با یک اقبالِ کموبیش گسترده، از فرانسه (کایه دو سینما) تا منتقدانِ آمریکای شمالی، فیلمِ هارمونی کورین محبوبِ بهاریِ امسال بود. آن هم با چنین توصیفاتی: [نقل به مضمون از منتقدِ جوانِ کایه] «میشود گفت که تعطیلات بهاریها همانندِ فیلم سوسیالیسم به روحِ زمانه چنگ میزند، نه فقط در ظرفیتِ مشابه دو فیلم در تصویرسازی زمانِ ما، …. بلکه دادنِ پرترهای از پایانِ عصرِ سرمایهداری». و همین بخشی از مشکلِ تعطیلاتِ بهاریها را میسازد، فیلمی که میخواهد همزمان بسیار چیزها باشد و در همانحال «بیخطر» بازی کند. آنهم در عصر و زمانهای که مرزِ میانِ آنچه میتواند تجربهای آوانگارد خوانده شود با کلیپی که در MTV میتوان به تماشایش نشست سخت نامرئی شده است – منتقدِ دیگری در موردِ فیلم مینویسد: «کورین بالاخره با عینکِ آوانگارد دارد به موضوع نگاه میکند».
و شاید از روست که وفورِ فیلمهایی که میانِ عرضهی «مستقیم» و «با فاصله»دیدن تفاوتی نمیگذارند، دارد به یکی از ویژگیهای سینمای معاصر تبدیل میشود. فیلمسازها میگویند نمیخواهند قضاوتی کنند و معمولاً به همین خاطر میانِ «هجو» و «جدیت» در نوساناند. فیلمها را میبینیم و نمیفهمیم این دوری از قضاوت (و وفاداری به «متریال») تا چه اندازه برای «بیمهکردنِ» خودِ فیلمهاست. به این خاطر این فیلمها گشوده میشوند به روی هر تفسیری: یکی تعطیلاتِ بهاریها را نقدی بر زوال میخواند و دیگری یک نمایشِ همدلانه. بعد یواشیواش میپرسیم مگر قرار است فرقی با هم داشته باشند؟ و شاید همین آن «روحِ زمانه»ای باشد که فیلمِ کورین در آن معنا مییابد – حق، امروز، بیش از هر زمانِ دیگری با مشتری است!
اینکه کورین درست به همانِ زبانِ بصریای روی میکند که «موضوعِ» نگاهش نیز هست، بحثهای دیگری را در مواجهه با فیلم پیش میکشد. جهانِ تصویریِ بنوا دُبی (فیلمبردارِ گاسپار نوئه) پویاست اما بعد از مدتی، همچون بسیاری از المانهای «رواییِ» فیلم، دستش را رو میکند – ایدههای مشخصی که مدام تکرار و تکرار میشوند؛ همچون مونولوگهای روی تصویرها که لحظهای نمیگذارند فراموش کنیم که (برای این آدمها) «تعطیلاتِ بهار تا ابد»، «اینجا مثلِ یک بهشت میمونه». شکی نیست که مسئلهی فیلمساز نه «روایت» که رسیدن به یک ترکیبِ موسیقیوارِ پاپ بوده که مکرر به خود برگردد، همچون خودِ «واقعیت» که برای این دخترها تبخیر میشود و چیزی جز بازیِ ویدیویی باقی نمیماند. اما نکته اینجاست که برای کورین از همان ابتدا واقعیتی بیرونِ این بازیهای ویدیویی وجود ندارد: از همان آغاز که با «تعزل»هایی بصری با بدنهای بیکینیپوشِ این دخترانِ دانشجوی سالپایینی مواجهایم، که گویی از یکی از انبوه شوهای تلویزیونی سربرآوردهاند.
نبودِ هرگونهای از تعارض میانِ موضوع و شیوهی بازنماییِ کورین در عمل سببِ خنثیشدنِ سویههای تاریکِ سفرِ «تعطیلات بهاری» میشود. همهچیز بازیِ ویدیوی است، چه برای دخترها، چه برای فیلمساز و چه برای ما. از بازی لذت ببرید! و همین ما را به سطحِ دیگری از مشکلاتِ فیلم میبرد. مسئلهی خلقِ کاراکترها (به استثنای الینِ جیمز فرانکو). کموبیش میفهمیم چرا برای نمونه، از میانِ این چهار دخترِ جوان، آن که با دورههای «معنویت» در پیوند است، باید زودتر از ماشینِ داستان پیاده شود، و آن دومی کمی با فاصله. اما سؤالِ اصلیتری میمانَد: بود و نبودِ هر کدام از اینها چقدر واقعاً در فیلم احساس میشود؟ هر کدام هر لحظه که بخواهند میتوانند بروند و بیایند. فیلم چقدر این را جدی میگیرد؟ و سؤالی کلیدیتر: آیا فیلمی که در موردِ آدمهای کاغذی است خود هم باید کاغذی باشد؟ (یک نمونهی دمِ دستِ قابلِ مقایسه: مایکِجادوییِ سودبرگ به رغمِ تمامِ مشکلاتی که دارد خود را از این مسئله رها میکند) و شاید به خاطرِ همین است که آنچه از فیلم میماند، بازیِ رنگ و نور است و حرکاتِ دوربینِ بنوا دُبی که روی این تنهای عریانِ در جستجوی «معنویتِ» (تعطیلاتِ بهاروار) میلغزد و … کسِ دیگری به یاد میآورد که این یک مالیکِ بدونِ «متا»ست!
منتقدِ کایه در جای دیگری از همان نوشته اشاره میکند: «این یک فیلمِ ابله است، و در نهایت، به رغمِ آن …». اما خوشبختانه کسی هم هست که جملهای از اندرو ساریس را به یاد بیاورد «شاید بشود با بلاهت بلاهت را نقد کرد اما در نهایت هر دو شکلهایی از بلاهتاند». در برابرِ فیلمهایی همچون تعطیلات بهاریها میشود به تجربههایی فکر کرد که همچنان به «استتیکِ تعارض» باور دارند، فیلمهایی که به تعارضِ میانِ «مستقیم» و «با فاصله» آگاهاند، و به شکلهای متفاوتِ بیانِ کِنایی (ironical) روی میآورند تا از سرِ امنیتطلبی خود را بیمه نکنند. از این فیلمها هنوز در دورانِ ما ساخته میشوند.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.