بی‌تردید دیپلماسی یکی از مهمترین دست‌آوردهای تمدن بشری است که در آن سازوکارهای عقلانی جایگزین دیگر روش‌های حل مخاصمه مانند جنگ و خونریزی می‌شود. پایه‌های این چنین دست‌آوردی البته بر مفروضات متافیزیکی قرار دارد که هر از گاهی رخنه و فتور خود را آشکار می‌کند. از آن میان فرض متافیزیکی «انسان به ما هو انسان» مستقل از تمام متعلقات درونی و بیرونی است که توانست بنیادی برای اعلامیه جهانی «حقوق بشر» فراهم آورد. نگارنده البته با چنین پیش‌فرضی نا آشناست و از چیزی به عنوان حقوق بشر سر در نمی‌آورد. قبلا هم نوشتم که بنیاد «حق» بر چیزی از جنس «آگاهی» قرار دارد و نه وجود یک مفهوم موهوم به نام بشر (اگرچه موهوم‌تر از خود «وجود» گمان نمی‌کنم در تاریخ بشر مفهومی ابداع شده باشد) به هر روی نکته این نوشته این است که جنگ نه اخلاقی است و نه ضد اخلاقی، بلکه صرفا چیزی غیراخلاقی است و در این غیراخلاقی است که در بسیاری موارد ضروری است. اینکه بهمن از کوه فرو می‌ریزد و یا گلی می‌شکفد نه اخلاقی است و نه ضداخلاقی، آنها ضروری هستند. عقل مدرن به عنوان بزرگترین دست‌آورد تمدن بشری البته زائیده و محصول جنگ‌ها و نزاع‌های طولانی است و چنین جنگ‌هایی ضروری شکل‌گرفتن چنین تمدنی بوده است (مگر اینکه در یک چرت عصرگاهی، در رویای خود تصویری از بهشت خداوندی در دوزخ زمین بسازیم)

اگرچه تاب نیاوردم تا تصاویر پرپر شدن گل‌های سرخ هفت و هشت ساله و فرافتادن فرشتگان بهشت خداوندی را در آتش و خون چند روز پیش انفجار افغانستان به چشم ببینم، اما آنچه دخترکان کوبانی با داعش کردند درس خوبی برای تمام هموطنان افغان و ایرانی است. بیش از چند دهه است که ما عادت به تامین امنیتی داریم که با پول و خون سربازان ناتو فراهم آمده است. اکنون نوبت آن است که برای این امنیت هزینه دهیم. امنیت در بسیاری مواقع از میان خون و دود و آتش و جنگ داخلی می‌گذرد مانند آنچه در ایالات متحده اتفاق افتاد، مانند آنچه در جنگ‌های سی‌ساله اتفاق افتاد و مانند بسیاری نمونه‌های دیگر. چیزی به عنوان بشر طالبانی که باورمند به اعتبار عقل مدرن در حل و فصل منازعات باشد وجود ندارد. پیش‌فرض هر گفتگویی پذیرش چنین اعتباری برای عقل است و بدون تفاهم بر روی آن گفتگو ممتنع است. حقوقی هم البته مترتب بر چنین موجودات و مخلوقاتی نیست مگر حقوقی که باورمندان به عقل برای آنها فرض می‌کنند. از آن طرف نیز به باور طالبان حقوقی بر مردم عادی مترتب نیست و به همین علت چنین ساده و آسوده فرشتگان آسمانی را با تیرهای ظلمت نشانه می‌روند. تکلیف پیش‌برد منافع در چنین وضعیتی روشن است. زمان آن رسیده است که از جنگ اعاده حیثیتی دوباره شود.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)