سخنی شنیده شد از مردکی که شکمش انبان دوزخ است و دهانش زیستگاه ماران و عفریتان که انگار رو به مردم معترض کرد و با شکایت از تجمع آنان گفت که…تجمع در مقابل خدا فایده ندارد… معنی دقیق سخن او البته آن است که نظام اسلامی در مقام خدای روی زمین است و تجمع مردمان، حکم سرکشی در مقابل خداوند. تبت یدا علم الهدی و تب! چه زشتکارند این مردمان و از کدام طایفه‌اند این حرامیان؟ سنگ بنایی که بنیان‌گذار نظام اسلامی گذاشت و شجره خبیثه‌ای که او کاشت میوه‌ای چنین زقوم هم داشت. او نطفه افکاری را بست که از سر جهل و فهم ناقصش منتسب به بزرگان از عرفای ما دانست و جهان را مظهر اسم رحمن دانست و به آن واسطه نظام اسلامی را نیز از مظاهر اسم رحمان که سلوک آدمیان را به سرمنزل اعلاء میسر می‌کند. او که چیزهایی شنیده بود نمی‌دانست که چنین ایده‌هایی برای نگفتن‌اند و هر بیان آن به شرک آلوده است و کشف هر اختفائی در معرض هلاک. نهالی که او کاشت اکنون درختی شده که هر برگ سوخته‌اش خنیاگر شرک است و هر تکانش فریاد بی‌داد و هر شاخه‌اش آتشی در ایمان خلق‌الله که خداوند در هیات نظام اسلامی بر زمین است و زمانی در جماران روزگار گذرانده و اکنون در پاستور اقامت دارد. اما ریشه‌های این درخت در خاکی پوک روئیده که نسیمی آن را از بیخ برمی‌افکند و دیر نیست روزی که آن مردک از آب کثیف چشانده شود، وَ إِنْ‌ یَسْتَغِیثُوا یُغَاثُوا بِمَاءٍ کَالْمُهْلِ‌ یَشْوِی‌ الْوُجُوه، چه بد معامله‌ای کردند اینان با شیطان!

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)