نیروهایی که محور اتحاد عمل بر سر تحریم انتخابات ریاست جمهوری شده اند و ابتکار عمل وسیعی با #رای_بی_رای سازمان داده اند؛ همچنین نیروهایی که اتحاد عمل های کوچک تر درون طیفی بر محور تحریم شکل داده اند از وضعیتی برخوردارند که چنین امکانی را برایشان فراهم ساخته است.

غیرقابل دسترس بودن سازمانگران و مبتکران اصلی این اقدام برای دستگاههای سرکوب و مجازات حاکمیت به خاطر استقرار در خارج از کشور و سنگینی بیش از حد میان نسبت هزینه و فایده در صورت سرکوب مضاعف همراهان دسترس پذیر این کارزار در درون کشور در شرایطی که بسیاری از این همراهان نقدا فراتر از خط قرمزهای این نظام هم هزینه داده اند و یا دربند هستند، دو ویژگی این وضعیت است.

با این حال کسانی که گمان می کنند تشکل های مستقل کارگری، بازنشستگان، معلمان، زنان، پرستاران و سایر گروههای مطالبه گر اردوی کار در غیاب یک کارزار مشترک با پرچم و هویت متمایز کاری در تقویت تحریم صورت نداده و جبهه عمومی تحریم، امتناع و نافرمانی را تضعیف کرده اند، اشتباه می کنند.

اولا:
در شرایط حساسیت شدید دستگاههای امنیتی نسبت به هر گونه اقدام جمعی و بگیر و ببندها و احضارها و فشارهای پنهان و آشکار در طیف کارگری و صدور احکام ظالمانه ای نظیر پنچ سال زندان و شلاق برای اسماعیل گرامی، تشکل های یاد شده تاکنون به شکل جداگانه و موردی مستقیم یا غیر مستقیم عدم شرکت در انتخابات را مورد تاکید قرار داده اند.
انتقادات برحق و شدید از کسانی که در جایگاههای مختلف به نام بخشی از جامعه کارگری فراخوان شرکت به انتخابات داده یا وارد بازی در بساط نامزدهای انتخاباتی شده اند یک نمونه روشن از این رویکرد است.

ثانیا:
به فاصله چند روز پس اعلام اسامی بازیگران مهندسی انتخابات ریاست جمهوری که با تهدیدات شدید فرماندهان انتظامی و نیروهای امنیتی و نظامی در برخورد با حامیان تحریم همراه بود جنبش مطالباتی به سکوت خود پایان داد و بار دیگر بی توجه به این تهدیدات در شرایط پیک چهارم کرونا به صحنه اعتراضات خیابانی بازگشت.
در دو هفته اخیر دهها حرکت اعتراضی گروههای مختلف مزد و حقوق بگیران و زحمتکشان را در بخش های مختلف شاهد بودیم.
اگر کمترین امید و انتظاری در لایه های مختلف جنبش مطالباتی نسبت به استیفای حق و تحقق مطالبه در فردای انتخابات وجود داشت منطقی بود که دو ماه عمر مانده از دولت کنونی را تحمل کنند و یا حداقل مطالبات خود را در قالب نمایش های انتخاباتی نامزدهای انتخابات تجدید آرایش دهند، اما شاهد بودیم که هیچ امید و انتظاری به هیچ وعده ی هیچ نامزدی شکل نگرفت.

حضور جنبش مطالباتی در کف خیابان شکل مکمل اما مستقلی از #رای_بی_رای نیروهای کارگری در واکنش به مهندسی رسوای انتخابات ریاست جمهوری است.

این حضور، اعلام بی اعتمادی آشکار نسبت به همه بازیگران مهندسی انتخابات؛ و همه شعارها و وعده ها و مشاجرات شان است.

این حضور یعنی این که دیگر مهم نیست که به اراده دستگاه جباریت حاکم کدام مهره ای قرار است از صندوق های رای بیرون کشیده شود، هر کس که بیاید، همین نظام و هسته سفت قدرت آن باید پاسخگوی جنبشی باشد که در اعماق ضمیر آگاهش اتکا به خود و استقلال عمل مبارزاتی رسوخ یافته و در این جمع بندی مهم و حیاتی تبلور مادی یافته که: «فقط کف خیابون به دست می یاد حق مون».

آنچه اکنون برای ما حیاتی است عبارت است از سطوحی از همگرایی ها بر محور اعتراضات مستقل لایه های مختلف جنبش بزرگ مزد، حقوق و مستمری بگیران کشور بر بستر حرکت های «کف خیابان». اتحاد بزرگ و پایدار طبقاتی برای پیکارهای سراسری علیه استبداد و بهره کشی از درون همین همگرایی ها شکل می گیرد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)