به مناسبت ۲۲ بهمن سالروز انقلاب

انقلاب یک تحول کیفی وبنیادی، یک چرخش عظیم و اساسی در حیات جامعه است. انقلاب یعنی: سرنگونی یک نظام اجتماعی کهنه و فرسوده و جایگزین کردن آن با نظام اجتماعی نو و مترقی، انقلاب مهمترین مرحله در تکامل حیات جامعه است. در انقلاب ایران یک طبقه حاکم سرنگون شد و به دست فردی به ظاهر قهرمان افتاد که به جای پیشرفت سیاسی و اجتماعی کشور ، امیال و خواسته های او به اجرا درآمد که نمی توان آنرا انقلاب نام گذاشت. حالا چرا رژیم حاکم بر ایران سقوط نمی کند جوابش کاملاً مشخص است. درست است که رژیم در میان بحران و ورشکستگی دست و پا می‌زند، اما دست از قدرت نمی کشد و ساقط نمی شود چون عامل ذهنی یعنی اراده و توانایی مردم برای سازمان دادن هنوز ایجاد نشده است. رژیم عامدانه سعی در عقب ماندگی ایدئولوژیک مردم دارد تا آنها را از مسائل اجتماعی و سیاسی به مطالب به کلی فرعی و زندگی روزمره و مسائل شخصی منحرف سازد. طی این سالها با احزابی که خود دست ساز رژیم ایران است با وعده های تو خالی مردم را نسبت به سیاست و مسائل اجتماعی دلسرد کرده،نوعی بی قیدی به این مسائل شکل گرفته که خود کمک بزرگی به محافل زمامدار مرتجع ضد مردمی می کند و عملاً سیاست رژیم ایران سیاستی ارتجاعی است. رژیمی که خود با شعار تقسیم ثروت ملی در بین اقشار پائین دست به قدرت رسید رژیمی که متعهد شد، و وعده مشارکت تمام افکار و سلایق و احزاب را در حکومت داد ،حالا با جبر،اختناق خونین،ترور جمعی وبا تکیه بر عادات و عقب ماندگی فرهنگی علیه اندیشه های مترقی مبارزه میکند و با پیشرفت سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مبارزه می کند. رژیم حالا خود تبدیل شده به یک آریستوکرات که با داشتن افراد متنفذ و صاحب قدرت و ثروت، تمام رویاء جوامع پائین دست را نقش بر آب می‌کند ، در واقع الیگاریش به شکلی جدید و نوین در ایران بوجود آمده که به آن الیگاریش دینی میتوان گفت، یعنی وابستگان و زمامداران با تیپ و شکلی به ظاهر مذهبی و با ادعای دینی وبا شعار تقسیم ثروت ملی با توجه به اینکه تمام اهرم های قدرت به دست آنهاست واز سیادت اقتصادی و سیاسی برخوردار هستند عملاً مالک انحصارات صنعتی،بانکی،سیاسی و اجتماعی هستند واین عده قلیل بر هشتاد میلیون انسان حکومت می‌کنند، آنها به نزدیکان خود امتیازات بی شماری می دهند که در قانون به آن هیچ اشاره ای نشده، مالکیت خانه های چند هزار متری، انتصاب مدیریت شرکت های نفتی و پتروشیمی خصوصی کردن شرکت ها وکارخانجات ملی، انحصار صادرات و واردات مواد و اقلام استراتژیک و فروش آن به قیمت دلخواه. رژیم هر کجا که بتواند بر حقوق و آزادیهای دموکراتیک یورش می برد و انسانیت را لگد مال میکند.
زیرا نمی خواهد تا سطح معلومات، آگاهی، علاقه و درک واقعی از دموکراسی برای عموم روشن گردد. در اینجا همه چیز عکس آن چیزی است که وعده اش را داده بودند اتفاق می افتد، بنیاد مستضعفان بر علیه مستضعفین می جنگد و آلونک هایشان را بر سرشان ویران می کند و وعده مسکن مجانی که هیچ، داشتن آلونک های دست ساز هم برای قشری که هیچ سر پناهی ندارد ممنوع میشود در اینجا حقوق های نجومی برای نور چشمی هاست و پیگری حداقل دستمزد طعم شیرین عدالتی است که با شلاق پرداخت می شود ،آنها دلواپس حجاب دختران و زنان ،زنان نگران از وضعیت شغل همسر پدر و نان آور خانه ،آنها نگران کمرنگ دیده شدن دکوراسیون شهری در ایام محرم و ملت به فکر کمرنگ شدن نقش خودشان در حکومت و خالی شدن سفره هایشان از نان ، به طور کلی دموکراسی چه در قانون و چه در عمل هیچ جایی ندارد و مردم آنرا فراموش کرده اند و انسانیت رو به زوال رفته و از امید جزء کور سویی باقی نمانده.

به همین دلیل است که هر وقت رژیم بخواهد به دمکراسی حمله کند به تشکّلهای مردم نهاد یورش می برد چرا که آنها معنی و مفهوم دمکراسی رادرک کرده و به آگاهی دست یافته اند، سلاحی که رژیم از آن به شدت هراس دارد و به هر شکلی آن را میکوبد تا نتواند ریشه بیافکند و بزرگ شود، اما کسی که آگاه شد،دیگر نمی تواند سکوت کند و اعتراض خود را به هر شکلی نمایان می سازد.
سخن آخر اینکه روشنگری ،مطالعه ،مطالبه و مبارزه برای خواستن ، راه رسیدن به آزادی ودموکراسی است.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)