“…جامعه با گام های بلند به سوی شرایط انقلابی در حرکت است.”

حکومت اسلامی هنوز از تکانه شکست بزرگ مضحکه انتخابات بیرون نیآمده بود که با موج عظیمی از اعتصابات کارگری و به دنبال آن اعتراضات مردم خوزستان علیه بی آبی واعلام حمایت از این مردم در بسیاری از شهرها، روبرو شد.

اکنون تمام داده ها، تمام اعتصابات، اعتراضات و شورشها این را نشان می دهند که جامعه با گام های بلند به سوی شرایط انقلابی در حرکت است.

اکنون در بسیاری از شهرها شعار “مرگ بر جمهوری اسلامی، مرگ بر خامنه ای” به گوش می رسد.

اگر جنبش اعتراضی در بیش از یکصد شهر در دیماه نود و شش و آبان نود و هشت پایان سلطه گفتمان اصلاح طلبی و پایان دو قطبی مسلط بر جامعه یعنی اصلاح طلب و اصولگرا را اعلام کردند، اکنون گام های مهمتری برای آغاز دور جدیدی از شورشها و کشمکش های طبقاتی را برداشته اند.

زمانی که در شهرهای خوزستان مردم همان شعاری را تکرار میکنند که ده سال پیش در جریان خیزشها در شمال آفریقا به گوش می رسید، آیا جز این است که خاطره سقوط دیکتاتورها در مصر، لیبی، تونس و تنگتر شدن عرصه بر سایر دیکتاتورهای منطقه را به یاد میآورد.

این مردم اما به تجربه دریافته اند که تنها شعار ”مردم سقوط حکومت را میخواهند” کافی نیست و درست از همین زاویه است که در خوزستان شعار بدیل هم فریاد زده می شود:

“الشعب یرید اسقاط النظام، الشعب یریرالحریه والمساوات“،
”مردم سقوط حکومت را می خواهند، مردم خواهان آزادی و برابری هستند”

پیمانکاران و رژیمشان برای به شکست کشاندن اعتصاب نفتگران با حربه فریب، وعده و وعید و تفرقه اندازی بین کارگران اعتصابی به میدان آمده و تمام نیروی خود را برای به شکست کشاندن این اعتصابات به کار انداخته اند و دیدیم که تا کنون بسیاری از این حربه ها به یمن هوشیاری سازماندهندگان اعتصاب با شکست روبرو شده است.

این در جه از هشیاری بدون شک هم نشانه آگاهی ورشد یافتگی فعالین ورهبرا ن این اعتصاب وهم نشانه تجاربی است که بخشهای مختلف جنبش کارگری ایران از مبارزات، مقاومتها و تجارب دو سه ساله اخیر مبارزات کارگری و بویژه تجارب گرانبهای مبارزات کارگران هفت تپه گرفته اند.

رژیم اما در مقابله با اعتراضات مردم خوزستان برای حیاتیترین خواست یک زندگی یعنی داشتن آب، ماشین سرکوبش را به حرکت درآورده است.

ما در توضیح نمایش انتخابات رژیم و برگماردن یک جلاد در رأس قوه مجریه گفته بودیم که این برگماری بیان یک دوره جدید از سازمان دادن قدرت حکومتی برای مقابله با اعتصابات، اعتراضات و شورشهاست.

در این آرایش جدید مسئله سرکوب به یک عنصر مرکزی سیاست این دوره رژیم تبدیل شده است.

و دیدیم که اطاق فکر سپاه و باند خامنه ای جهت جا انداختن این عنصر آماده بودند که بر تن نحیف رژیم تیغ جراحی بگذارند.

اگر اصلاح طلبان را پیشترها بی وظیفه کرده بودند، اگر اعتدالیونی نظیر لاریجانی وروحانی را تهدید به محاکمه نموده بودند، در دور جدید حتی رئیس جمهور ولائی اشان را هم قربانی نمودند.

این تغییر اگر آرایش جدیدی بود که در بیست وهشتم خرداد توسط جناح غالب پرده برداری شد، در مقابل در جامعه نیز هنوز دو روز از این آرایش رژیم نگذشته بود که کارگران پروژه ای و پیمانی صنایع نفت، گاز و پتروشیمی با قدرت بی نظیری به میدان آمدند.

این به میدان آمدن در شرایطی بود که در تمام چهار دهه گذشته رژیم با توجه به خطر بالقوه کارگران صنعت نفت ونقش مهمی که آنان در سرنگونی رژیم ستم شاهی داشتند، محیط های کار را امنیتی نموده بود.

نه تنها نیروهای سرکوب تحت عنوان حراست همه جا حضور یافته بودند بلکه با شکل دادن به شوراهای اسلامی یعنی بازوان امنیتی خود بر این تصور بود که هر تحرک کارگران را در نطفه خفه خواهد نمود.

اکنون معلوم شد که رهبران وفعالین کارگری با یک تدارک همه جانبه و با استفاده از شبکه های اجتماعی، اعتصابی را سازمان دادند که بیش صدهزار نفر در آن شرکت دارند.

همین نوع سازماندهی سبب گردید که موج عظیمی در پشتیبانی از کارگران اعتصابی در میان معلمان، بازنشستگان، دانشجویان، زنان و نویسندگان بوجود آمد.

اینک همزمان با این اعتصاب کارگران هفت تپه نیز دور جدیدی از اعتصابات و اعتراضات را آغاز کردند.

در چنین شرایطی مردم رنجدیده خوزستان در اعتراض به بی آبی، یک خیزش توده ای را برپا کردند.

با وجود اینکه بر مبنای اخبار منتشر شده تا کنون ده ها نفر کشته و زخمی شده و صدها نفر دستگیر شده اند ولی همه این سرکوبگری ها نه تنها نتوانسته اند شورش مردم خوزستان را به عقب برانند، بلکه اکنون در بسیاری از شهرها راه پیمائیها و تظاهرات در همبستگی و پشتیبانی از مردم خوزستان شکل گرفته است.

کافی است به اطلاعیه های منتشر شده از جانب تشکلهای مستقل کارگری، زندانیان سیاسی، نویسندگان وهنرمندان و صدها وکیل نگاه کنیم تا روشن شود که جنبش اعتراضی علیه این رژیم از چه ظرفیت بالائی برخوردار است.

در همه این اطلاعیه ها نظم غارتگرانه وستمگرانه حاکم به چالش کشیده شده است.

با این وجود نباید فراموش کرد که در شرایطی که جامعه آبستن تحولات است همه نیروهای سیاسی متعلق به طبقات گوناگون به وسط میدان آمده وهر کدام راه حل خود را از منظر منافع طبقاتی خود رو به جامعه طرح می کنند.

نباید گذاشت که بیراهه ها ما را از حرکت در مسیر اصلی منحرف کند. بیراهه هائی که در خدمت باز سازی نظم طبقاتی سرمایه دارانه موجود هستند.

اما آن مردمی که نیروی کارشان و آخرین رمقشان در کارخانه وکارگاهها به غارت می رود،
آن مردمی که نمیدانند چگونه باید شکم خود و خانواده شان را سیر کنند،
آن مردمی که در مقیاس میلیونی به حاشیه شهرها رانده شده اند،
آنانی که کارتن خوابند،
آنانی که در بخشهای غیر رسمی برای کسب لقمه نانی باید بجنگند،
آن زنانی که به مثابه کالا در میدان تجارت نظم سرمایه دارانه و اسلامی خرید و فروش می شوند،
هیچ منافعی در بازسازی نظم موجود ندارند وهیچ دلیلی وجود ندارد که به آن تن دهند.

واقعیت این است که بیش از صدهزار نفتگر اکنون تعرض خود را به یکی از ستونهای نظم اقتصادی حاکم اعلام کرده اند.

همزمانی این اعتصابات با اعتراضات در شهرهای مختلف خوزستان رژیم را به جدیترین چالش در چهار دهه گذشته روبرو کرده است.

رژیم برای مقابله با این شرایط چاره ای ندارد که نمام ماشین سرکوب خود را به خدمت بگیرد.

برای مقابله با این سیاست، مهمترین وظیفه گسترش اعتصابات در کارخانه ها وکارگاه ها و به میدان آمدن جنبش اعتراضی در شهرهای مختلف است.

این آن حربه ای است که در لحظه کنونی تمرکز رژیم برای سرکوب را خنثی ساخته و نیروهای سرکوب آنرا پراکنده و زمینگیر خواهد ساخت.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)