرده است. در حالی که مردم ایران نیاز وافر به خدمات در تمامی زمینهها دارند و درحالیکه فرزندانشان با رنج بسیار و با مشقتهای طاقتفرسا زحمت کشیده و صاحب تخصص گردیدهاند، اما حکومت ایران قادر به تامین اشتغال برای آنها نیست. این حکومت توان حل پایهایترین مشکلات مردم را از دست داده است. [بیکاری جوانان۱۵ تا ۳۵ ساله به ۹۳ درصد رسیده]
شرایط زیستی هر روز وخیم تر از روز قبل میگردد بخصوص برای جوانان کشور که مدرک به دست هیچ نور امیدی را در تونل تاریک حکومت نمیبینند. بیگمان دردهای آماس کرده در زیر پوست جامعه شعله ور خواهد شد و حاکمیت ضد مردمی جز اضمحلال مسیر دیگری را در پیش رو ندارد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.