مرگ اصلاح طلبی در ایران؛ مرگ ولایت فقیه را به دنبال دارد؟!
چرا با مرگ جریان اصلاحات، ولایت فقیه به مرگ نهایی نزدیکتر میشود؟
از همان روز که ولی فقیه عزم خود را برای یک پایه کردن حکومت جزم کرد، مرگ جریان موسوم به اصلاح طلبی حتمی شد. اگر چه این جریان اساسا، جعلی و دروغین بود. چون دیکتاتوری مذهبی از همان سال ۶۰ ثابت کرد که اصلاح ناپذیر است. با این وجود به دلیل بنبست فاشیزم مذهبی حاکم بر ایران و تبدیل شدن جامعه به بشکه باروت نارضایتی، ولایت فقیه ناچار شد این پوسته فریب را کنار بزند.
چرا مرگ اصلاح طلبی؟
در مورد وضعیت کنونی باید به چند واقعیت ساده اذعان کرد:
الف. در هر سر فصل و در تغییر دوران سیاسی و اجتماعی؛ جریانهایی که در پرانتز به صورت انگلی و به ظاهر دوگانه زندگی میکردند؛ از گردونه زیست خارج میشوند.
جریان موسوم به اصلاحات و اصلاح طلبی به مثابه یکی از باندهای درونی همین حکومت؛ نیز در دوران انقباض خامنهای و پساانتخابات؛ به پایان زندگی خفیف و خائنانه خود رسید و از مسیر خارج شد.
این حقیقتی است که خودیهای همین باند؛ آن را گواهی میکنند.
حجاریان: (از بازجوهای دهه ۶۰ که خود را موسس و تئوریسین این باند میداند) نوشت: مرگ جریان اصلاحات… تنها بخش کوچکی از چالشهای متعدد اصلاحطلبان پس از ۲۵سال کنشگری سیاسی است.
این جریان از قدرت رانده؛ از مردم مانده و شکست انتخاباتی؛ نوک کوه یخ معضلات اصلاحات است…
و صراط نوشت: از قدرت رانده و از مردم مانده را میتوان یکی از توصیفات ساده اما قابل تأمل درباره اصلاحطلبان دانست.
قیام ۹۶ آغاز مرگ جریان اصلاح طلبی
ب. حجاریان درباره مرگ جریان اصلاحات مینویسد: «اصلاحات صندوق محور مرد! اما قبل از تدفین شکوهمند باید به اتاق تشریح برده شود تا علت مرگ روشن شود؟».
محمدرضا تاجی از همین باند پاسخ این مرگ را به این صورت میدهد: جریان اصلاحطلبی دل در گرو سیاستی داشت که با «قدرت» و «ثروت» گره خورده بود. یعنی هرگز عنصری به اسم مردم و دردهای مردم در قاموس و فرهنگ لغت این جریان… یافت نشد!
این جریان از آغاز بخشی از همین نظام و برای همین نظام و در خدمت همین نظام بودند.
هر انتخاباتی هم میدان و حوزه تقسیم «قدرت» و «ثروت» براساس تعادل قوای درونی حکومت و عوامل داخلی و بینالمللی و نیازهایی بود که ولی فقیه برای ادامه نظامش به این باند داشت.
ج. تاریخ مصرف این جریان در داخل در قیام ۹۶ با شعار «اصلاح طلب، اصول گرا دیگه تمومه ماجرا» و در همراهی کامل این باند در کشتار آبان۹۸ و قتلعام مردم در کرونا توسط خامنهای تمام شد. [دانشگاهتهران ، «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا»]
با شکست کامل برجام نیز مصرف منطقهای و بین المللی آن به نقطه پایان خود رسید. جایی که خامنهای به دلیل موقعیت جوشان و انقلابی جامعه بوی مرگ خود و نظامش را حس کرد و تصمیم به انقباض و یکسویه کردن حکومتش در مسیر سرکوب و تروریسم را گرفت؛ نقطه پایانی بر مصرف داخلی و بینالمللی این باند بود. [چرا وضعیت برجام در بنبست است؟]
زیبا کلام در این مورد میگوید: «رأی همتی؛ رأی مردم ایران به این باند و آخرین میخ بر تابوت اصلاحات بود».
اصلاح طلبی؛ همدستی با خامنه ای و رئیسی
د. یکی از این به اصطلاح اصلاح طلبان میگوید: «اگر نگوییم برای بقای این حکومت؛ بیشتر از سپاه؛ کار کردیم؛ مدعی هستیم که کمتر کار نکردهایم». یعنی میگوید ۴۲ سال در تمامی جنایات این حکومت شریک و همسو با باند غالب در سرکوب مردم شریک بودهایم. حالا به دنبال حداقل سهم خود به خاطر چنین مایهگذاری از خامنهای و رئیسی هستند.
ولی از آنجا که خامنهای ولی فقیه است، مجبور است تنها از بقای حکومتش بچیند.
ه. در ایران هرگز دو قطبی اصلاح طلب و اصولگرا وجود نداشته است؛ دو قطبی واقعی؛ قطب مردم و مقاومت با تمامیت حکومت بوده است. اصلاحات بخشی از همین نظام و باندی از باندهای درونی همین نظام بود که بر سر سهم قدرت و ثروت و تاراج اموال مردم با باند غالب درگیری داشت.
مرگ محتوم ولایت فقیه
و. این باند سالیان با نقاب به اصطلاح اصلاحات؛ مأموریت داشت که رو در روی مقاومت و آلترناتیو اصیل و مردمی و تنها هماورد این حکومت؛ دکان آلترناتیو داخلی باز کرده و به این وسیله بیشترین خدمات را به خامنهای در داخل و به اصحاب مماشات برای ادامه معاملاتشان با این حکومت فراهم کند.
سرنوشت رقت انگیز این جریان در تاریخ این میهن خود گویای حقیقت اصیل و نابِ انقلاب مردم ایران است. گویای پاکی و صداقت و ماندگاری مقاومتی است که همه جریانهای ضدمردمی را یکی پس از دیگری افشا و از دور ادامه خیانتشان؛ حذف کرد.
د. مرگ جریان اصلاح طلبی به طور مضاعف مرگ ولایت فقیه را در ایران سرعت خواهد بخشید.
چون با کنار رفتن این جریان مجازی، تضاد واقعی جامعه ایران به شکل روشنتری خود را نشان داده است. از این پس دو جبهه مردم و حکومت یا همان جبهه خلق و ضد خلق در برابر هم صف آرایی میکنند. خامنه ای به زودی در خواهد یافت که چگونه با یک جامعه آماده انفجار مواجه خواهد شد.
جامعه جوشانی که جنبش دادخواهی خون شهیدان ۶۷ و ۹۸ پیشتاز آن خواهد بود. [پیام ویدئویی خانواده شهدای آبان۹۸؛ رأی من سرنگونی]
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.