در روزهای آخر خرداد انتخابات ریاست جمهوری رژیم برگزار خواهد شد. هر اندازه که به این موعد نزدیکتر میشویم به همان اندازه هم کشمکشهای باندهای رژیم جهت قرار گرفتن در رأس قوه مجریه حادتر میگردد. در این میان مدتهاست که رئیس جمهور شدن یک نظامی به یکی ازگفتمان های حاکم بر فضای انتخابات سایه افکنده است.
می دانیم که برای اولین بار چنین زمزمه هائی توسط خبرگزاری جوان، وابسته به سپاه پاسداران چند ماهی بعد از خیزش آبان طرح شد. مبلغین این سیاست در آن موقع با قرینه سازی اوضاع قبل از کوتای رضا خان که “ساختارهای جامعه از هم پاشیده بود” ونیاز به حضور یک نظامی قدرتمند برای به اصطلاح سامان دادن جامعه را طرح کردند.
حرکت به سمت تقویت نیروهای سرکوب و تدارک جهت قبضه کردن مهمترین ارگانها جهت یکدست کردن ساختار سیاسی رژیم از جمله اهرم های تدوین شده جهت عملی ساختن این سناریو بود. در اردیبهشت ماه حسن کرمی فرمانده یگان ویژه پلیس ایران در مصاحبه با خبرگزاری “ایرنا” گفت که: “امکانات بی نظیری به آنها داده شد تا آشوب های سال نود ونه را جمع کنند” و از “آمادگی این نیرو برای سرکوب اعتراضات” خبر داد. او گفت: “طی سالهایی که در این یگان خدمت کردم، میتوانم بگویم سال ۹۹ بیشترین پشتیبانی از این یگان شد و امسال در اوج آمادگی از نظر آموزشی، تجهیزات و اشراف اطلاعاتی نسبت به تهدیدات دشمن در حوزههای مختلف قرار داریم”.
همه اینها در شرایطی بود که بسیاری از اقتصاددانان داخل کشور در باره دورجدید اعتراضات مردمی به دلیل فساد اقتصادی، ناکارآمدی و فقر روزافزون هشدار می دادند. در مقابل این هشدارها سران رژیم راه چاره را در اختصاص امکانات بیشتر به این نیروی سرکوبگر دیدند. فرمانده یگان ویژه پلیس با اشاره به این امر که با استفاده از “تجهیزات پیشرفته” با آشوبهای سال جاری برخورد خواهد شد می گوید: “یگان ویژه به دلیل کارنامه قابل قبول سالهای ۹۶ و ۹۸ و سایر حوادث از جمله موضوع آب در استان اصفهان، در اجرای راهبردهای بازدارنده و استفاده از تجهیزات پیشرفته برای کنترل صحنههای آشوب مصممتر شده و گفت وگو از جمله تاکتیکهای مؤثر یگانهای ویژه در مواجه اولیه با آشوبها مورد استفاده قرار میگیرد و آن را با استفاده از سیستم صوت بسیار قوی در دستور کار داریم”.
نماینده ولیفقیه در استان و امامجمعۀ کرمان در خطبههای نمازجمعه به گونه ای دیگر همین امر را بیان می کند: “کشور نیاز به رئیسجمهوری از جنس سلیمانی دارد تا در جهاد، فداکاری و جرأت، شجاعت قدرت خود را به نمایش گذاشتن و نمایندگی جمهوری اسلامی در عرصههای مختلف، چه در بخش داخلی و خارجی، با قدرت هرچه بیشتر به صحنه بیاید”.
می دانیم که پیش از کشته شدن قاسم سلیمانی نیز برخی از هواداران رئیس جمهور نظامی، احتمال کاندید شدن قاسم سلیمانی در انتخابات را مطرح میکردند. از جمله اینکه مشاور کنونی فرمانده سپاه در مصاحبه با خبر آنلاین با بیان اینکه رئیس جمهور سپاهی ترس ندارد، اظهار داشت: “بعضیها میخواهند جنگ روانی راه بیندازند و بگویند نظامی و منظور آنها بچههای سپاه است. بچههای سپاه قبل از اینکه به سپاه بیایند سیاسی بودند و مبارزه میکردند. مگر آنها گناه کردهاند که در سختترین شرایط مسئولیت پذیرفتند”.
وی با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ و علاقهمندی حضور نظامیان در آن می گوید که: “در بحث حضور نظامیها برای انتخابات بیشتر بچههای سپاه مدنظر هستند. علیرغم اینکه طبق قانون نباید وارد گروه و حزب شوند، اما زمانی که توانمندی در بین برادران نظامی وجود دارد چرا در انتخابات حضور پیدا نکنند”.
این سناریو با مضحکۀ انتخابات مجلس، رد صلاحیت بسیاری از نمایندگان اصلاح طلبان دولتی که بیشترشان هم بارها در مجلس حضور داشتند و حضور چشمگیر نظامیان سابق وبالاخره با انتخاب قالیباف یک فرمانده فاسد وجنایتکار به ریاست مجلس بطور رسمی پروسه عملی کردن خود را آغاز کرد.
اکنون دستکم سه تن از فرماندهان سپاه یعنی قالیباف رئیس مجلس، محسن رضائی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و سردار دهقان از فرماندهان ارشد سپاه ودر حال حاضر مشاور نظامی خامنه ای خود را برای این مقام کاندید کرده اند. رسانههای وابسته به سپاه تمرکزشان را بر این موضوع قرار دادهاند که با تبلیغات ثابت کنند که نه تنها حضور سپاهیان در انتخابات درست است، بلکه سرداران سپاه اگر ریاست قوه مجریه را نیز در دستان خود بگیرند، تمام مشکلات کشور برطرف خواهد شد.
وهمه اینها در شرایطی است که اصلاح طلبان حکومتی که آخرین رمق هایشان را در پای روحانی ریختند، اکنون بی آینده تر از همیشه تنها به غرولند می پردازند. برخی از آنان حتی آشکارا طرح میکنند که شاید با حضور نظامیان در رأس قوه مجریه زمینه برای گشایشهائی فراهم شود.
آنچه سران رژیم وبویژه اطاق فکری سپاه را برآن داشته که هم نیروی سرکوب خود را به رخ مردم بکشند وهم به سوی یکدست کردن ساختار سیاسی جمهوری اسلامی حرکت کنند، خطر انفجار اجتماعی جامعه است.
اینرا بارها وبارها در طول سال گفته وحتی برای سال پیشارو عنوان می کنند. همین چند روز گذشته فصلنامۀ “سیاست دفاعی” وابسته به سپاه پاسداران پژوهشی را که ثمرۀ کار مشترک به اصطلاح نخبگان امنیتی و سیاسی وابسته به دو جریان اصلاح طلب واصولگرا ست، منتشر کرد که در آن گفته میشود “اعتراض های خیابانی میتواند نظام را سرنگون کند”.
اما واقعیت این است که برای طبقه کارگر ایران و برای میلیونها تن از اقشار تحتانی جامعه هیچ راهی جز مبارزه و اعتراض باقی نمانده است. اگر نمی خواهند ناظر مرگ/گرسنگی خود باشند، اگر نمی خواهند شاهد این باشند که سرمایه داران ودولتشان در هر فرصتی به سفرۀ خالی شان حمله کنند.
با وجود تمام محدودیتهائی که همه گیری کرونا بوجود آورده است، جامعه همه روزه شاهد اعتراضات واعتصابات است.
وهمین خیزشها، همین اعتصابات و همین اعتراضات بیان این امرند که مردم دیگر حاضر نیستند قربانیان خاموش این شرایط فلاکتبار باشند.
تاریخ نشان داده است که قویترین ساختارهای نظامی در لحظه ای که نیروی قدرتمند ومیلیونی مزدبگیران به جلو صحنه میآید، توان مقاومت را از دست داده و تمام ارگانهای سرکوب وتمام قدرت سیاسی بورژوازی جارو می شوند.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.