اعتراضات ادامه‌دار در ایران چکشی بر میخ تابوت ولایت فقیه

اعتراضات سال‌های اخیر در ایران؛ چه اعتراضاتی گسترده‌ای چون دی ماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ چه اعتراضات بالنسبه کوچک‌تر مانند اعتراضات مردم خوزستان و اصفهان می‌رود تا پایان توهم ثبات در حکومت ایران را رقم بزند.

از گذشته داعیه حکومت ایران این بوده که اقتصاد حکومت ایران دارای ثبات است و ماندگاری تا به کنون، دلیلی برای این ثبات ذکر می‌شده است.

اما در پس این ادعا واقعیت‌ دیگری نهفته هست که اذعان به آن به مذاق حکومتگران در ایران زیاد خوش نمی‌آید.

به بیان دیگر باید ادعاها و واقعیات را از تفکیک نمود تا به واقیت امر پی برد.

ثبات در یک کشور پیش از آنکه یک مقوله سیاسی باشد بیشتر ریشه در جنبه‌های اقتصادی در آن کشور دارد.

بر کسی پوشیده نیست که حکومت ولایت فقیه از ابتدای روی کار آمدن در ایران در زمینه اقتصادی حرفی برای گفتن نداشته است.

عمر چند دهه‌ای این حکومت مرهون فروش سرمایه ملی مردم ایران یعنی نفت بوده و اگر این فاکتور را از معادله اقتصادی حکومت ولایت فقیه حذف کنیم آنچه که بر روی زمین باقی خواهد ماند اندکی بیش از هیچ است.

اعتراضات بیانگر ناکارآمدی اقتصادی

این وضعیت و ناکارآمدی اقتصادی در کشور در طول زمان باعث بروز اعتراضات اقشار مختلف کشور می‌شود.

به بیان دیگر وجه مشترک تمامی اعتراضات گسترده و پراکنده در سپهر سیاسی ایران موضوعات اقتصادی بوده است.

در ادامه و در فقدان مدیریت کارآ و پاسخگو در طول زمان باعث شده تا خواسته‌ها و اعتراضات صنفی و اقتصادی مردم ایران رنگ و بوی اعتراضات سیاسی به خود بگیرد.

هر چه ناکارآمدی حکومت‌گران بیشتر باشد سرعت تغییر ماهیت اعتراضات از صنفی ـ اقتصادی به اعتراضات سیاسی بیشتر و بیشتر می‌شود.

در اعتراضات سال‌‌های اخیر به وضوح قابل مشاهده بود که در پی خواسته‌های صنفی و اقتصادی، بلافاصله شعارهای سیاسی تند علیه حاکمیت ولایت فقیه سر داده شد.

سرانجام اعتراضات در ایران

هر چند برای اعتراضات گسترده مانند دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ محرک‌های بزرگی چون گرانی یکباره قیمت بنزین و دلایل مشابه و… نیاز است اما این دلیلی نمی‌شود که اعتراضات پراکنده و غیرگسترده را نادیده گرفته و از کنار آن به راحتی گذشت.

قطع یقین حکومت ولایت فقیه تا آنجا که در توان داشته و باشد از ایجاد شوک‌های بزرگ به اضطرار جلوگیری می‌کند چون تبعات سیاسی چنین شوک‌هایی را به عینه مشاهده کرده است.

اما عمومیت یافتن و انباشت اعتراضات صنفی کوچک نیز می‌تواند در نقطه‌ای به جهش و کیفیتی ارتقاء یافته و سیل خروشانی را به راه بیندازد که حکومت ولایت فقیه را یارای ایستادن در مقابل آن نباشد.

بن‌مایه اعتراضات ولو کوچک نیز همان گونه که اشاره رفت ناکارآمدی حکومت ولایت فقیه در عرصه‌های مختلف اقتصادی است.

بهانه‌های حکومت ایران در مقابل اعتراضات

در این بین حکومت ولایت فقیه قطعا نمی‌تواند و نمی‌‌خواهد به ناکارآمدی خود و پایان توهم ثبات اذعان کند، در چنین صورتی سیل بنیان‌کن اعتراضات زودتر به خروش در خواهد آمد.

به همین دلیل، حکومتگران همواره بهانه‌‌هایی را برای عله العلل مشکلات و معضلات اقتصادی کشور رسانه‌ای می‌کنند.

به آخرین نمونه اعتراضات در ایران یعنی اعتراضات کشاورزان و مردم اصفهان اشاره می‌کنیم. [قیام اصفهان و درس ماندگار برای خامنه‌ای]

بهانه در پی تجمعات بعضا تا چند ده هزار نفری که برای مشکل کمبود و نبود آب زاینده‌رود گرد هم آمده بودند شرایط بد اقلیمی و «قضا و قدر» تشریح شد و راهکار مضحک «نماز باران» ارائه گردید.

در نمونه بزرگتر و گسترده‌تر اعتراضات در آبان ۱۳۹۸ عذر و بهانه ارزانی بنزین در ایران نسبت به سایر کشورها، قاچاق بنزین و… آورده شد.

اما بهانه‌سازی در بستری که مردم واقعیات ملموس و مادی اقتصاد شکننده را در زندگی خود مشاهده می‌کنند که هر روزه در حال افزایش است نقشه‌های حکومتگران را نقش بر آب می‌کند و مهر باطل بر توهم ثبات در ایران می‌زند.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)