پروژه ساخت بمب اتمی در ایران، خواست جدیدی نیست و به دوران محمد رضا شاه برمی گردد، در آن زمان شاه ایران در نظر داشت در پوشش ساخت دو نیروگاه هسته ای در بوشهر، امکانات ساخت بمب اتمی را تهیه و پس از آزمایش اولین بمب، ایران را بعنوان یکی از کشورهای صاحب تسلیحات نظامی در کنار سایر قدرت ها قرار دهد.

دلیل تصمیم شاه در دستیابی به بمب اتم، بدست آوردن موضع محکم تر در برابر کشورهای غربی بود که بطور دامنه داری از حکومت سرکوب گر او در رسانه ها و توسط دولتمردان انتقاد می شد، قرار گرفتن در شرایط برتر در مقابل کشورهای منطقه و همسایگان بصورتی که بتواند یک سر و گردن از دیگران بالاتر بایستد، داشتن سلاح دفاعی در استراتژی دفاع ملی در رویاروئی با شوروی بطوریکه بتواند بدون اتکاء به آمریکا قدرت بازدارندگی لازم را دارا باشد، و بالاخره نشان دادن این امر که ایران تنها کشوری در منطقه خاورمیانه است که توانائی ایستادگی در برابر اسرائیل را دارد.

در مجموع آرزوی شاه ، تغییر عنوان رژیم خود از “ژاندارم خلیج فارس” به ” آقای خلیج فارس” بود، خواسته ای که با تقابل شدید آمریکا، و کار شکنی اروپائیان و اسرائیل روبرو شد. شرکت های آمریکائی از مطالعات و مشارکت در ساخت نیروگاه های بوشهر کنار رفتند، کشورهای اروپایی اجرای تعهدات و قراردادهای خود را به تعویق انداخته و خواستار بازنگری در قراردادهای فروش تجهیزات غنی سازی به رژیم شاه شدند و علیرغم آماده بودن ساختمان ها از تحویل تجهیزات خودداری کردند، روندی که با انقلاب ۵۷ بطور کامل متوقف و از طرف دولت جمهوری اسلامی منتفی اعلام شد، و در نهایت، هواپیما های جنگنده آمریکا بودند که در دوران جنگ ایران و عراق، پرونده نیروگاه های بوشهر را با بمباران ساختمان های آن به پایان رسانند، و تنها محلی که توانست از تخریب آمریکا و اسرائیل نجات پیدا کند، تونل های زیر زمینی فردو در کوه های بین تهران و قم بودند.

جنگ ایران و عراق ، درس بزرگی در استراتژی دفاع ملی به حاکمان جمهوری اسلامی داد. داشتن تسلیحات در کشورها برای جنگ نیست، برای جلوگیری از جنگ است، و همین اندیشه بعلاوه، ادامه بلند پروازی های رژیم شاه با نام جدید، حکومت را تشویق به از سرگیری پروژه ساخت بمب اتم کرد.

در نوبت جدید، بعلت عدم همکاری کشورهای غربی، جمهوری اسلامی برای ساخت نیروگاه با روسیه به توافق رسید و خرید تجهیزات غنی سازی را از دولت پاکستان با محوریت عبد القدیر خان  به پیش برد. باوجود پنهان کاری کامل اسرائیل از برنامه ساخت بمب اتمی جمهوری اسلامی مطلع شد، و چون اعلام این موضوع توسط اسرائیل می توانست با عکس العمل هائی روبرو شود، لذا اطلاعات در اختیار سازمان مجاهدین خلق قرار گرفت تا آنان نسبت به افشا ی این پروژه اقدام کنند.

از سال ۱۳۸۱ که فعالیت غنی سازی در نطنز و تولید آب سنگین در اراک علنی شد تا کنون جمهوری اسلامی با پستی و بلندی های مختلف و کش و قوس های متفاوت از طرف آمریکا، کشورهای اروپا ئی، سازمان ملل متحد، و اسرائیل به چالش کشیده شده و بقول آقای خامنه ای، بازی تام و جری شروع و ادامه پیدا کرده است.

در اولین اقدام سازمان جهانی انرژی هسته ای با صدور قطعنامه ای پرونده هسته ای جمهوری اسلامی را در دستور کار خود قرار داد.

در ۲۰ سال گذشته، غرب به سر کرد گی آمریکا کوشش کرده تا با استراتژی هویج و چماق ، کشیدن خط و نشان، تهدید به استفاده از قوه قهریه، ارائه مشوق های مختلف، خر ا بکاری در پیشرفت پروژه های اتمی جمهوری اسلامی، و نشان دادن درب باغ سبز از دست یابی حکومت ایران به بمب اتمی ممانعت بعمل آورد، و از طرف دیگر اسرائیل وظیفه گردآوری اطلاعات و راه های نفوذ به سیستم های اتمی جمهوری اسلامی ، ترور دانشمندان هسته ای ، و تهدید به بمباران مراکز اتمی را در برنامه خود قرار داده است.

مراحل طی شده در ارتباط با پروژه اتمی جمهوری اسلامی پس از باز شدن پرونده در سازمان انرژی اتمی در دو دهه اخیر بشرح زیر است:

  1. بیانیه سعدآباد،

با گشایش پرونده هسته ای در زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، دولت هشتم ایران، حاضر به پذیرش چند توافق ‌نامه شد که به تدریج فعالیت ‌های مرتبط با غنی‌ سازی اورانیوم در ایران را به حالت تعلیق درآورد.

در ۲۹ مهر ۱۳۸۲ برابر با ۲۱ اکتبر ۲۰۰۳، در نشست مشترک وزاری خارجه سه کشور اروپایی و هیئت ایرانی که در تهران، سعدآباد، برگزار شد، بیانیه ‌ای اعلام گردید که به موجب آن، ایران برای بازدید بازرسان آژانس انرژی اتمی از تأسیسات اتمی خود اعلام همکاری کرد و گاز دهی در سانتریفیوژ های نطنز را در راستای راستی ‌آزمایی و اثبات صلح ‌آمیز بودن فعالیت هسته ‌ای ایران، به صورت داوطلبانه و برای مدت محدود تعلیق کرد. انگلیس و فرانسه نیز متعهد شدند تا از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری کنند.

در این مذاکرات ریاست هیئت ایرانی را حسن روحانی و کمال خرازی بر عهده داشتند. ریاست هیئت اروپایی را هم دومینیک دو ویلپن، جک استراو و یوشکا فیشر وزیران خارجه سه کشور فرانسه، بریتانیا و آلمان بر عهده داشتند.

  1. توافق ‌نامه بروکسل

این توافق ‌نامه در ۴ اسفند ماه ۱۳۸۲ برابر با ۲۳ فوریه ۲۰۰۴ به امضاء رسید و ایران متعهد شد ساخت و آزمایش سانتریفیوژ های مورد نیاز برای غنی‌ سازی را متوقف کند و اقدام به ساخت قطعات ید کی سانتریفیوژ های موجود در آن زمان را نیز تعلیق کند.

در این مذاکرات ریاست هیئت ایرانی بر عهده حسن روحانی و ریاست هیئت اروپایی بر عهده خاویر سولانا بود.

  1. توافق ‌نامه پاریس

این توافق ‌نامه در ۱۴ نوامبر ۲۰۰۴ برابر با ۲۴ آبان ۱۳۸۳ در پاریس بین ایران و سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان به امضاء رسید و به موجب آن ایران به عنوان اقدامی داوطلبانه در جهت اعتماد سازی -و نه به عنوان یک تعهد قانونی – پذیرفت که کلیه فعالیت ‌های مربوط به غنی ‌سازی و باز فرآوری مانند ساخت، تولید، نصب، آزمایش، سر هم‌ بندی و راه‌ اندازی سانتریفیوژ های گازی و فعالیت‌ های مربوط به جداسازی پلوتونیوم را متوقف کند و در عوض اتحادیه اروپا سعی در پذیرش ایران در سازمان تجارت جهانی نماید.

نماینده مذاکره کننده ایران سیروس ناصری به همراه سفیر ان وقت ایران در پاریس، لندن و برلین بودند.

پس از توافق ‌نامه پاریس و در آخرین ماه دولت هشتم، با دستور سیدعلی خامنه ‌ای، رهبر ایران، محمد خاتمی اعلام کرد غنی ‌سازی اورانیوم را از سر می‌ گیریم. وی تأکید کرد که توقف فعالیت ‌های هسته‌ ای اصفهان برای ما خسارات مالی و معنوی فراوانی به دنبال داشته ‌است و باعث گردیده دانشمندان هسته‌ ای ما فعالیت خود را متوقف کنند. محمد خاتمی در مورد قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی گفت که اگر قطعنامه ‌ای بخواهد ایران را از حق دستیابی به فناوری هسته ‌ای محروم کند، معتبر نیست و ضمانت اجرایی ندارد و ایران مجبور به پذیرش آن نیست. و با فک پلمب، فعالیت ‌های UCF اصفهان تحت نظارت آژانس ادامه خواهد یافت. در ژانویه ۲۰۰۶ نیز مقامات ایران در حضور بازرسان آژانس بین ‌المللی انرژی هسته‌ ای، تأسیسات هسته ‌ای نطنز را فک پلمب کردند، اما شورای امنیت بلافاصله در مارس ۲۰۰۶ به ایران یک ماه فرصت داد تا فعالیت ‌های هسته ‌ای خود را متوقف کند.

در فروردین ۱۳۸۵ (آوریل ۲۰۰۶) دانشمندان ایرانی موفق به تولید چرخه کامل سوخت هسته ‌ای در مقیاس آزمایشگاهی شدند و ایران به کشورهای عضو باشگاه اتمی پیوست. شورای امنیت در ۹ مرداد ۱۳۸۵ (ژوئیه ۲۰۰۶) قطعنامه ۱۶۹۶ را تصویب کرد که خواستار تعلیق غنی ‌سازی اورانیوم در ایران بود. شورای امنیت در ۲ دی ۱۳۸۵ (دسامبر ۲۰۰۶) قطعنامه ۱۷۳۷ را تصویب کرد که بیشتر فعالیت ‌های تجاری، مالی، صنایع موشکی و هسته‌ ای ایران را براساس بند ۴۱ فصل هفتم منشور ملل متحد، هدف قرار داده بود. این قطعنامه نخستین سند بین‌ المللی حقوقی بود که فعالیت ‌های هسته‌ ای ایران را به ‌عنوان تهدیدی علیه صلح و ثبات منطقه ‌ای معرفی می ‌کرد. تهران با تأکید بر بند ۴ معاهده ان‌ پی‌ تی این اتهامات را غیر مستند می ‌خواند و خواستار رفتار غیر تبعیضی با فعالیت ‌های اتمی این کشور بود.

گروه ۱+۵ در راستای ادامه فشار بر توقف برنامه اتمی ایران، قطعنامه‌ های ۱۷۴۷ (در ۴ فروردین      – مارس ۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ (در ۳ اسفند ۱۳۸۶ – مارس ۲۰۰۸)، ۱۸۳۵ (در ۶ مهر ۱۳۸۷ – سپتامبر ۲۰۰۸) و ۱۹۲۹ (در ۱۹ خرداد ۱۳۸۹ – ژوئن ۲۰۱۰) را نیز تصویب کردند؛ بر اساس این قطعنامه‌ ها محدودیت ‌های مالی بر شرکت ‌ها و افراد وابسته به سپاه پاسداران و سازمان انرژی اتمی افزایش یافته بود.

در این دوران چندین دور مذاکرات میان ایران و گروه ۵+۱ در شهرهای ژنو، بغداد، استانبول، مسکو و آلماتی انجام گرفت. ریاست هیئت ایرانی را در این مذاکرات سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی بر عده داشت.

شروع دوره ریاست جمهوری حسن روحانی مصادف با دهمین سال مذاکرات هسته‌ ای ایران با کشورهای غربی به حساب می ‌آمد. ورود حسن روحانی در نقش رئیس‌ جمهور ایران در شرایطی صورت گرفت که در طول این سال‌ ها دستاورد قابل ملاحظه ‌ای در مذاکرات هسته ‌ای حاصل نیامد و تنها تغییر، تبدیل طرف مذاکره‌ کننده با ایران از نمایندگان ۳ کشور آلمان، فرانسه و انگلیس؛ به نمایندگان ۵ عضو دائم شورای امنیت به‌ علاوه آلمان بوده ‌است. کارشناسان تحقق وعده ‌های اقتصادی حسن روحانی را در گرو لغو تحریم ‌های بین ‌المللی علیه ایران می ‌دانند که آن نیز به شرط به ثمر نشستن مذاکرات هسته ‌ای ایران محقق خواهد شد.

  1. مذاکرات نیویورک

این دور از مذاکرات که اولین مذاکره هسته‌ ای ایران با قدرت ‌های جهانی پس از به قدرت رسیدن حسن روحانی بود در خلال سفر هیئت ایرانی برای شرکت در کنفرانس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل انجام شد هرچند این دور از مذاکرات بسیار کوتاه(۳۰ دقیقه) و تنها برای معرفی هیئت تازه ایرانی بود اما به دلیل برگزاری در سطح وزیران خارجه و جلسه خصوصی بین جان کری و محمد جواد ظریف وزیران خارجه ایالات متحده و ایران که پس از این دور از مذاکرات انجام شد بسیار خبرساز شد. همه شرکت‌ کننده ‌ها پس از این مذاکرات ابراز امیدواری کردند تا موضوع هسته ‌ای ایران سریعتر حل شود

  1. مذاکرات ژنو ۴

این مذاکرات در ۲۳ و ۲۴ مهر ۱۳۹۲ در شهر ژنو سوئیس برگزار شد و محمد جواد ظریف سرپرست تیم مذاکره ایران را بر عهده داشت.

  1. مذاکرات ژنو ۵

این مذاکرات که قرار بود در روزهای ۱۶ و ۱۷ آبان در سطح معاونین وزیران خارجه گروه ۱+۵ در ژنو سوئیس برگزار شود به دلیل زمان بیشتر برای توافق احتمالی به روز سوم یعنی ۱۸ آبان نیز کشیده شد. این دور از مذاکرات را می ‌توان نقطه عطفی در مذاکرات ایران با قدرت ‌های جهان طی ده سال اخیر دانست اول به این دلیل که این مذاکرات در سطح کم سابقه وزیران خارجه انجام شد و دوم اینکه احتمال یک توافق اولیه احتمالی در این دور از مذاکرات حداقل در دو روز اول بسیار محتمل بود.

حساسیت در این دوره زمانی بالا رفت که جان کری وزیر خارجه ایالات متحده به دعوت کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای دست یابی به یک توافق به ژنو آمد و سفر خود به خاورمیانه را نیمه تمام گذاشت. بعد از او وزیران خارجه کشورهای آلمان، فرانسه و بریتانیا نیز به این مذاکرات پیوستند. در شب اول حضور جان کری در ژنو مذاکرات سه جانبه ‌ای بین محمد جواد ظریف و جان کری و کاترین اشتون برگزار شد که ۵ ساعت به طول انجامید. این مذاکره اولین جلسه بعد از انقلاب ایران بود که بین وزیران خارجه دو کشور ایالات متحده و ایران برگزار شد. همه چیز تا این موقع بسیار امیدوار کننده پیش می ‌رفت و همه چیز برای یک توافق اولیه فراهم بود تا اینکه در صبح روز ۱۷ آبان وزیر خارجه فرانسه اظهار داشت که اختلافات جدی هنوز پا برجا ست و ایران باید امنیت اسراییل را نیز در توافق ‌نامه پیشنهادی اش لحاظ کند. این اظهارات سبب شد تا مذاکرات بیش از ۲ روز به طول انجامد و همچنین سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه و قائم مقام وزارت خارجه چین هم برای کاستن از اختلافات به ژنو آمدند اما حضور آنان نتوانست اختلافات و انتظارات فرانسه را برطرف کند و پس از سه روز مذاکره فشرده بدون هیچ نتیجه ملموسی پایان یافت و مذاکرات به ۱۰ روز بعد موکول شد. در پایان مذاکرات کنفرانس مطبوعاتی با حضور وزیر خارجه ایران و مسئول هماهنگی سیاست خارجی اتحادیه اروپا برگزار شد که هردو در این کنفرانس مذاکرات را سازنده و مفید خواندند.

اما به نتیجه نرسیدن این مذاکرات منجر به ایجاد تنش در آخرین جلسه این دور از گفتگوها بود. به گونه ‌ای که سید عباس عراقچی در یکی از شبکه ‌های تلویزیونی اعلام کرد که جلسه آخر، صحبت ‌های تندی مطرح شد. وی همچنین گفت که محمد جواد ظریف در این جلسه، در حضور وز رای خارجه کشورهای ۵+۱ چند بار فریاد زده ‌است.

در ضمن انجام این مذاکرات بنیامین نتانیاهو نخست‌ وزیر اسراییل با عصبانیت توافق احتمالی ایران با گروه ۱+۵ را معامله قرن برای ایران و اشتباه بزرگ برای غرب خواند و گفت در صورت توافق در مذاکرات این کشور هیچ تعهدی به توافق ‌نامه نخواهد داشت و برای امنیت کشورش هر کاری می ‌کند. اندکی بعد جی کار نی سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد که این اظهارات عجولانه بوده و هنوز توافقی با ایران نشده. به باور بسیاری سنگ اندازی فرانسه در این مذاکرات نتیجه فشار لابی ‌های اسراییلی و عر بستانی بر فرانسه بود تا مذاکرات بدون نتیجه خاتمه یابد.

  1. مذاکرات ژنو ۶

این نشست پیرو مذاکرات پیشین از تاریخ ۲۹ آبان تا ۳ آذر ۱۳۹۲ در هتل اینتر کنتیناتال ژنو برگزار گردید. در نهایت ایران با ۵ کشور دیگر گروه ۵+۱ به توافق اولیه رسیدند. باراک اوباما، رئیس‌ جمهور آمریکا این توافق تاریخی را آغازی مهم خواند.

پس از مذاکرات و توافق طرفین، سیدعلی خامنه ‌ای رهبر ایران و حسن روحانی رئیس ‌جمهور از تیم مذاکره‌ کننده قدردانی کردند.

  1. تفاهم هسته ‌ای لوزان

پس از چندین دور مذاکره ایران و گروه ۵+۱ در وین و ژنو، به منظور دستیابی به توافق نهایی هسته‌ ای، پس از دو دور مذاکره فشرده در بازه زمانی ۲۵ اسفند ۱۳۹۳ تا ۱۳ فروردین ۱۳۹۴ در ۱۳ فروردین ۱۳۹۴ (برابر با ۳ آوریل ۲۰۱۵) تفاهم هسته ‌ای لوزان، شامل خلاصه‌ ای از مجموع راه حل‌ های تفاهم شده برای رسیدن به برنامه جامع اقدام مشترک پیرامون برنامه هسته ‌ای ایران تا ضرب الاجل ۱۰ تیر ۱۳۹۴، میان ایران و گروه ۱+۵ در لوزان سوئیس منعقد شد. مجموعه متضمن این راه حل ‌ها جنبه حقوقی نداشته و صرفاً راهنمای مفهومی تنظیم و نگارش برنامه جامع اقدام مشترک را فراهم ساخت. بر این اساس تدوین برنامه جامع اقدام مشترک با مبنا قرار دادن این راه حل ‌ها در آینده نزدیک آغاز گردید.

  1. برنامه جامع اقدام مشترک

پس از چندین دور مذاکره در وین، لوزان و ژنو، آخرین دور از مذاکرات برنامه هسته‌ ای ایران و گروه ۵+۱ از ظهر روز شنبه ۲۷ ژوئن ۲۰۱۵، در هتل کوبورگ در شهر وین اتریش با حضور جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده و محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران و هیئت ‌های کارشناسی دو طرف آغاز شد. ضرب الاجل تعیین‌ شده برای این مذاکرات، روز سی ‌ام ژوئن تعیین شده بود که سه‌ بار به ترتیب تا سوم، دهم و سیزدهم ژوئیه تمدید گردید. به تدریج و در روزهای پایانی توافق برخی از وز رای خارجه گروه ۵+۱ نیز برای برداشتن گام ‌های نهایی عازم وین شدند.

در نهایت پس از چندین دور تمدید مذاکرات در سه ‌شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ (۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵)، توافق جامع هسته ‌ای وین که در اصطلاح برنامه جامع اقدام مشترک یا بر جام نامیده می ‌شد، در وین اتریش بین ایران، اتحادیه اروپا و گروه ۱+۵ (شامل چین، فرانسه، روسیه، پادشاهی متحد بریتانیا، ایالات متحده آمریکا و آلمان) منعقد شد.

تحت این توافق، ایران ذخایر اورانیوم غنی شده متوسط خودش را پاکسازی خواهد کرد و ذخیره‌ سازی اورانیوم با غنای کم را تا ۹۸ درصد قطع می ‌کند، و تعداد سانتریفیوژ ها را حدود دوسوم و حداقل برای ۱۵ سال کاهش می ‌دهد. برای ۱۵ سال بعد، ایران موافقت کرده ‌است که اورانیوم را بیش از ۳٫۶۷درصد غنی ‌سازی نکند یا هیچ تأسیسات غنی ‌سازی اورانیوم جدید یا رآکتور آب‌ سنگین جدیدی را نسازد. فعالیت‌ های غنی‌ سازی اورانیوم به مدت ۱۰ سال به یک تک ساختمان که از سانتریفیوژ های نسل اول استفاده می ‌کند محدود خواهد بود. دیگر تأسیسات نیز طبق پروتکل الحاقی آژانس بین ‌المللی انرژی اتمی برای اجتناب از خطرهای تکثیر سلاح ‌های اتمی تبدیل خواهند شد. برای نظارت و تأیید اجرای توافق ‌نامه توسط ایران، آژانس بین ‌المللی انرژی اتمی (IAEA) به تمام تأسیسات اتمی ایران دسترسی منظم خواهد داشت. در نتیجه این توافقنامه که تائیدیه پایدار متعهد ین آن را به همراه دارد، ایران از تحریم‌ های شورای امنیت ملل متحد، اتحادیه اروپا و ایالات متحده بیرون خواهد آمد.

با انعقاد توافق هسته ‌ای وین، دوازده سال سردرگمی پرونده هسته ‌ای ایران به پایان رسید و در نهایت در ۲۷ دی ۱۳۹۴ (۱۷ ژانویه ۲۰۱۶)، بر جام به مرحله اجرا رسیده و تحریم‌ های هسته ‌ای علیه ایران تعلیق (نه لغو) شد.

در ۱۲ آوریل ۲۰۱۸ مایک پمپئو رئیس سابق سازمان سیا که در آن برهه از طرف ترامپ به عنوان نامزد تصدی وزارت امور خارجه آمریکا معرفی شده بود، طی اظهار نظری پیرامون برنامه هسته ‌ای ایران با بیان اینکه ترجیح او «اصلاح» بر جام است، عنوان نمود: «من معتقدم ایران پیش از نهایی ‌شدن این توافق (بر جام)، در حال رقابت برای ساخت سلاح هسته ‌ای نبوده و در صورت به هم خوردن این توافق نیز انتظار نمی ‌رود این کار را انجام دهد.»

            ۹-۱       تعهدات ایران در مذاکرات اتمی

الف: اورانیوم ۵ درصدی حداکثر سقف غنی ‌سازی

مطابق توافق ایران و گروه ۱+۵ که در آذر سال ۱۳۹۲ (نوامبر ۲۰۱۳) در ژنو سوئیس به دست آمد، ایران با تعلیق غنی ‌سازی ۲۰ درصدی موافقت کرد. غنی ‌سازی تا سقف ۵ درصدی در این توافق مورد پذیرش ایران و گروه ۱+۵ قرار گرفت. شش قدرت جهانی می ‌خواهند که تعلیق غنی ‌سازی اورانیوم ۲۰ درصدی همچنان برای مدتی که گفته شده بیشتر از ۱۰ سال است ادامه داشته باشد و ایران هم می ‌گوید که سوخت مورد نیاز رآکتور تحقیقاتی تهران را که اورانیوم ۲۰ درصدی احتیاج دارد، پیش از این به‌ طور کافی تولید کرده ‌است اما تعلیق طولانی مدت را نمی ‌پذیرد.

            ب: محدود کردن ذخیره اورانیوم غنی شده

بر اساس توافق ژنو ایران موافقت کرد که ذخیره اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده خود را به میزان ۵ درصدی رقیق کند. مطابق تصدیق آژانس بین ‌المللی انرژی اتمی ایران ذخیره اورانیوم خود را مطابق توافق ژنو کاهش داده ‌است.

   ج: کاهش تعداد سانتریفیوژ ها یا ظرفیت غنی ‌سازی اورانیوم

علی خامنه ‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، اوایل تابستان سال ۹۳ در جمع مسئولان دولتی برای نخستین بار به ‌طور مشخص با ارائه اعداد و ارقام، جزئیات برنامه ایران در به‌ کارگیری سانتریفیوژ ها را اعلام کرد و گفت «مسئولین ما می ‌گویند ما به ۱۹۰ هزار سو نیاز داریم. ممکن است این نیاز مال امسال و دو سال دیگر و پنج سال دیگر نباشد، اما این نیاز قطعی کشور است.» سو (SWU)، عبارتی که خامنه ‌ای به آن اشاره کرد به عنوان واحد کار جداسازی شناخته می ‌شود که بازتاب‌ دهنده ظرفیت غنی‌ سازی اورانیوم توسط واحدهای سانتریفیوژ است.

توان دستگاه ‌های نسل اول سانتریفیوژ ایران یا IR-۱ در گزارش ‌های مختلف حدود یک سو برآورد شده ‌است. به این معنا که برای رسیدن به معادل ۱۰هزار سو توان غنی ‌سازی اورانیوم، حدود ۱۰ هزار دستگاه نسل قدیم لازم است. ایران به دنبال حفظ تعداد (نزدیک به ۹ سانتریفیوژ فعال و ۱۰ هزار سانتریفیوژ نصب شده اما غیرفعال در غنی سازی) و توان فعلی سانتریفیوژ هایش است اما به گفته عباس عراق چی از مذاکره کنند گان ارشد ایران رقم مورد نظر آمریکا تا حدود ۴ هزار سانتریفیوژ است.

د: محدود شدن نطنز و فر دو

ایران دو کارخانه غنی ‌سازی اورانیوم در نطنز (در استان اصفهان) و مرکز هسته‌ ای فر دو (در استان قم) دارد. پس از تهدید مکرر آمریکا و تهدید ضمنی اسرائیل به احتمال حمله به نطنز، کارخانه فر دو در دل کوه‌ های جنوب تهران ساخته شد و به مرکز اصلی غنی ‌سازی اورانیوم ایران بدل شد.

گروه ۱+۵ خواستار تغییر کاربری کارخانه فر دو به محل تحقیق و توسعه و انتقال ماشین ‌های مشغول غنی ‌سازی اورانیوم به نطنز است. علی خامنه‌ ای در سخنرانی اوایل تابستان ۹۳ گفته بود که «یکی دیگر از موارد مهم که طرف مقابل تکیه و حساسیت زیادی دارد، حفظ تشکیلاتی است که تخریب آن ‌ها برای دشمن امکان ‌پذیر نیست. آن‌ ها در مورد تأسیسات فر دو می‌ گویند، چون این تأسیسات قابل دسترسی و ضربه زدن نیست، بنابراین باید تعطیل شود که این سخن، خنده ‌آور است.»

ه: محدودیت در پژوهش‌ های اتمی

ایران می ‌گوید برنامه تحقیق و توسعه ‌ای برای بهبود کیفیت سانتریفیوژ ها و توان غنی ‌سازی اورانیوم دارد که در حال اجرا است. علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران سال ۹۲ در فاصله توافق ژنو و اجرای آن گفته بود که بهترین بخش توافق ژنو بخش مربوط به تحقیق و توسعه بوده ‌است که در تفاهم‌ نامه بدون محدودیت آمده ‌است. هدف از ایجاد محدودیت در برنامه تحقیق و توسعه ایران، ایجاد زمان گریز اتمی است. زمان گریز اصطلاحی است که برای مدت زمان لازم جهت غنی ‌سازی برای رسیدن به یک بمب هسته ‌ای به کار می ‌رود.

             و: محدودیت در باز فرآوری اورانیوم

برای باز یافت اورانیوم از سوخت اتمی مصرف شده در راکتور هسته ‌ای از عملیات شیمیایی موسوم به باز فرآوری استفاده می ‌شود. در این عملیات، ابتدا پوسته فلزی میله‌ های سوخت مصرف شده را جدا می ‌سازند و سپس آن‌ ها را در داخل اسید نیتریک داغ حل می ‌کنند. در نتیجه این عملیات، ۱درصد پلوتونیوم، ۳درصد مواد زائد به شدت رادیواکتیو و ۹۶درصد اورانیوم به دست می ‌آید که دوباره می ‌توان آن را در رآکتور به مصرف رساند. رآکتور های نظامی این کار را به ‌طور بسیار مؤثرتر ی انجام می ‌دهند.

راکتور و تأسیسات باز فرآوری مورد نیاز برای تولید پلوتونیوم را می ‌توان به‌ طور پنهانی در داخل ساختمان‌ های معمولی جاسازی کرد. به همین دلیل، تولید پلوتونیوم به این طریق برای هر کشوری که بخواهد به ‌طور پنهانی تسلیحات اتمی تولید کند گزینه مطلوبی خواهد بود. کشورهای گروه ۱+۵ خواهان محدودیت ایران در باز فرآوری اورانیوم استفاده شده هستند. ایران می ‌گوید به دلیل اینکه ماهیت برنامه اتمی اش صلح ‌آمیز است، مشکلی برای رفع نگرانی ‌های بین ‌المللی در این زمینه ندارد.

ز: تغییر رآکتور آب سنگین اراک

راکتور آب سنگین اراک که پلوتونیوم تولیدی آن کاربرد دوگانه از جمله در سلاح‌ های اتمی دارد، همواره از موضوعات مورد نگرانی کشورهای مذاکره ‌کننده با ایران بر سر برنامه اتمی بوده ‌است. مجتمع آب سنگین اراک در ۱۹۰ کیلومتری جنوب غربی تهران واقع شده‌ است و ایران می ‌گوید حاضر به تبدیل آن به آب سبک نیست و این موضوع را خط قرمز می ‌داند. با این همه علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران گفته این رآکتور باز طراحی می ‌شود و هدف از این باز طراحی هم کاهش میزان تولید پلوتونیوم آن و رفع نگرانی‌ ها در این باره است.

ح: بازرسی‌ های فراتر از معا هده ان ‌پی ‌تی

اجرای موقت پروتکل الحاقی به معا هده منع گسترش سلاح ‌های اتمی (ان پی تی) از ابتدای طرح پرونده اتمی ایران مورد درخواست کشورهای غربی بوده ‌است. این پروتکل بازدیدهای سرزده بازرسان آژانس بین ‌المللی انرژی اتمی را ممکن می ‌کند.

از جمله دیگر درخواست‌ هایی که فراتر از معاهده ان پی تی است، اجرای بند ۳٫۱ توافقنامه جانبی اصلاح شده از آئین‌ نامه اجرایی پاد مان آژانس بین ‌المللی انرژی اتمی است که بر اساس آن کشورها باید هر تصمیمی برای ساختن تأسیسات اتمی جدید را پیش از شروع به اطلاع آژانس برسانند در حالی که بر اساس ان ‌پی ‌تی اطلاع این موضوع به آژانس شش ماه پیش از وارد کردن مواد اتمی به ساختمان یا تأسیسات لزومی ندارد. ایران اجرای هر دوی این خواست ‌ها را پس از ارسال پرونده اش به شورای امنیت سازمان ملل به حالت تعلیق درآورد.

            ۹-۲       خروج آمریکا از بر جام

ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی خود بارها اعلام کرد در صورت رسیدن به ریاست جمهوری آمریکا از بر جام خارج خواهد شد. لذا او پس از قرار گرفتن در سمت ریاست جمهوری در چنین نوبت از سران جمهوری اسلامی خواستار مذاکره تکمیلی برای بر جام شد، که مورد پذیرش طرف ایرانی قرار نگرفت و در نهایت با گذشت ۱۸ ماه طی یک فرمان اجرائی آمریکا را از بر جام خارج و تحریم های سختی علیه جمهوری اسلامی برقرار کرد.

تحریم ها، ایران را از بخش بزرگی از درآمدهای نفتی خود محروم کرد، کمبود منابع مالی از جوانب مختلف جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار داد، عدم تامین منابع ارزی لازم برای تامین مایحتاج عمومی مردم، و کسری پرداخت به نیروهای وابسته به حکومت ایران،  آنچه در دوره تحریم دچار اختلال نشد، گسترش سلاح های دور برد نظامی از جمله موشک، پهباد، و پروژه ساخت بمب اتمی بود.

هدف ترامپ در خروج از بر جام برهم زدن قاعده بازی مندرج در “برنامه جامع اقدام مشترک” بود ، که با تقابل جمهوری اسلامی در شکستن مقررات بر جام در چند مرحله موفق به این امر شد، سرپیچی از تعهدات عبارت بودند از:

الف: اولین گام ایران در کاهش تعهدات، عبور از سقف ۳۰۰ کیلوگرمی ذخایر اورانیوم غنی ‌شده  ، عدم فروش آب سنگین و مازاد اورانیوم غنی ‌شده بود

ب: گام دوم افزایش سطح غنی ‌سازی. و توقف اقدامات مربوط به مدرن سازی رآکتور آب سنگین اراک بود.

ج: گام سوم برداشتن محدودیت ‌ها روی فعالیت‌ های تحقیق و توسعه (R & D) از جمله توسعه و راه‌ اندازی نسل جدید سانتریفیوژ ها در تاسیسات غنی‌ سازی اورانیوم بود.

ه: گام چهارم کنار گذاشتن محدودیت در تعداد سانتریفیوژ ها بود.

بایدن کاندیدای دمکرات ریاست جمهوری آمریکا در جریان مبارزات انتخاباتی گفته بود در صورت انتخاب به ریاست جمهوری به توافقنامه بر جام برخواهد گشت. با مشخص شدن پیروزی بایدن، جمهوری اسلامی به منظور تحت فشار قراردادن او در بازگشت سریع به بر جام و لغو تحریم نفتی ایران، اقدامات جدیدی را در دستور کار خود قرار داد، از جمله ارتقاء سطح غنی سازی به ۲۰ درصد و ساخت اورانیوم فلزی در تاسیسات اصفهان، در این میان یک سخنرانی آیت الله خامنه ای کلیه معاد لات دیپلماسی پیشین جمهوری اسلامی را بهم ریخت، و آن اعلام این نظریه بود که برای جمهوری اسلامی بازگشت آمریکا به برجام فاقد اهمیت است، و آنچه مطالبه جمهوری اسلامی است، برداشتن تحریم ها است.

در این سخنان آیت الله خامنه ای بطور غیرمستقیم اذعان می کند که بر جام مرده است و فاقد هویت بیرونی است، و لذا خواست جمهوری اسلامی نه از مسیر بر جام که با دور زدن بر جام پیگیری خواهد شد، و حاوی این پیام برای کارگزاران حکومتی است که تعهدات بر جام ملغی و لازم است به پروژه ساخت بمب اتم با سرعت بیشتری ادامه داده شود، و مخاطبان داخلی، هریک در ماموریت جدید فعالیت های مرتبط با خود از جمله مجلس با تصویب قانون، سپاه پاسداران و سازمان انرژی اتمی با بازسازی سیستم های متوقف شده ارتقاء سطح نظامی هسته ای و ماموریت دولت در مرحله کنونی چانه زنی با طرف های خارجی بابت برداشتن هرچه سریعتر تحریم ها را شروع کردند. خیز جدید جمهوری اسلامی در ساخت بمب اتمی، حاصل تجربه مذاکرات، روابط، و توافقنامه های رژیم با غرب است. آیت الله خامنه ای که بعلت کهولت سن دچار مالیخولیا ی هجوم بمنظور سرنگونی از طرف بیگانگان و بخصوص آمریکا و اروپا قرار دارد، به این جمع بندی نهائی رسیده که تنها راه حفظ نظام، ساخت بمب اتمی است، تا بتواند با تهدید دیگران از تعرض آنها جلوگیری بعمل آورد.

آمریکای با یدن و اروپا در پی زدن افسار کنترل بر گراز وحشی هستند تا با نوعی تعامل کم و بیش ناپایدار از اقدامات جنون آمیز آن ممانعت بعمل آورند، در حالیکه جمهوری اسلامی تنها بدنبال کسب امکان صادرات نفت و تامین مخارج برای گسترش نیروهای تحت فرمان خود و دمیدن در آتش کینه در میان مردم منطقه و آزار و اذیت کشورهای غربی از طریق اقدامات ماجراجویانه است.

آمریکای در حال ترک منطقه خلیج فارس و انتقال به دریای زرد و اقیانوس آرام با نزدیکی اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، جبهه جدیدی در برابر جمهوری اسلامی ساخته تا در عدم حضور او بتوانند در صورت نیاز، تاسیسات اتمی ایران را با حمله هوائی نابود کنند، روشن است در صورت اقدام نظامی اسرائیل با همکاری کشورهای عربی علیه جمهوری اسلامی، آمریکا از پشتیبانی لجستیکی هم پیما نان خود دریغ نخواهد کرد.

تحلیل شرایط کنونی بازیگران در نمایشنامه خونین جمهوری اسلامی نشان می دهد، آمریکا در نظر دارد با کاهش سخت گیری در تحریم ها منبع تامین مالی دو فا کتو برای جمهوری اسلامی فراهم آورد، و از طرف دیگر در مذاکرات محرمانه حکومت ایران را به سمت مهار زدن بیشتر تحت پوشش بر جام ببرد. و این همان چیزی است که جمهوری اسلامی برای رسیدن به بمب اتمی نیاز دارد، اما طرف دیگر بازی، اسرائیل با در دست داشتن اطلاعات درونی رژیم می تواند اقدامات حکومت را رد گیری و در صورت احساس خطر با کمک کشورهای غربی و پشتیبانی آمریکا تاسیسات اتمی ایران را مورد حمله قرار دهد. در این صورت جمهوری اسلامی ناتوان از پاسخگوئی به شلیک موشک از لبنان ، عراق و ایران بسنده کرده، و ضمن عربده کشی در داخل کشور، تهاجم تمام عیاری را علیه مخالفین و حتی منتقدین شروع و دست به قلع و قمع عمومی برای جلوگیری از برپائی اعتراضات مردمی خواهد زد.

سابقه واکنش حکومت های مستبد و دیکتاتوری به حملات خارجی از طریق آسمان را می توان در عکس العمل صدام پس از حمله کشورهای غربی به سرکردگی آمریکا در سال ۱۳۹۱ دید که به قتل عام مردم عادی در کردستان و بصره زد و هزاران مرد ، زن، و بچه بی گناه را در تلافی حمله آمریکا قتل عام کرد.

ماه های آینده، اوقات سخت و خونینی برای مردم ایران خواهد بود، و باید منتظر شرایط سخت تر از سخت بود.

 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)