رئیسی و داستان شکنجه زنی که کودکش را در زندان به دنیا آورد (قسمت دوم)
شکنجه کودک برای در هم شکستن مادر در حضور رئیسی!
در شماره قبلی به داستان دستگیری و شکنجه زنی به نام فریده گودرزی پرداختیم که چگونه ابراهیم رئیسی به عنوان دادستان همدان در شکنجه زن حامله دست داشت. در این شماره به ادامه خاطرات خانم گودرزی میپردازیم:
شکنجه زنی؛ صدای فریاد کودک در فضای سنگین انفرادی!
خانم گودرزی در ادامه به وضعیت خود و فرزند خردسالش در سلول انفرادی می پردازد و میگوید: «۱۵روز بعد از دستگیری، در شرایط بسیار سخت همراه با شکنجههای جسمی و روحی، فرزندم به دنیا آمد. بعد از تولد پسرم من را با او به بند انفرادی منتقل کردند. شرایط وحشتناکی بود. یک کودک تازه به دنیا آمده همراه با چند ساعت بازجویی در روز و شکنجههای جسمی و روحی فراوان. گاهی اوقات تا ۴۸ساعت فرزندم را فقط با آب و قند تغذیه میکردم. او دائما مریض بود. در سکوت سنگین سلول انفرادی، تنها صدایی که شنیده می شد، صدای گریه های ایمان بود».
شکنجه زنی؛ شکنجه کودک در حضور مادر
خانم گودرزی در حالی که بعد از ۳۸ سال تلاش دارد خاطرات تلخ آن روزها را دقیق به خاطر بیاورد میگوید: «در یک نمونه ساعت یک نیمه شب ۳ شهریور ۱۳۶۲، تعدادی از پاسداران به طرز وحشیانهای به بند انفرادی که من در آن جا محبوس بودم، هجوم آوردند. من و کودک ۳۸ روزهام خواب بودیم. درب سلول باز شد و چند پاسدار که همگی بازجو بودند، وارد سلول شدند. یکی از آنها فرزند خردسالم را در حالت خواب از روی زمین بلند کرد و از ارتفاع ۵۰-۶۰ سانتی روی زمین انداخت. پسرم با پشت سر محکم به زمین خورد و وحشت زده شروع به جیغ زدن کرد. همان پاسدار شروع به در آوردن لباسهایش در مقابل من کرد…».
تصور چنین وحشیگری از پاسداران برای کسی که آنان را از نزدیک تجربه نکرده است، ممکن است دشوار باشد. اما فریده گودرزی که شاهد جنایاتی هولناکتر از این هم از پاسداران بود، شاید اصلا برایش این صحنهها شوکه کننده نبود. او خودش را برای روزهای دشوارتری آماده میکرد. او در ادامه داستان آن شب را چنین شرح میدهد: «به عنوان مادری که به تازگی فرزندش را به دنیا آورده بود، فقط فریاد میزدم. اما کسی به من توجهی نمیکرد. ابراهیم رئیسی در این صحنه در کنار در سلول ایستاده بود و ناظر چنین صحنه دلخراشی بود». [کرونولوژی جلاد۶۷؛ ابراهیم رئیسی]
ابراهیم رئیسی حاضر در همه صحنه های شکنجه
ابراهیم رئیسی در تمام صحنههایی که این زن زندانی سابق از آن روایت میکند حاضر است. مسلما ابراهیم رئیسی در آن زمان به عنوان دادستان جوان و تازه به دوران رسیده همدان تلاش داشت با بیرحمی بیشتر، صلاحیتش را برای رسیدن به جایگاه بالاتر هموار سازد.
از همین روست که می بینیم، خانم گودرزی در ادامه میگوید: «صحنه دیگر، فردای آن روز بود. از ساعت ۸ صبح تا ۲ عصر، من و پسرم را برای بازجویی به دادگاه بردند. ۶ ساعت مداوم توسط چندین بازجو در اتاقی بزرگ بازجویی میشدم. در تمام مدت بازجویی، فرزندم گرسنه بود و از فرط گرسنگی گریه میکرد. پاسداران فقط به او میخندیدند. یکی از بازجویان، او را از من گرفت و در حالی که با یک دست او را نگه داشته بود، با دست دیگر به پشتاش میزد و ناظر گریههای او بود.
در این صحنه نیز رئیسی بعنوان دادستان حضور داشت و ناظر بود».
شکنجه زنی؛ داستان اعدام همسر و برادر خانم فریده گودرزی
خانم گودرزی در ادامه داستان زندگیاش میگوید: «همسرم بهزاد افصحی در خرداد ۶۳ و بعد از ۱۱ ماه شکنجه به دار آویخته شد. او در همان ماه اول دستگیریاش بر اثر فشارهای طاقت فرسا دچار بیماری روانی شد. او را در تیمارستان بستری کردند و در نهایت به همراه ۴ زندانی دیگر، از هواداران مجاهدین در حیاط زندان اعدامش کردند. درصحنه به دار آویختن همسرم و زندانیان همراهش، رئیسی در محل اعدام به عنوان دادستان حضور داشت».
او در حالی که تلاش دارد عصبانیت و خشمش را از یادآوری روزهای سیاه دهه ۶۰ پنهان کند میگوید: «برادر من پرویز گودرزی در جریان قتل عام زندانیان در سال ۶۷ اعدام شد.
او سال ۱۳۶۲دستگیر شد. به هنگام دستگیری از ناحیه دست و پای راست، تیر خورد. به سختی مجروح شد. به دستور رئیسی به اتاق شکنجه برده شد و روزهای متوالی زیر شکنجه بود.
پرویز گودرزی در دادگاهی که دادستان آن رئیسی بود، به ۲۰ سال حبس محکوم شد. او پس از تحمل ۶ سال حبس و شکنجه و سلول انفرادی، در جریان قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷، در زندان همدان اعدام شد. و خواهرم فریبا گودرزی در سال ۱۳۶۷به دست مأموران رژیم به شهادت رسید».
فرصت کوتاه خانم گودرزی برای حکایت دردها و شکنجههایی که در دوران زندان متحمل شده تمام شده است. حرفهای بسیاری برای گفتن دارد اما سؤال اساسی که برای آن پاسخی نیافته است این است که چگونه یک قاتل و مجرم تحت تعقیب ممکن است به عنوان رئیس جمهور منصوب شود. در حالی که جایگاه واقعی اش نشستن در یک دادگاه بینالمللی برای رسیدگی به جنایات و کشتار جمعی زندانیان است.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.