یاد اعدام دکتر فاطمی فصلی از سیاست آیینی ملیون ایران است و در کنار روز ملی شدن نفت و سی تیر و کودتا، هر سال خاطرنشان همگان می شود. شاخص ترین شهید نهضت پر افتخار ملی، مردی بود وطنخواه، آزادیخواه، شجاع، سخنور، صاحب قلم و ثابت قدم. بزرگداشت های هر ساله به تکرار همان نکات، انتشار همان تصاویر و کاربرد همان صفات در حق او ختم می شود. آیینی است که اجرای هر ساله اش هویت ملیون ایران را نو می کند و پیوندشان به نهضت ملی را یادآور می گردد. ولی این تکرار که گاه از فرط یکسانی بی محتوا جلوه می کند تا چه اندازه حق مردی را که از هیچ کوششی در راه پیروزی نهضت دریغ نکرد و در نهایت جان خویش را نیز بر سر این کار نهاد، ادا می کند؟

بازگفتن سالانۀ سخنان هزار بار شنیده بیشتر به رفع تکلیف می ماند تا چیز دیگر. قدردانی که فقط به یادآوری ختم نمی شود.

می دانیم که فاطمی، در عین زنده ماندن نامش، همیشه موضوع توجهی متناسب با آنچه بود و کرد، نبوده است. ترقی سریع او از معاوت پارلمانی تا مقام مهم وزارت خارجه، در عین جوانی صورت گرفت برای بسیاری حسادت انگیز بود. از این گذشته، قاطعیتش در بیان اهداف نهضت ملی که خود تجسم خروش آن بود، از سوی عده ای به تندروی تعبیر می شد. در ایران بسیاری این دو را با هم اشتباه می گیرند و اگر از قاطعیت گریزان باشند، به روگردانی خویش لباس احتراز از تندروی می پوشانند. برخی هم که می کوشند شکست نهضت ملی را مولود آشتی ناپذیری بشمارند، بخشی از گناه را بر گردن او می اندازند ـ نه فقط آن هایی که با مصدق دشمنی می ورزند، گاه دوستداران وی هم به این راه می روند.

این سخنان از شناخت ناقص نهضت ملی و ندیدن خصلت انقلابی آن که دنباله و مکمل مشروطیت بود، سرچشمه می گیرد. هدف داخلی نهضت، تثبیت میراث دمکراتیک انقلاب دوران ساز اول قرن بیستم بود و در ایران آن روزگار، نم یشد چنین هدفی را صرفاً با جلب توافق هیئت حاکمه ای که ادامۀ حیاتش به جلوگیری از این تحول مشروط بود، تحقق بخشید. زبان و قلم فاطمی بیانگر منطق عمیق نهضت بود و طبیعی بود تا هر کس را که نم یخواهد بدان تن بدهد، از خود براند.

ببینیم حال که سال ها از کشته شدن وی گذشته، حق وی تا چه اندازه ادا شده  است.

ما هنوز مجموعۀ کاملی از نوشته های وی را پیش رو نداریم. کسی همت نکرده تا این ها را که در زمان خودش در تیراژ وسیع انتشار یافته، در جایی گردآوری کند و میراث سیاسی فاطمی را پاس بدارد. قدردانی به این ختم نمی شود که دائم بگوییم مرد بزرگی بود، مستلزم شناساندن آنچه که می گفت و می خواست به نسل های بعدی است. قدردانی زحمت می طلبد و به گفتار ختم نمی شود.

متأسفانه شاهد بودیم که بیوۀ او، مجموعۀ یاداشت های فاطمی را که سال ها نگاه داری کرده بود به احمدی نژاد تحویل داد! بدون اینکه حتی زحمت کپی برداری از آنرا بکشد و نسخه هایی از این سند مهم تاریخ معاصر را به یک یا چند مرکز تحقیقی بسپارد. آنچه پیشش بود به قبیله ای سپرد که دشمن خونی فاطمی بود و حتی کوشید تا در کشتنش بر شاه پیشدستی کند. در برابر این ناآگاهی دیگر چه می توان گفت؟

آن چه فاطمی به ملت ایران بخشید، کلامش بود. کلامی که شعلۀ آزادیخواهی را در کشور ما بلند ساخت و زنده نگاه داشت. تا امروز که نزدیک به هفتاد سال از مرگی وی می گذرد، عاقبت ارثی که حاصل عمرش بود، این بوده است. به چرخش زبان یا قلم از خود رفع مسئولیت می کنیم ولی در واقع این بوده قدردانی ما. مخدومان بی عنایتی هستیم.

۱۳ نوامبر ۲۰۲۱، ۲۲ آبان ۱۴۰۰

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)