نیمکـُره ی شمالیِ زمین، در آستانه ی آغازِ بهار است و افزون بر این، به ویژه ما ایرانیان، هزاره هاست که آغازِ بهار را با جشنِ نوروز همراه می کنیم و با شادمانی و امیدِ حال و روزگاری نو، سالِ خود را نو می کنیم. و امروز که تقویمِ ایرانی پیشاهنگِ سالِ ۱۴۰۰ خورشیدی است، ایران، یعنی سرزمینی که در آن کار می کنیم، می خوابیم، بیدار می شویم، شادمانی می کنیم، ورزش می کنیم، به خیابان و کوه هایش سرمی زنیم، در آن نفس می کشیم و در فضایِ آن، خواستن ها، عشق ها، نفرت ها، شاید یادگارهایِ نیاکانِمان، اندوه ها، گرفتاری ها، شادمانی ها، رقص ها و جلوه هایِ گوناگونِ زندگیِ فرد فردمان مان، درآن منتشر است. و خاطره هایِ دور و نزدیکمان در آن غوطه وراست، در خرابی و ستم و فقر و دزدی و فساد و بیماری و دروغ در حالِ ویرانی است. امّا روشن است که : تا هر سازه ای خراب، از ریشه دگرگون نشود، نمی توان سازه ای درست را بر خاکجایِ آن، بنا کرد و ساختارهایِ سرزمینی اش را دگرگون کرد، امید است که این جریانِ خرابِ حاکم بر ایران که زندگیِ میلیون ها نفر از مردمِ ایران، از بچّه ها، پیرتر ها، زنان و مردان را اینهمه گرفتار کرده است، سرنگون شود و ایران و مردمِ ایران و زندگیِ همه ی جاندارانِ ایران، خاک ها و دریاهایِ ایران، از اینهمه فقر و فساد و خرابی و ستم و دزدیِ حاکم بر ایران آزاد شوند. وَ چرا چنین نشود؟! فقط کافی است که اراده ی مردمِ ایران یکپارچه شود و همبستگیِ ایرانیان، روزگارِ ایران و زندگی در ایران را را نو نکند. و امید که زندگیِ فرد فردِ مردمِ ایرانیان، پُر از سلامتی وشادمانی و بَرَکت و مهم ترازهر سه، پُراز فکرهایِ خوب شود که نه سلامت، نه شادمانی و نه برکتِ زندگی، بدونِ اندیشه ی درست وآزاد و سازنده ممکن نیست.

نوروزتان مبارک.

امیر سارم ، همان کوچکترین زندگی در ایران

کانالِ تلگرام :
https://t.me/amirsarempoems

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)