اخیرا کارگزار دستگاه سیاست خارجی حکومت اسلامی در مصاحبههایی لحن خود را کمی متعادلتر کرد و برای برخی این گمان را پیش آورده که گویی نظامی که ایشان مسئول کارگزاری آن است در موضوع برجام کمی عقب نشسته است. به باور من مهمترین فراز مصاحبه اخیر او با امانپور آنجاست که عنوان کرده «…اما ما تصمیم گرفتیم که سلاحهای هستهای امنیت ما را تقویت نکرده، نمیکند و با عقاید ایدئولوژیک ما مغایرت دارد» چنین گفتهای تردید کمی برای من باقی میگذارد که نظام اسلامی در نهایت تصمیم خود مبنی بر انجام یک تلاش اولیه برای دستیابی به مواد لازم ساخت یک بمب هستهای را اتخاذ کرده است، تلاشی که به جهت ترس و هراس ذاتی زمامداران، فقط در شکل ابتدایی آن باقی خواهد ماند و به سرعت میتواند برچیده شود. ظریف در بخشی دیگر از مصاحبه خود گفته بود «اگر میخواستیم سلاح هستهای بسازیم، میتوانستیم مدتی پیش این کار را انجام دهیم…» بازخوانی درست گفتههای او چنین است: درگذشته اگرچه میخواستیم سلاح هستهای بسازیم، نمیتوانستیم، اما اکنون تصمیم گرفتیم که سلاح هستهای امنیت ما را تامین میکند و مغایرتی با باورهای ایدئولوژیک ما ندارد.
کسانی که به مجلس منتخبان حکومت اسلامی دستور دادند طرحی را تصویب کند که به موجب آن دولت موظف به غنیسازی ۲۰ درصدی و اخراج کارشناسان آژانس شود، به گمان خود یک بازی برد-برد را برای خود شروع کرده بودند به این معنی که در صورت عقبنشینی امریکا و بازگشت سریع به برجام و لغو تحریم، بازی خود را با برد شروع میکردند و در صورت تعلل امریکا نیز امکان رسیدن به آستانه ساخت سلاح هستهای را به دست میآوردند، که باز هم برای آنها بردی محسوب میشد. در این میان اما با تعلل امریکا آنها چارهای جز ادامه گزینه دوم ندارند، اما برای اجرای این گزینه آنها نیاز به چه چیز دیگری به جز سانتریفیوژهای پیشرفته، کلاهکهای جدا شونده، و موشکهای با قابلیت حمل آن نوع کلاهکها لازم دارند؟ کارگزار دستگاه خارجی که بتواند زمان لازم برای پیشبرد این گزینه را فراهم کند. به نظر میرسد دستور کار جدیدی برای این کارگزار مطیع تعریف شده است.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.