منطقه ماورای قفقاز، آسیای جنوب غربی و خاورمیانه به صورت طبیعی آبستن تنازعات جدی سرزمینی و قومی است. در واقع، مرزهای سرزمینی این منطقه از منطق خاصی به جز قدرت نظامی پیروی نکرده است و قدرت نظامی نیز در دنیای امروز خاصیت سیالی یافته است. به علاوه دو امر باعث شده تا تنازعات سرزمینی، قومی و ملی در این منطقه لاینحل بمانند: یکی عدم ایجاد توازن قدرت و موضوع بازدارندگی است، وضعیتی که کمابیش در بحران بین هند و پاکستان راه حلی پیدا کرد و دیگری عدم ایجاد پیمان‌های همکاری منطقه‌ای در قالب بازار مشترک و یا پیمان‌های فراگیری که بتواند نزاع‌های سرزمین را در هاضمه خود هضم و رفع کند. اما در سالیان اخیر عامل دیگری نیز باعث شده بود تا این تنش‌های منطقه‌ای فعلاً به دست فراموشی سپرده شوند و آن حضور نظامی ابرقدرتی مانند آمریکا بود که اگرچه حضور خود را با مسأله تروریسمی که اکنون شکل جهانی به خود گرفته بود، توجیه می‌کرد اما به واقع از منطق خاصی به ویژه با توجه به تحولات رادیکال در روش‌های تولید ثروت و اقتصاد جهانی برخوردار نبود. اما آمریکا بیش از این نمی‌توانست هزینه خاموش نگه‌داشتن این آتشفشان نزاع‌های منطقه‌ای را تقبل کند و هنوز به طور کامل پای خود را از این منطقه بیرون نگذاشته بود که مشکلات یکی پس از دیگری در حال سرباز کردن شدند. مسلماً یارگیری منطقه‌ای کلید بقا در این ناحیه پرآشوب است و خیلی تعجب‌انگیز نیست چرا تمایلی عمومی وجود دارد تا اعراب و اسرائیل روابط خود را بر بنیان‌های جدیدی بازتعریف کنند و یا پاکستان و افغانستان و ترکیه و آذربایجان منافع خود را همراستا ببینند. در این میان ایران عملاً بازنده این بازی منطقه‌ای خواهد بود حتی اگر بتواند برنامه هسته‌ای خود را تا دست‌یابی به بمب‌ هسته‌ای ادامه دهد. نگارنده ماه‌ها قبل هشدار داده بود که ایران عملاً از مرحله بی‌بازگشت ساخت سلاح اتمی گذشته است و آمریکایی‌ها در حال طرح جدیدی برای قبولاندن ایران هسته‌ای به کشورهای منطقه هستند و البته با این پیش‌شرط که از ایجاد یک مسابقه تسلیحاتی اتمی در منطقه جلوگیری کنند. آن‌ها با در پیش‌گرفتن سیاست فلج‌سازی مناطق بحران‌زده در فکر عقیم‌سازی این مناطق و تضمین از عدم سرایت بحران به کشورهای دیگر هستند، برنامه‌ای که به نظر می‌رسد با قفل شدن وضعیت در سوریه و لبنان و یمن فعلاً به خوبی کار می‌کند. آتشفشان تنازعات منطقه‌ای در آسیای جنوبی و خاورمیانه،‌ احتمالاً با تغییرات جدیدی در مناسبات سیاسی و ژئوپلتیک در این منطقه همراه خواهد بود و در این میان ایران احتمالاً بازنده بزرگ خواهد بود آنچنان که کشورهای منطقه چشم طمع به پاره‌های تن آن خواهند داشت.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)